Shared posts

10 Jul 17:15

عروسک‌هایی برای فلیکس

by نِمرا

عروسک‌های پل کله
پل کله را با نقاشی‌هایش می‌شناسند اما در کنار این نقاشی‌ها، او برای فلیکس، پسرش عروسک‌هایی ساخت که همه آنها البته باقی نمانده‌اند.

پُل کِلِه در سوئیس از پدری آلمانی که معلم موسیقی بود و مادری سوئیسی که خواننده بود متولد شد. در مونیخ آلمان و چند شهر ایتالیا درس خواند. با افرادی مثل واسیلی کاندینسکی و راینر ماریا ریلکه دوست بود.

در سفرش به پاریس تحت تاثیر مکتب کوبیسم قرار گرفت. علاقه زیادی به کار با رنگ داشت. آثار نقاشی او البته به یک سبک خاص منحصر نمی‌شود. در آثارش به جز کوبیسم، از سورئالیسم و اکسپرسیونیسم هم وام گرفته.

در دوران نازی‌ها پس از این که گشتاپو شروع به آزار و اذیتش کرد، مجبور شد از آلمان خارج شود.

پس از تولد فرزندش دهها عروسک برای پسرش ساخت که برخی از بین رفتند. برخی از این عروسک‌ها ترسناک هستند و برخی خنده دار اما تمام این عروسک‌ها دوست داشتنی هستند.

برای ساخت این عروسک‌ها پل کله از هر چیزی که دم دستش بوده، از استخوان گاو گرفته تا پلی استر استفاده کرده است.

کتابی در باره عروسک‌های دست ساز پل کله

عروسک‌های پل کله Spectre of the Matchbox Barber of Baghdad پل کله Big Eared Clown عروسک های پل کله فلیکس کله از عروسک های پل کله از عروسک های پل کله از عروسک‌های پل کله از عروسک‌های پل کله از عروسک‌های پل کله

 

چکیده:

پل کله
موزه پل کله در شهر برن سوییس
نقاش
نقاش سوییسی آلمانی‌تبار که بیشتر برای نقاشی‌هایش مشهور است. عروسک‌هایی را هم برای پسرش فلیکس ساخته است.
برن
CH
تاریخ تولد: 12/18/1879

نوشتهٔ عروسک‌هایی برای فلیکس را در گوشه کامل‌تر بخوانید.

05 Jul 08:41

Photo

doxtarak

پوووووووووووووووووف





03 Jul 15:39

http://bashgaheketab.blogspot.com/2013/04/1346-1347-1347.html

by amir
doxtarak

خنكي كولر
بوي پوشال
شربت آبليمو
و يواش يواش اينارو مزمزه كنيد

باشگاه ادبیات تقدیم می کند
از مجموعه آرشیو مجازی نشریات گهگاهی

دفترهای روزن

ناشر: انتشارات روزن
دفتر اول زمستان 1346
دفتر دوم بهار و تابستان 1347
دفتر سوم زمستان 1347

"دفترهای روزن"، از انتشارات روزن، از گاهنامه های پربار و پیشرو دهۀ چهل است. انتشارات روزن ناشر فعالی بود که کتاب های خوبی منتشر می کرد و گاهی در گالری/کتابفروشی روزن شب شعر و نمایشگاه نقاشی نیز ترتیب می داد، اما این ناشر نیز پس از انتشار چند کتاب مثل انتشارات طرفه و جوانه بی سر و صدا تعطیل شد.

نخستین دفتر از دفترهای روزن، که ویژۀ شعر، نقاشی، قصه و گزارش کتاب است، با یکی از تابلوهای رنگ روغنی سهراب سپهری آغاز می شود.
این دفتر در سه بخش تنظیم شده است: بخش اول شعر، بخش دوم نقاشی و بخش سوم قصه و گزارش کتاب.
در بخش شعر شعرهایی از نیما یوشیج، ا. بامداد، پل والری، سهراب سپهری، یدالله رویایی، بیژن الهی، وینچنزو بیانکینی، بهرام اردبیلی، محمود شجاعی؛ در بخش نقاشی نقاشی ها و طرح هایی از سهراب سپهری، بهمن محصص، وینچنزو بیانکینی؛ و در بخش قصه تکه هایی از "مد و مه" ابراهیم گلستان به چاپ رسیده است؛ و در گزارش کتاب کتاب های زیر نقد و بررسی شده است: "جوی و دیوار و تشنه" نوشتۀ ابراهیم گلستان، "میعاد در لجن" مجموعۀ شعر نصرت رحمانی، "آئینه ها تهی ست" مجوعۀ شعر م. آزاد، "ارثیه "مجموعۀ داستان علی مدرس نراقی، "شعر من" دفتر دوم اشعار نیما یوشیج، "واهمه های بی نام و نشان" مجموعۀ داستان غلامحسین ساعدی، "81460 " از آلبر شمبون ترجمۀ احمد شاملو، "دندیل" نوشتۀ غلامحسین ساعدی، "انجمن های سری در انقلاب مشروطیت ایران" از اسماعیل رائین، "کاکا" مجموعۀ داستان محمود طیاری، "حجم سبز" مجموعۀ شعر سهراب سپهری و "آینده" مجموعۀ شعر اسماعیل شاهرودی. این نقدها نوشتۀ بهرام اردبیلی، م. ع. سپانلو، "آزما"، شمس، س.ط و "ر" است. معرفی مجلات "جهان نو"، "نگین" و "راهنمای کتاب" نیز در این بخش آمده است.
http://www.mediafire.com/?2tic6kuop4xnbv4

دفتر دوم دفترهای روزن پربارتر و خواندنی تر از دفتر اول است. مطالب این دفتر در چهار بخش تنظیم شده است: بخش قصه، بخش تآتر، بخش شعر و بخش نقد و بررسی.
در بخش قصه، تکه های دیگری از "مد و مه" ابراهیم گلستان، داستان هایی از عدنان غریفی، غزاله علیزاده، زکریا هاشمی، احمدرضا احمدی، نورمن میلر(ترجمۀ حسین سلیلی) و ارنست همینگوی(ترجمۀ سیروس طاهباز) به چاپ رسیده است.
بخش تآتر، شامل نمایشنامۀ "در حضور باد" نوشتۀ بهرام بیضایی و نمایشنامۀ تک پرده ای"کودکی" نوشتۀ تورنتون وایلدر ترجمۀ صفدر تقی زاده و محمدعلی صفریان است.
در بخش شعر، شعرهایی از سهراب سپهری، یدالله رویایی، هوشنگ بادیه نشین، سیروس آتابای، احمدرضا احمدی و اسماعیل شاهرودی به چاپ رسیده است.
در بخش شعر، صفحاتی نیز به شعرهایی از ایو بونفوآ ترجمۀ نادر نادرپور و یدالله رویایی، ژاک پره ور ترجمۀ لیلی، شعرای لهستان ترجمۀ یدالله رویایی، سه شعر از سالواتوره کوزایمودو ترجمۀ فرشید پگاهی، شعر "قرص نان" از ریشارد بیلینگر و "باید بگویم که" از ویلیام کارلوس ویلیامز ترجمۀ سهراب سپهری اختصاص داده شده است.
"تمامیت زمان در یک زمان مجرد و محدود" نوشتۀ ملکوم کاولی ترجمۀ صفدر تقی زاده و محمدعلی صفریان، "پایان پوچ" از جان ال. سام و "دربارۀ پیشتاز" از اوژن یونسکو ترجمۀ منوچهر صارم پور از مقالات خواندنی بخش "نقد و بررسی" دفترهای روزن است.
در "گزارش کتاب روزن"، سیروس طاهباز کتاب های زیر را نقد و معرفی کرده است: "پشت چپرهای زمستانی" سیروس مشفقی، "وصلت در منحنی سوم" پرویز اسلامپور، "خواب های فلزی" شهرام شاهرختاش، "بهار را باور کن" فریدون مشیری، "جادۀ شیری" فروغ میلانی، "فصل بد" شاهرخ صفایی، "انارستان" مفتون امینی، "آوازهای پشت برگ ها" حسین رسائل، "باز آسمان آبی است" پرویز خایفی، "از زبان برگ" شفیعی کدکنی، "غزل غزل های سلیمان" ترجمۀ احمد شاملو، "گزیده ای از شعر شاعران انگلیسی زبان" ترجمۀ عبدالعی دستغیب و محمود معلم، "افسانه و افسون" م. دیده ور، "آدم ها و خرچنگ ها" از خوزئه دوکاسترو ترجمۀ محمد قاضی، "ویکنت شقه شده" از ایتالو کالویینو ترجمۀ بهمن محصص و ...
نقد اسماعیل نوری علاء بر "شهر خسته" مجموعۀ شعر منصور اوجی و "آواز خاک" مجموعۀ شعر منوچهر آتشی از دیگر مطالب این دفتر است.
بخش آخر دفتر دوم اختصاص داده شده است به مجسمه ها و نقاشی ها و کاریکاتورهای پرویز تناولی، غلامحسین نامی، فرامرز پیلارام، پری صفا و پرویز شاپور.
این دفتر زیر نظر احمدرضا احمدی منتشر شده است.
http://www.mediafire.com/?cxfkhr16b726jil

دفتر سوم در سه بخش تنظیم شده است: قصه، شعر و طرح.
در بخش قصه تکه ای از کتاب "زیر پوست" ابراهیم گلستان، صفحاتی از "پژوهشی سترگ و نو..." عباس نعلبندیان، داستان هایی از مهشید امیرشاهی، ناصر تقوایی، علیمراد فدایی نیا و فصلی از "عیش مدام" نوشتۀ ارنست همینگوی ترجمۀ محمود جزایری و ناصر تقوایی به چاپ رسیده است.
بخش شعر، شامل شعرهایی است از یدالله رویایی، فرخ تمیمی، احمدرضا احمدی، بهرام اردبیلی، پرویز اسلامپور، محمود شجاعی، خوان رامون خیمه نز(ترجمۀ ابراهیم گلستان)، پیر دوماسو(ترجمۀ یدالله رویایی) و ...
در بخش طرح، طرحی از بهمن محصص به چاپ رسیده است.
گزارش کتاب روزن نیز اختصاص دارد به بررسی و نقد کتاب های زیر: نقد فرخ تمیمی بر "دلتنگی ها" مجموعۀ شعر یدالله رویایی، نقد ب-ا بر "ماه و ماهی در چشمۀ باد" مجموعۀ شعر محمود کیانوش، نقد علیمراد فدایی نیا بر "از دوستت دارم" مجموعۀ شعر یدالله رویایی، نقد مهشید درگهی بر "سار بی بی خانم" و "کوچۀ بن بست" کتاب های قصۀ مهشید امیرشاهی و ...
http://www.mediafire.com/?zjyt0dh3zysdvby

"دفترهای روزن" در سه دفتر و 436 صفحه به قطع وزیری منتشر شده و یکی از پربارترین و خواندنی ترین جنگ های دهۀ چهل است.
باشگاه ادبیات تقدیم می کند از مجموعه آرشیو مجازی نشریات گهگاهی  دفترهای روزن  ناشر: انتشارات روزن دفتر اول زمستان 1346 دفتر دوم بهار و تابستان 1347 دفتر سوم زمستان 1347  "دفترهای روزن"، از انتشارات روزن، از گاهنامه های پربار و پیشرو دهۀ چهل است. انتشارات روزن ناشر فعالی بود که کتاب های خوبی منتشر می کرد و گاهی در گالری/کتابفروشی روزن شب شعر و نمایشگاه نقاشی نیز ترتیب می داد، اما این ناشر نیز پس از انتشار چند کتاب مثل انتشارات طرفه و جوانه بی سر و صدا تعطیل شد.   نخستین دفتر از دفترهای روزن، که ویژۀ شعر، نقاشی، قصه و گزارش کتاب است، با یکی از تابلوهای رنگ روغنی سهراب سپهری آغاز می شود.  این دفتر در سه بخش تنظیم شده است: بخش اول شعر، بخش دوم نقاشی و بخش سوم قصه و گزارش کتاب.  در بخش شعر شعرهایی از نیما یوشیج، ا. بامداد، پل والری، سهراب سپهری، یدالله رویایی، بیژن الهی، وینچنزو بیانکینی، بهرام اردبیلی، محمود شجاعی؛ در بخش نقاشی نقاشی ها و طرح هایی از سهراب سپهری، بهمن محصص، وینچنزو بیانکینی؛ و در بخش قصه تکه هایی از "مد و مه" ابراهیم گلستان به چاپ رسیده است؛ و در گزارش کتاب کتاب های زیر نقد و بررسی شده است: "جوی و دیوار و تشنه" نوشتۀ ابراهیم گلستان، "میعاد در لجن" مجموعۀ شعر نصرت رحمانی، "آئینه ها تهی ست" مجوعۀ شعر م. آزاد، "ارثیه "مجموعۀ داستان علی مدرس نراقی، "شعر من" دفتر دوم اشعار نیما یوشیج، "واهمه های بی نام و نشان" مجموعۀ داستان غلامحسین ساعدی، "81460 " از آلبر شمبون ترجمۀ احمد شاملو، "دندیل" نوشتۀ غلامحسین ساعدی، "انجمن های سری در انقلاب مشروطیت ایران" از اسماعیل رائین، "کاکا" مجموعۀ داستان محمود طیاری، "حجم سبز" مجموعۀ شعر سهراب سپهری و "آینده" مجموعۀ شعر اسماعیل شاهرودی. این نقدها نوشتۀ بهرام اردبیلی، م. ع. سپانلو، "آزما"، شمس، س.ط و "ر" است. معرفی مجلات "جهان نو"، "نگین" و "راهنمای کتاب" نیز در این بخش آمده است.  http://www.mediafire.com/?2tic6kuop4xnbv4  دفتر دوم دفترهای روزن پربارتر و خواندنی تر از دفتر اول است. مطالب این دفتر در چهار بخش تنظیم شده است: بخش قصه، بخش تآتر، بخش شعر و بخش نقد و بررسی.  در بخش قصه، تکه های دیگری از "مد و مه" ابراهیم گلستان، داستان هایی از عدنان غریفی، غزاله علیزاده، زکریا هاشمی، احمدرضا احمدی، نورمن میلر(ترجمۀ حسین سلیلی) و ارنست همینگوی(ترجمۀ سیروس طاهباز) به چاپ رسیده است.  بخش تآتر، شامل نمایشنامۀ "در حضور باد" نوشتۀ بهرام بیضایی و نمایشنامۀ تک پرده ای"کودکی" نوشتۀ تورنتون وایلدر ترجمۀ صفدر تقی زاده و محمدعلی صفریان است.  در بخش شعر، شعرهایی از سهراب سپهری، یدالله رویایی، هوشنگ بادیه نشین، سیروس آتابای، احمدرضا احمدی و اسماعیل شاهرودی به چاپ رسیده است.  در بخش شعر، صفحاتی نیز به شعرهایی از ایو بونفوآ ترجمۀ نادر نادرپور و یدالله رویایی، ژاک پره ور ترجمۀ لیلی، شعرای لهستان ترجمۀ یدالله رویایی، سه شعر از سالواتوره  کوزایمودو ترجمۀ فرشید پگاهی، شعر "قرص نان" از ریشارد بیلینگر و "باید بگویم که" از ویلیام کارلوس ویلیامز ترجمۀ سهراب سپهری اختصاص داده شده است.  "تمامیت زمان در یک زمان مجرد و محدود" نوشتۀ ملکوم کاولی ترجمۀ صفدر تقی زاده و محمدعلی صفریان، "پایان پوچ" از جان ال. سام و "دربارۀ پیشتاز" از اوژن یونسکو ترجمۀ منوچهر صارم پور از مقالات خواندنی بخش "نقد و بررسی" دفترهای روزن است.  در "گزارش کتاب روزن"، سیروس طاهباز کتاب های زیر را نقد و معرفی کرده است: "پشت چپرهای زمستانی" سیروس مشفقی، "وصلت در منحنی سوم" پرویز اسلامپور، "خواب های فلزی" شهرام شاهرختاش، "بهار را باور کن" فریدون مشیری، "جادۀ شیری" فروغ میلانی، "فصل بد" شاهرخ صفایی، "انارستان" مفتون امینی، "آوازهای پشت برگ ها" حسین رسائل، "باز آسمان آبی است" پرویز خایفی، "از زبان برگ" شفیعی کدکنی، "غزل غزل های سلیمان" ترجمۀ احمد شاملو، "گزیده ای از شعر شاعران انگلیسی زبان" ترجمۀ عبدالعی دستغیب و محمود معلم، "افسانه و افسون" م. دیده ور، "آدم ها و خرچنگ ها" از خوزئه دوکاسترو ترجمۀ محمد قاضی، "ویکنت شقه شده" از ایتالو کالویینو ترجمۀ بهمن محصص و ... نقد اسماعیل نوری علاء بر "شهر خسته" مجموعۀ شعر منصور اوجی و "آواز خاک" مجموعۀ شعر منوچهر آتشی از دیگر مطالب این دفتر است.  بخش آخر دفتر دوم اختصاص داده شده است به مجسمه ها و نقاشی ها و کاریکاتورهای پرویز تناولی، غلامحسین نامی، فرامرز پیلارام، پری صفا و پرویز شاپور. این دفتر زیر نظر احمدرضا احمدی منتشر شده است.  http://www.mediafire.com/?cxfkhr16b726jil  دفتر سوم در سه بخش تنظیم شده است: قصه، شعر و طرح.  در بخش قصه تکه ای از کتاب "زیر پوست" ابراهیم گلستان، صفحاتی از "پژوهشی سترگ و نو..." عباس نعلبندیان، داستان هایی از مهشید امیرشاهی، ناصر تقوایی، علیمراد فدایی نیا و فصلی از "عیش مدام" نوشتۀ ارنست همینگوی ترجمۀ محمود جزایری و ناصر تقوایی به چاپ رسیده است.  بخش شعر، شامل شعرهایی است از یدالله رویایی، فرخ تمیمی، احمدرضا احمدی، بهرام اردبیلی، پرویز اسلامپور، محمود شجاعی، خوان رامون خیمه نز(ترجمۀ ابراهیم گلستان)، پیر دوماسو(ترجمۀ یدالله رویایی) و ... در بخش طرح، طرحی از بهمن محصص به چاپ رسیده است.  گزارش کتاب روزن نیز اختصاص دارد به بررسی و نقد کتاب های زیر: نقد فرخ تمیمی بر "دلتنگی ها" مجموعۀ شعر یدالله رویایی، نقد ب-ا بر "ماه و ماهی در چشمۀ باد" مجموعۀ شعر محمود کیانوش، نقد علیمراد فدایی نیا بر "از دوستت دارم" مجموعۀ شعر یدالله رویایی، نقد مهشید درگهی بر "سار بی بی خانم" و "کوچۀ بن بست" کتاب های قصۀ مهشید امیرشاهی و ... http://www.mediafire.com/?zjyt0dh3zysdvby  "دفترهای روزن" در سه دفتر و 436 صفحه به قطع وزیری منتشر شده و یکی از پربارترین و خواندنی ترین جنگ های دهۀ چهل است.
http://www.facebook.com/groups/BashgaheKetab/
02 Jul 17:54

رفت و گذشت، خاطره شد؟

by Sir Hermes
doxtarak

خانوم هايده كه نعوذبالله معصوم نبودن .گاهي كسشرم ميگفتن

برایش نوشته بودم که دندانِ‌ معاشرت در فضای یک فیدخوان را کشیده‌ام دیگر. خیلی هم دوزاری‌ام درست جا نمی‌افتد که چرا مثلن فیدلی به آن تروتمیزی را آدم کنار بگذارد برود سراغ اولد-ریدر (اولدر؟) چون دارد فضای گودر را شبیه‌سازی می‌کند. انگار که معشوق‌ت را کنار گذاشته باشی یا کنارت گذاشته باشد (چه فرقی می‌کند آآی دکتر) بعد باقی زندگانی‌ات را هی بروی بگردی دنبال ویژگی‌های آن آدم قبلی، در آدم‌های جدید. محتوم به شکست است دیگر. ترجیح می‌دهم من‌باب معاشرت به همین فیسبوک کفایت کنم. با فیدخوان هم فیدم را بخوانم. کشک‌م را بسابم. نان‌وماست‌م را بخورم. خلاصه که بگذرید آقا. بروید جلو. خانم هایده هم در همین باب گفته‌اند زندگی هنوز خوشگلیاشو داره. خانم هایده را که دیگر قبول دارید. ندارید؟ 
02 Jul 17:38

بچه هاى فیلم هاى فرهادى، قهرمان اند

by Jalal Samiee
doxtarak

خلاصه این که فیلم فرهادى تاوان همه آدم هاى مردد را با باقى ماندن بر تردیدهاشان مى دهد.

قهرمان فیلم گذشته، اگر قهرمانى داشته باشد، فقط و فقط فؤاد است؛ تنها کسى ست که تکلیفش با خودش و اطرافیانش معلوم است؛ خودکشى را مى فهمد، مثل پدرش غیرتى نمى شود و مى داند پیش معشوقه پدرش اوضاع بهترى دارد تا در خانه بى مادر.
فرهادى فیلمى ساخته است درباره بلاتکلیفى و تعلیق آدم ها بین گذشته و آینده؛ مردى که از ایران آمده تا با خاطره خوب یک زندگى را تمام کند؛ زن از معشوقش باردار است و هنوز از مرد گذشته اش دل نکنده، معشوق خود مردى معلق است در تردید کماى همسرش و فرزندى که قاطعیت و منطق بیشترى از او دارد. انگار روابط آدم ها در این فیلم، روابطى مبتنى بر نوعى بلاتکلیفى و عذاب وجدان و تردیدند؛ تردیدى که دوربین حتى روى رفتار دست ها هم نشان شان مى دهد.
من تا صحنه اخراج کارگر غیرقانونى از خشکشویى خودم را با ژست هنرى نگه داشته بودم تا فیلم را به دقت ببینم؛ اما از آن جا انگار تازه قصه شروع شد؛ حالم تازه بد شد؛ شروعى خیلى دیرتر از شروع قصه ها در درباره الى و جدایى نادر از سیمین. کارگر زن تازه قصه را گفت؛ گفت که عامل اصلى خودکشى، شیطنت او نبوده و همان تردیدهاى سمیر و خالى بودن نگاهش، زن را به خودکشى رسانده است. خلاصه این که فیلم فرهادى تاوان همه آدم هاى مردد را با باقى ماندن بر تردیدهاشان مى دهد.
دقت کرده اید که هر بار فیلم بهترى مى سازد و هر بار سینمایى تر و کم حرف تر؟ صحنه سشوار گرفتن روى موهاى زن را یادتان هست؟
ممنونم آقاى فرهادى؛ فیلم شما آدم را با حال خوب ناشى از حال بد از سینما بیرون مى فرستد!

01 Jul 20:40

و شب به چشمی عریانتر میشود، به چشمی تار تر* ریم عزیز

by unsterblich
doxtarak

سين پراكنده به فدا


شاید هنوز هم
در پشت چشم های له شده ، در عمق انجماد
یک چیز نیم زندهء مغشوش
بر جای مانده بود
که در تلاش بی رمقش میخواست
ایمان بیاورد به پاکی آواز آبها

  فروغ


ریم عزیز

روزگاری در تاریخ می نویسند که قرن بیست و یکم و دوهزاروسیزده بعد از میلاد مسیح، ترس شوم سیاهپوش میان ما حایلی ساخته بود که نه چشمانمان میدید و نه دست حوصله و توان از میان برداشتنش را داشت. از شور هم خلع سلاح بودیم. هرچه بیشتر شور ما  زیر گرد ابتذال دفن میشد، همانقدر بیشتر لبخند را از خود و از هم دریغ...دیگر هیچ جفت چشمی پی نگاهی نمی دوید اگر می دوید هم گم میشد. ما...هم گم شده بودیم...من گم شده بودم در باد که کلمات را پراکنده میکرد و هرچه بگوشم میخورد محو و تباه...هرسکوتی هم که در باد میشکست انکارپذیر بود. انکار؛ خبرآور مرگ بود ما سالها بود مرده بودیم و  مذبوحانه صلیب ملعون ترس  مرگ، ترس سلام، ترس  زن، از تن به تن، را میکِشیدیم. از شر مایع لزج و گرم تن هایمان بزور هم آغوشی های بی حوصله آسوده میشدیم...این بود که تن های ما دردناک، مدام و کرختی نحس روزانگی از جانمان در نرفت...که نرفت...
اما تو ریم عزیز
تو خنده ات را، سلامت را و تنت را دریغ نکن درین روزگار تیز و بُرَنده...نگذار ترس و جبن حایلی باشد میان تو و انسان...شور را به بهای حقیر بی دردی،  بی معجزگی  نفروش...خودت را دریغ نکن...نکن دریغ...

به سین های پراکنده ام در جهان (آخن و کرج)


* عنوان از پرویز اسلامپور
01 Jul 05:58

همه اش رفتن | پرویز اسلامپور

by Mitra
doxtarak

تو به هر حال باید عبرت می گرفتی
تا در میانِ یک سطح ساده ی دل
شراب را به آن تعارف کنی
که بیشتر مکث می کند و نه آن که
بیشتر می نوشد

به هر حال تو می بایست انتخاب می کردی میان سبزه یی که
می شکفت و زرده یی که در میان ت بود   گل آخر را هم برای
کسی می گذاشتی  که از تو بیشتر شهامت داشت
تا ببویدش    تا در میان زهر منتشر در ساقه اش بیارمد

تو به هر حال باید عبرت می گرفتی
تا در میانِ یک سطح ساده ی دل
شراب را به آن تعارف کنی 
که بیشتر مکث می کند   و نه آن که
بیشتر می نوشد

تکیه دارم به آنجایی که گفتی
می شود در شراب آب ریخت
آن تنگ سبز اینجا ترک برداشت
از بس به جای شراب    و یا حتا آب
پر شد از گفتنِ ما
و براستی که گفتن   آن تنگِ سبز را ترک انداخت

چرا که عادت کرده یی 
راهت را نه از دلت بپرسی
و رد مار را در خاک ندیده گیری

این فتنه است در آنجا که دلت می گوید بنشین 
و تو همچنان می نشینی     که انگار 
ننشسته یی

تو به خاب می روی
چرا که دیگر دلت    در این لحظه
راه خواب را به تو
تلقین می کند

بگذار جانور بترسد از تو 
و تو از جانور بترسی 
تا در بافتِ کسل 
معنای هراس   معادل هوشیاری نباشد

بگذار همه اش بگوید  بدود و بمیرد 
بگذار که آرایشی دقیق داشته باشد

پس وقتی می گوید آری
تعبیری نیکو خواهم داشت   از میوه های زرد
که وقتی پخته شوند 
دلپذیرترند 

و آنجا همه اش آنچه بود   که دویدن بود
و همه اش جانوری بود  که هراسنده نبود    هراسناک بود
 و فریادی بود در پیِ سنگی
که بَرش مصریانِ قدیم می نوشتند 
و خونی که در قدیم نوشته می شد
و اینک فقط و فقط هم نوشته می شود  باز

و آنجا همه اش بیماریِ پوستی ی بیماریِ پوستی بود 
که نشسته بود و آهنگ دار بود 
آهنگِ مرگ را نمی گویم  آهنگِ دستش را می گویم
که می انگاشت 
میانِ دو لنگه ی در   همیشه شکسته می شود؛



» اسلامپور بسیار پیش تر از اینها نوشته بود:" مرگ جز حبابی نیست در جزیره ای، جبابی که جزیره را بر می دارد و در هوا رو به آب می گیرد؛" ...
آدم از خبر نفرت می کند، از سپیده ی متلاشی نفرت می کند از آن پاریس و آن آپارتمان هایش حتی؛ آدم از لالی و لکنت خودش از دست هاش از این انسداد نفرت می کند؛
- برخی از اشعارش را می توانید اینجا پیدا کنید؛