Shared posts
07 Jul 16:07
Surrender to a logic more powerful than reason - but does it float
by superfamous
MJ Seyedan, Ahangar and 7 others like this
07 Jul 16:00
http://imgfave.com/view/3744618
by fashion_find
Milad gheisari, fatemexabgard and 16 others like this
01 Jul 08:57
انتخابات یازدهم ریاستجمهوری
by CREA TURE
- چرتکهی جمهوریِ اسلامی پس از ارزیابیِ چهار سال ایستادگی در برابرِ مردم، گویا به این نتیجه رسیده است که باید به تودههای تحولخواه اندکی روی خوش نشان داد. بازگشتِ «اعتبارِ صندوقِ رای» کمترین فرآوردهی بیست و چهارمِ خرداد است.
- تجربهی اخیر ثابت کرد که خامنهای و هاشمی هنوز هم میتوانند با یکدیگر به ائتلاف برسند و دستیابی به منافعِ مشترک میانِ این دو، پیششرطِ پیروزیِ ائتلافِ اصلاحطلبان بوده است. وگرنه اکنون برای ما روشن است که با کنارهگیریِ مهدیِ کروبی، آرای موسوی (در اعلامِ رسمیِ نتایج) یک دانه هم افزایش پیدا نمیکرد چرا که رهبر برای آن انتخابات برنامهی دیگری داشت و نامهی هاشمی که میگفت «این لقمه از گلویت پایین نمیرود» بهترین گواه بر اختلافِ آشتیناپذیرِ منافعِ آن دو در انتخاباتِ پیشین بود.
- با رخدادِ کنونی، چراییِ کودتای هشتاد و هشت ابهامِ بیشتری پیدا کرده است. اگر خامنهای میتواند در یک بزنگاهِ سیاسی از حب و بغض یا منافعِ فردی فراتر برود، چرا پیشتر چنین نکرد؟ آیا دشمنیِ شخصی با میرحسینِ موسوی یگانه علتِ تندادن به آن کودتای ننگین بود؟ آیا خامنهای (که نشان داده کارهایش از منطقی سیاسی برخوردار است) بهراستی گمان کرده بود که هاشمی و موسوی بر ضدش توطئه خواهند کرد و او را از جایگاهِ رهبری به زیر خواهند کشید؟ یا همهی اینها خیالبافیهای برآمده از شوکِ کودتا بوده است؟ برگزاریِ دادگاههای نمایشی و کشتارِ مردم و تحمیلِ آنهمه هزینه به کشور بر اساسِ چه تحلیلی انجام گرفت؟ سخنانِ موسوی پیش از انتخابات بههیچوجه تندتر از سخنانِ روحانی در این دوره نبود و ترجیعبندِ هر دو نیز چیزی جز پایاندادن به آنارشیزمِ دولتی.
- از تاریکیِ همچنان حکمفرما بر کودتای پیشین که بگذریم، باید بپذیریم که خامنهای با شمردنِ کمابیش باورپذیرِ آرای مردم پارهی بزرگی از بدنامیِ خود را جبران کرد و همزمان با بخشیدنِ اعتبارِ دوباره به «صندوق»، وجههی خود را نیز بهمیزانِ چشمگیری ترمیم کرد. ازینرو، بهتر است اپوزوسیون برای تحلیلِ انتخابات به دستاویزهایی بهجز «نه به خامنهای» چنگ بزنند.
- در راستای بازسازیِ اعتبارِ رهبری، این مساله نیز نباید دور از چشم بماند که خامنهای با این انتخابات، تصفیهحسابِ واپسین را با رئیسِ دولتِ کنونی بهسرانجام رساند. در جشنهای خیابانی یک تصویر بسیار عبرتآموز و گویا بود؛ جوانی عکسِ محمودِ احمدینژاد را وارونه در دست گرفته بود و چشمانِ او را نیز سوراخ کرده بود. شعارهای «محمود رفت» و «احمدی بای بای» نیز نشانهی دیگری بود از اینکه رهبری کامیابانه توانست موجِ نفرتی را که پس از خطبههای بیست و نهمِ خردادِ چهار سال پیش بهسوی خودش روان کرده بود، دوباره به دوشِ گماشتهی تاریخمصرفگذشتهاش بازگرداند.
- رفتارِ احمدینژاد در سالهای پایانیِ دولت، در تغییرِ رویکردِ رهبری نسبت به جناحهای حکومت اثرِ انکارناپذیری داشت. وقاحتِ احمدینژاد در خانهنشینیِ ده روزهاش و پخشِ فیلمِ افشاگرانه وسطِ صحنِ مجلسِ شورای اسلامی را مقایسه کنید با نجابتِ خاتمی در تعامل با حاکمیت. پشیمانیِ رهبر از برکشیدنِ باندِ احمدینژاد، معنایی جز پناهبردنِ دوبارهی او به اردوگاهِ اصولگرایانِ سنتی یا اصلاحطلبانِ میانهرو نداشت.
- در راستای زدودنِ جریانِ سوم از صحنهی سیاسیِ کشور، باید گفت که نشانهها حاکی از بازگشتِ جمهوریِ اسلامی به روندِ حکمرانیِ پیش از هشتاد و چهار است؛ یعنی انتقالِ دوبارهی قدرت (بهنحوِ یکپارچه؛ شاملِ قدرتِ اجرایی) به اُلیگارشی/گروههسالاریِ روحانیت (که البته با علیاکبرِ ولایتی نیز انجامپذیر بود). بنابراین، از امروزِ شاهدِ بازیابیِ ثباتِ حکمرانی در رژیمِ اسلامی هستیم؛ چیزی که با احمدینژاد بهشدت در معرضِ خطر قرار گرفته بود. اگر این ثباتِ سیاسی را با مشارکتِ هفتاد و اندی در یک انتخاباتِ غیرِکودتایی جمع کنیم، «بیمه»ی نظامِ مقدس بهمعنای واقعیِ کلمه خروجیِ تصمیمِ هوشمندانهی خامنهای خواهد بود.
- تجربهی احمدینژاد درسِ خوبی بود برای آن دسته از براندازان که ایمان داشتند با برآمدنِ او، جمهوریِ اسلامی سرنگون میشود. اما او برکشیده شد، هشت سال کشور را تاراج کرد و موقعش که رسید هیاتِ حاکمه بهزیر کشیدش. ازینجهت، شادمانم از اینکه دوستانِ خودم که هشت سال پیش با همین تحلیل (در دورِ دوم) به احمدینژاد رای دادند یا از پیروزیِ او پشتیبانی کردند (و هنوز هم یادداشتهایِشان در حمایت و ستایش از تبهکارترین دولتِ تاریخِ ایران در حافظهی وبلاگستانِ فارسی باقی مانده است) در این دوره با شگفتیِ بسیار رایِ خود را بهنامِ حسنِ روحانی به صندوق انداختند.
- یک تحلیلِ جداگانه باید برای این گفتهی روحانی در جمعِ هوادارانش در جماران، بهتاریخِ یازدهمِ خرداد و مدتها پیش از انصرافِ محمدرضا عارف، نوشته شود: «اولین قدم تشویقِ همه برای تشکیلِ صفهای طولانی پای صندوقهای رای در انتخابات است. بنده یک کلمه بهصورتِ مبهم بگویم؛ امسال یعنی سال ۹۲، سالِ ۸۸ نخواهد شد.» این سخن آن روز لافِ گزاف بهدید میآمد اما امروز یک اطمینانِ شگفتآور از ارادهی حاکمیت به برگزاری انتخاباتی یکسره متفاوت با چهار سالِ پیش. نخستین پرسش آن است که روحانی با کدامین پشتوانه و شاهد (از اندرونیِ نظام) چنین اظهارِ نظری کرد؟
- سعیدِ برزین چندینبار در بیبیسی بهدرستی تاکید کرد که صرفِ پیروزیِ روحانی بهمعنای عدمِ دستکاریِ آرا نیست. شخصاً گمان میکنم که نگهداشتنِ روحانی در مرزِ پنجاه درصد و ریاستجمهوریِ او با میزانِ آرایی شکننده که میرفت تا مرحلهی دوم را پیشِ پایش بگذارد، قدرتِ مانور و چانهزنیِ منتخبِ ملت را با حاکمیت تا اندازهای که موردِ رضایتِ رهبری ست، کم خواهد کرد. همچنین با در نظر گرفتنِ رایِ برخی سبزها به محمدباقرِ قالیباف، نشانهها حاکی از بالاتر بودنِ آرای او (از میزانِ اعلامشده) بود و اینکه بخشیدنِ ردهی سوم به سعیدِ جلیلی چندان باورپذیر نیست (در حالی که ولایتی با دارابودنِ پشتیبانیِ مهمترین تشکلهای راستِ سنتی در ردهی پنجم قرار گرفته است). ازینرو، بدبینیِ برخی تحلیلگران درنگپذیر است که این انتخابات در جهتِ رضایتِ توامانِ رهبری و مردم مهندسی شد.
- چه ما کنارهگیران و چه پارهای از رایدهندگان هیچیک باور نمیکردیم که حکومت به ریاستجمهوریِ این آدم تن دهد. اما جمهوریِ اسلامی نشان داده است که هر گاه در دشواریِ جدی قرار گیرد (تحریمهای فزاینده، ازهمگسیختگیِ مدیریتِ اجرایی و افزایشِ نارضایتیِ عمومی) از «ظرفیتِ» دموکراتیکِ خود (البته از راهِ ساز و کارهایی همچون نظارتِ استصوابی که آنرا مهار و کنترل کند) بهرهبرداری خواهد کرد و پیشوندِ «جمهوری» را به یاریِ نظامِ اسلامی خواهد رساند. تبریکِ سپاهِ پاسدارانِ انقلابِ اسلامی به رئیسجمهورِ منتخب نشان میدهد که ارادهی برگزاریِ انتخاباتی آبرومند، رقابتی و کمابیش سالم از بالا صادر شده است و همهی ارکانِ حکومت به آن پایبندی نشان دادهاند. درست همانگونه که کودتای هشتاد و هشت حکمِ حکومتی بود و تمامیِ نهادهای کشور برای پیشبردِ آن بسیج شدند. ازینجهت، ضمنِ شادباشگویی به سبزهای روحانیمدار، شایسته است این واقعیت را یادآوری کنم که آنان چیزی را به حاکمیت تحمیل نکردند و اگر بنا بود مقاومت در برابرِ خامنهای چنین نتیجهای داشته باشد، چهار سال پیش و با خروشِ میلیونیِ مردم میتوانستیم حکومت را به عقبنشینی وادار کنیم.
- تجربهی اخیر ثابت کرد که خامنهای و هاشمی هنوز هم میتوانند با یکدیگر به ائتلاف برسند و دستیابی به منافعِ مشترک میانِ این دو، پیششرطِ پیروزیِ ائتلافِ اصلاحطلبان بوده است. وگرنه اکنون برای ما روشن است که با کنارهگیریِ مهدیِ کروبی، آرای موسوی (در اعلامِ رسمیِ نتایج) یک دانه هم افزایش پیدا نمیکرد چرا که رهبر برای آن انتخابات برنامهی دیگری داشت و نامهی هاشمی که میگفت «این لقمه از گلویت پایین نمیرود» بهترین گواه بر اختلافِ آشتیناپذیرِ منافعِ آن دو در انتخاباتِ پیشین بود.
- با رخدادِ کنونی، چراییِ کودتای هشتاد و هشت ابهامِ بیشتری پیدا کرده است. اگر خامنهای میتواند در یک بزنگاهِ سیاسی از حب و بغض یا منافعِ فردی فراتر برود، چرا پیشتر چنین نکرد؟ آیا دشمنیِ شخصی با میرحسینِ موسوی یگانه علتِ تندادن به آن کودتای ننگین بود؟ آیا خامنهای (که نشان داده کارهایش از منطقی سیاسی برخوردار است) بهراستی گمان کرده بود که هاشمی و موسوی بر ضدش توطئه خواهند کرد و او را از جایگاهِ رهبری به زیر خواهند کشید؟ یا همهی اینها خیالبافیهای برآمده از شوکِ کودتا بوده است؟ برگزاریِ دادگاههای نمایشی و کشتارِ مردم و تحمیلِ آنهمه هزینه به کشور بر اساسِ چه تحلیلی انجام گرفت؟ سخنانِ موسوی پیش از انتخابات بههیچوجه تندتر از سخنانِ روحانی در این دوره نبود و ترجیعبندِ هر دو نیز چیزی جز پایاندادن به آنارشیزمِ دولتی.
- از تاریکیِ همچنان حکمفرما بر کودتای پیشین که بگذریم، باید بپذیریم که خامنهای با شمردنِ کمابیش باورپذیرِ آرای مردم پارهی بزرگی از بدنامیِ خود را جبران کرد و همزمان با بخشیدنِ اعتبارِ دوباره به «صندوق»، وجههی خود را نیز بهمیزانِ چشمگیری ترمیم کرد. ازینرو، بهتر است اپوزوسیون برای تحلیلِ انتخابات به دستاویزهایی بهجز «نه به خامنهای» چنگ بزنند.
- در راستای بازسازیِ اعتبارِ رهبری، این مساله نیز نباید دور از چشم بماند که خامنهای با این انتخابات، تصفیهحسابِ واپسین را با رئیسِ دولتِ کنونی بهسرانجام رساند. در جشنهای خیابانی یک تصویر بسیار عبرتآموز و گویا بود؛ جوانی عکسِ محمودِ احمدینژاد را وارونه در دست گرفته بود و چشمانِ او را نیز سوراخ کرده بود. شعارهای «محمود رفت» و «احمدی بای بای» نیز نشانهی دیگری بود از اینکه رهبری کامیابانه توانست موجِ نفرتی را که پس از خطبههای بیست و نهمِ خردادِ چهار سال پیش بهسوی خودش روان کرده بود، دوباره به دوشِ گماشتهی تاریخمصرفگذشتهاش بازگرداند.
- رفتارِ احمدینژاد در سالهای پایانیِ دولت، در تغییرِ رویکردِ رهبری نسبت به جناحهای حکومت اثرِ انکارناپذیری داشت. وقاحتِ احمدینژاد در خانهنشینیِ ده روزهاش و پخشِ فیلمِ افشاگرانه وسطِ صحنِ مجلسِ شورای اسلامی را مقایسه کنید با نجابتِ خاتمی در تعامل با حاکمیت. پشیمانیِ رهبر از برکشیدنِ باندِ احمدینژاد، معنایی جز پناهبردنِ دوبارهی او به اردوگاهِ اصولگرایانِ سنتی یا اصلاحطلبانِ میانهرو نداشت.
- در راستای زدودنِ جریانِ سوم از صحنهی سیاسیِ کشور، باید گفت که نشانهها حاکی از بازگشتِ جمهوریِ اسلامی به روندِ حکمرانیِ پیش از هشتاد و چهار است؛ یعنی انتقالِ دوبارهی قدرت (بهنحوِ یکپارچه؛ شاملِ قدرتِ اجرایی) به اُلیگارشی/گروههسالاریِ روحانیت (که البته با علیاکبرِ ولایتی نیز انجامپذیر بود). بنابراین، از امروزِ شاهدِ بازیابیِ ثباتِ حکمرانی در رژیمِ اسلامی هستیم؛ چیزی که با احمدینژاد بهشدت در معرضِ خطر قرار گرفته بود. اگر این ثباتِ سیاسی را با مشارکتِ هفتاد و اندی در یک انتخاباتِ غیرِکودتایی جمع کنیم، «بیمه»ی نظامِ مقدس بهمعنای واقعیِ کلمه خروجیِ تصمیمِ هوشمندانهی خامنهای خواهد بود.
- تجربهی احمدینژاد درسِ خوبی بود برای آن دسته از براندازان که ایمان داشتند با برآمدنِ او، جمهوریِ اسلامی سرنگون میشود. اما او برکشیده شد، هشت سال کشور را تاراج کرد و موقعش که رسید هیاتِ حاکمه بهزیر کشیدش. ازینجهت، شادمانم از اینکه دوستانِ خودم که هشت سال پیش با همین تحلیل (در دورِ دوم) به احمدینژاد رای دادند یا از پیروزیِ او پشتیبانی کردند (و هنوز هم یادداشتهایِشان در حمایت و ستایش از تبهکارترین دولتِ تاریخِ ایران در حافظهی وبلاگستانِ فارسی باقی مانده است) در این دوره با شگفتیِ بسیار رایِ خود را بهنامِ حسنِ روحانی به صندوق انداختند.
- یک تحلیلِ جداگانه باید برای این گفتهی روحانی در جمعِ هوادارانش در جماران، بهتاریخِ یازدهمِ خرداد و مدتها پیش از انصرافِ محمدرضا عارف، نوشته شود: «اولین قدم تشویقِ همه برای تشکیلِ صفهای طولانی پای صندوقهای رای در انتخابات است. بنده یک کلمه بهصورتِ مبهم بگویم؛ امسال یعنی سال ۹۲، سالِ ۸۸ نخواهد شد.» این سخن آن روز لافِ گزاف بهدید میآمد اما امروز یک اطمینانِ شگفتآور از ارادهی حاکمیت به برگزاری انتخاباتی یکسره متفاوت با چهار سالِ پیش. نخستین پرسش آن است که روحانی با کدامین پشتوانه و شاهد (از اندرونیِ نظام) چنین اظهارِ نظری کرد؟
- سعیدِ برزین چندینبار در بیبیسی بهدرستی تاکید کرد که صرفِ پیروزیِ روحانی بهمعنای عدمِ دستکاریِ آرا نیست. شخصاً گمان میکنم که نگهداشتنِ روحانی در مرزِ پنجاه درصد و ریاستجمهوریِ او با میزانِ آرایی شکننده که میرفت تا مرحلهی دوم را پیشِ پایش بگذارد، قدرتِ مانور و چانهزنیِ منتخبِ ملت را با حاکمیت تا اندازهای که موردِ رضایتِ رهبری ست، کم خواهد کرد. همچنین با در نظر گرفتنِ رایِ برخی سبزها به محمدباقرِ قالیباف، نشانهها حاکی از بالاتر بودنِ آرای او (از میزانِ اعلامشده) بود و اینکه بخشیدنِ ردهی سوم به سعیدِ جلیلی چندان باورپذیر نیست (در حالی که ولایتی با دارابودنِ پشتیبانیِ مهمترین تشکلهای راستِ سنتی در ردهی پنجم قرار گرفته است). ازینرو، بدبینیِ برخی تحلیلگران درنگپذیر است که این انتخابات در جهتِ رضایتِ توامانِ رهبری و مردم مهندسی شد.
- چه ما کنارهگیران و چه پارهای از رایدهندگان هیچیک باور نمیکردیم که حکومت به ریاستجمهوریِ این آدم تن دهد. اما جمهوریِ اسلامی نشان داده است که هر گاه در دشواریِ جدی قرار گیرد (تحریمهای فزاینده، ازهمگسیختگیِ مدیریتِ اجرایی و افزایشِ نارضایتیِ عمومی) از «ظرفیتِ» دموکراتیکِ خود (البته از راهِ ساز و کارهایی همچون نظارتِ استصوابی که آنرا مهار و کنترل کند) بهرهبرداری خواهد کرد و پیشوندِ «جمهوری» را به یاریِ نظامِ اسلامی خواهد رساند. تبریکِ سپاهِ پاسدارانِ انقلابِ اسلامی به رئیسجمهورِ منتخب نشان میدهد که ارادهی برگزاریِ انتخاباتی آبرومند، رقابتی و کمابیش سالم از بالا صادر شده است و همهی ارکانِ حکومت به آن پایبندی نشان دادهاند. درست همانگونه که کودتای هشتاد و هشت حکمِ حکومتی بود و تمامیِ نهادهای کشور برای پیشبردِ آن بسیج شدند. ازینجهت، ضمنِ شادباشگویی به سبزهای روحانیمدار، شایسته است این واقعیت را یادآوری کنم که آنان چیزی را به حاکمیت تحمیل نکردند و اگر بنا بود مقاومت در برابرِ خامنهای چنین نتیجهای داشته باشد، چهار سال پیش و با خروشِ میلیونیِ مردم میتوانستیم حکومت را به عقبنشینی وادار کنیم.
26 Jun 20:32
Tickld - Spread Laughter and Cure Boredom
by PenguinsAreCoolAndStuff
aji farnaz, Proshat and 2 others like this
26 Jun 16:03
tumblr_moubfnRCVI1sqzogio1_500.jpg
by imgirl8
fatemexabgard, د ُر سـ ـا and 10 others like this
No more posts. Check out what's trending.