دخترک آنجاست
با دستانی که تنها مهر می داند
و هوای نفس های معصومش
خالی ست
از هر آنچه در شریان شیادان
جاری ست
خنده هایش
خالص تر از آنی ست
که دانسته شود
و تو هرگز نخواهی فهمید
در روزهای پر سکوت
و خالی از ترانه اش
چگونه
این همه آواز زندگی جاریست
روزهای روشنش را بی وقفه
با قلم موی تاریکی
رنگ می زنند
ولی دخترک از جنس آفتاب بود
و چیزی جر آن نمی دانست
چشمان پر از شادی کودکانه اش
عاجز است
از نگاه از آنچه خالی ست
از تلالو زیبایی
در تپش دلهره های بی صدایش
همیشه به دنبال دستان خالی من بود
دستانی که بعدها محتاج صداقتش شد
و من بی تکرار
در عظمت خواسته های کوچکش
گم می شدم
سالها گذشت
و دنیای کودکانه دخترک
در هوای در ریای این روزها
باکره ماند
و خورشید همچنان در دستان اوست
و او بی ادعا
فردای امروزهای ما را
در درخشش هستی اش
غرقه می کند.
Shared posts
دخترک شعر من
VtofighiWonderful
شعار امشب: "ایران دوستت داریم"
Vtofighiمن فکر میکنم این بهترین فرصت است برای یک جور شادی و آشتی واقعا ملی
تیم ملی به معنای واقعی کلمه مال همه است و "ما"، در گل و گشادترین معنای آن یعنی همه کسانی که از پیروزی روحانی خوشحالند شامل آنهایی که بهش رای دادهاند و بخشی از آنهایی که کلا رای ندادهاند، بیشتر از نصف مردم نیستیم. آن نصف دیگر (همه آن نصف که باتوم به دست نیستند) درست به اندازه ما حق دارند که شادی کنند، و سیاسی کردن این جشن و شعار سیاسی دادن حال آنها را میگیرد.
ضمن اینکه من فکر میکنم این بهترین فرصت است برای یک جور شادی و آشتی واقعا ملی. بالاخره این پنجاه درصد، شهروند این مملکت هستند و اگر میخواهیم فاصله انتخابها و ایدهالهایمان با هم این قدر زیاد نباشد، باید سعی کنیم به هم نزدیکتر شویم. میدانم که جشن گرفتن مشترک، قدمی در جهت نزدیک کردن ایدهها نیست، ولی دستکم فضا را برای گفتگو و شناخت در فرداها فراهمتر میکند.
اگر این حرف آخر را هم قبول ندارید، به نظرم در هر صورت واقعا حق آنهاست که با خیال راحت و بدون آنکه یاد باخت چند روز پیششان بیفتند برای تیم ملیشان شادی کنند. بخصوص که ما این بار فرصت داشتیم که شادیمان را در خیابان و عملا بدون مزاحمت جشن بگیریم.
ننهي ام. اس. نويسان ايران
VtofighiWonderful!
Enjoyed it
<3
ويولت كه فارغ التحصيل رياضي از يكي از دانشگاه هاي معتبر كشور است را من چهار پنج سالي است ميشناسم. واسطه اين آشنايي هم زيتون عزيز است كه براي اولينبار در وبلاگش معرفي كرد و شرحش را اينجا نوشتهام. بسيار آدم پر شور و حال و سرزنده و شادابي است و خوشبختانه اصلاً به رويش هم نميآورد كه ده سال است بيماري ام اس به پروپايش پيچيده. اين شور و انرژي مثبت هم اگر خواننده هميشگي وبلاگش بوده باشيد لابلاي نوشته هايش حتماً مي بينيد. براي نمونه فقط همين مساله كه در اين چند سال هر روز مطلب نوشته و حال و روز خودش را شرح داده براي اثبات حرفم كافي است. وبلاگنويسان حتماً خوب درك مي كنند كه هر روز مطلب نوشتن -هرچه كه باشد- چه انرژي يي لازم دارد و چقدر نيازمند اين است كه در جامعه بين مردم بوده باشيد و اين ور آن ور برويد و اتفاقات گوناگون تجربه كنيد. اما ويولت با اينحال كه دست و پايش هم بسته است (البته خودش كه اصلاً دست و پا بسته نيست) از اين نظر از آدمي مثل من بسيار جلوتر است. من خيلي ها را ديده ام به اين مساله افتخار مي كنند كه چند سال مستمر نوشته اند و از پا ننشسته اند اما همان ها هم معترفند كه هميشه دغدغه سوژه دارند. اين البته نكتهي منفي اي نيست كه آدمهايي كه هر روز مطلب مي نويسند با همه محافظه كاري هاي معمول ما ايراني ها برايشان سخت باشد كه موضوعي را براي نوشتن پيدا كنند بلكه من قصدم امتياز دادن به اين است كه در يك چنين وضعي به نظر ميرسد او هيچ وقت چنين دغدغه اي نداشتهاست. نوشته هايي كه از نظر من واقعاً در مسير هدفي هستند كه براي خودش و وبلاگش در نظر گرفته و دارد آن را طي مي كند. ويولت از همه چيز مي نويسد. از عقايدش نسبت به اتفاقات و دور و برش، از فيلمهايي كه مي بيند از روزمره هايش، بيرون رفتن هايش و از دغدغه هاي زنانه اش و در كنار اينها از حال و روز و پيشرفت بيماري اش و روشهاي درمانش هم مي نويسد. اما يك نكته مهمي كه در مورد ويولت هست و فكر ميكنم هدف اصلياش از وبلاگ هم باشد را چند خط پايين تر مي گويم.
من به واسطه ويولت با ام اس دار هاي زيادي آشنا شدم و همراهش به انجمن ها و گردهمايي هايشان رفتهام و در اين رابطه خيلي چيزها ياد گرفتهام. ادمهايي كه تا ديروز مثلاً در مهمانيها مياندار رقص و پايكوبي بودند و حالا بايد به كمك كسي گوشه اي بنشينند و مثل كسي كه آواز سنتي گوش مي كند نظارهگر باشند. آدمهايي كه در سالهاي جواني در نهايت سلامت و شور و نشاط يك روز از خواب بيدار ميشوند و ناباورانه ميبينند ديگر نميتوانند عضوي از بدنشان را حركت دهند يا قدرت بينايي يا توان حركتيشان بدون هيچ دليلي تضعيف شده و سلامتيشان را دست دادهاند و تأسف بارتر آنكه راهي هم براي درمانقطعياش ندارند. در اينجاست كه ميبينيم اين بيماري نه فقط جسم را بلكه روحيه را هم تضعيف مي كند. خيليها افسرده ميشوند و روحيه خود را ميبازند. نسبت به زندگي و آدمها تلخ ميشوند.از جامعه كنار ميكشند، گوشه نشين و زودرنج ميشوند و از احساسات رقيق شدهشان تاثير منفي ميگيرند. در اين شرايط، بيماريشان فضاي مناسبتري براي پيشرفت پيدا ميكند و نتيجتاً گرفتارتر ميشوند.
ويولت قبل از اينكه اسير چنين شرايط محتملي بشود، تصميم ميگيرد با اين وضع مبارزه كند و به جاي يك آدم تأثير پذير تبديل بشود به يك آدم تاثيرگذار. بنابراين وبلاگي داير ميكند و ديگران را هم تشويق ميكند كه از اجتماع كنار نكشند و با وبلاگ خودشان را داخل معركه مناسبات معمول ادمها بياندازند. خيلي از كساني كه گرفتار ام اس هستند با نگاه به ويولت انرژي بدست آوردهاند و الآن وبلاگ هاي زيادي را مي بينيم كه مختص اين بخش از جامعه است. وبلاگ هايي كه باعث شده اند توجه جامعه به نياز ها و دغدغه هاي مبتلايان ام اس جلب شود. من حدس ميزنم قبل از ويولت وبلاگ فارسي ديگري كه راجع به ام اس باشد وجود نداشت و ويولت در واقع سرآغاز موجي از وبلاگهاي ام اس محسوب ميشود. بنابراين امتياز اولين بودن را يكي از امتيازات قابل توجه ويولت مي دانم و همينجا فكر ميكنم مناسب باشد لقب«پدر وبلاگ نويسي ام اس ايران» را به او اهدا كنم!! ( قبلاً هم كه دكتراي افتخاري داده بودم و حالش را برده بود. اين ديگر به خودش مربوط است كه با واژه «پدر» چه كند. اصلاً عوضش كند با مادر: ) )
امروز كه ويولت با دشواري با ويلچر اينطرف و آنطرف ميرود، و با آن انگشتان كم زورش كه روي صفحه كليد كامپيوتر جابجا ميشوند، همان انرژي و بلكه بيشتر از ان انرژي اي را دارد كه اوايل وبلاگ نويسي اش سركار ميرفت و در محل كارش كه نزديك محل كار من بود، بدون عصا گاهي چندين طبقه را بدون آسانسور بالا و پايين ميرفت. (فقط همين را بدانيد كه اخيراً به من گفتهاست كه برنامه عكاسي هم بگذاريم! )
يك چنين شخصي به عقيده من فارغ از اينكه سبك نوشتار و قوت و ضعف نوشتههاي وبلاگش چه باشد شايسته تحسين و تقدير است. البته از حق نبايد گذشت كه اميد، به عنوان همراه هميشگي ويولت همواره اميد بخش او در زندگياش بوده است. مرد نازنيني كه روند بيماري ويولت ذره اي از ميزان علاقهاش به او كم نكرده است.
قسمتي از يك پست وبلاگ ويولت - كليك كنيد بزرگتر ببينيد
حالا اين ويولت با نوشته هايش خودش را به داخل اجتماع كشانده و بدون نك و ناله دارد بيشتر از يك آدم سالم تاثير ميگذارد بر اطرافيانش. با اين شرح چه حالي مي شويد اگر جاي ويولت باشيد و بهتان بگويند با مظلوم نمايي راه به دل ديگران گشودهايد! كسي كه اساساً هدفش از نوشتن دقيقاً عكس اين بوده و درهيچكدام از نوشته هايش هم تلاشي براي تحريك احساسات ديگران ندارد.
به هر حال كسي كه وبلاگ مينويسد و توي ديد قرار ميگيرد بايد صبور باشد كه ويولت هم اينطور است.
همچنان كه همايون آزادنويس هم اينگونه است.
در مطلب بعدي دربارهي همايون خيري (آزادنويس) بيشتر خواهم گفت.
Comments
خاک آشنا
Vtofighiتنها ازدواجی متمدنانه است که دو نفر مثل انتخابات ریاست جمهوری هر چهار سال به چهار سال ببینن می خوان بهم رای بدن یا نه، که وزارت ارشاد فخیمه خوششون نیومده البته و حذفش کردن.
باز خوبه رسانه ی دشمن و منافق بی.بی.سی هست که فیلم «خاک آشنا» ی فرمان آرا رو بدون سانسور نشون بده و ما بفهمیم اون موقع که فیلم رو توی سینما دیدیم مشکل از آی کیوی ما نبوده و وزارت ارشاد فخیمه مرحمت کردند و اصلی ترین دیالوگ های فیلم رو درآوردند و یه فیلم ناقص الخلقه رو به ما نشون دادن! و اون موقع چقدر اذیت شدم که مطمئن نبودم بهمن نامدار چرا روی پله هاگریه می کنه.
چه حرف قشنگی هم می زنه نیکو خردمند تو فیلم درباره ی ازدواج که می گه تنها ازدواجی متمدنانه است که دو نفر مثل انتخابات ریاست جمهوری هر چهار سال به چهار سال ببینن می خوان بهم رای بدن یا نه، که وزارت ارشاد فخیمه خوششون نیومده البته و حذفش کردن.
یعنی این تحمل برای شنیدن نظرات مختلف کشته ما رو تو این مملکت. آزادی بیداد می کنه!
Bat's talk
VtofighiAtheist!!!!
:)))
Submitted by: independentkid
Posted at: 2013-04-14 09:37:59
See full post and comment: http://9gag.com/gag/7093341
Future marathon security
VtofighiNice!
مــــــــــ❤ــــــــادر
Vtofighi:((((
برای خودم که هنوز پای راست دارم.
Vtofighiبرای خودم که هنوز پای راست دارم
تصاویر فاجعه ی بوستون امریکا. مردی با لباس ورزش طوسی رنگ. یک پای اش از زانو کنده شده است. روی صندلی چرخ دار می برندش. هوشیار است، لااقل چشم هایش باز است و پای سالمش را با دو دست محکم چسبیده. مازوخیست وار صورتش را بزرگ و بزرگ تر می کنم و به درد و ناباوری چشم های اش زل می زنم.
این مرد به عنوان یک امریکایی / کانادایی ( نمی دانم )، احتمالاً کار محکم، زندگی با ثبات و انواع بیمه داشته، موقع رانندگی کمربند می بسته، برای تندرستی در روزهای آفتابی می دویده و به جم *می رفته، برچسب مواد غذایی را برای اطمینان از سلامت بودن شان به دقت می خوانده و لایف لاین** اش را تا آخر زندگی به دقت ترسیم کرده بوده ؛ که ناگهان در یک رویداد به ظاهر ورزشی پای راست اش را از دست می دهد.
انگار که نیستی، چو هستی خوش باش.
*Gym: ورزشگاه
** life line:خط زندگی، برنامه ی بلند مدت برای کل زندگی
http://memoire23.blogspot.com/2012/12/blog-post_31.html
Vtofighiتو نیستی
اما من برای تو چای میریزم
دیروز هم نبودی که برایت بلیطِ سینما گرفتم
دوست داری گریه کن
و یا دوست داری مثلِ آینه مبهوت باش...
دیگر چه فرق میکند
باشی یا نباشی
من با تو زندگی میکنم
رسول یونان
Skylar Grey: ‘Final Warning’ Single Premiere!
VtofighiGood Stuff!
After showing us her more playful side on her Eminem-assisted single “C’Mon Let Me Ride,” Skylar Grey returns to her roots with the premiere of new single “Final Warning“! The track serves as the second official single off her upcoming debut Don’t Look Down, due out July 9. Produced by her frequent collaborator Alex da Kid, “Final Warning” brings back why we fell in love with Skylar in the first place. The song is dark, melancholic, and even a bit twisted – I love it! “This is the first time in my entire life of making music, when I made this song, where I feel like I finally figured out the way that I wanted to sound and the combination of things,” Skylar told Rolling Stone. “I wrote the song three years ago, and it’s still my favorite. I’ve written so many songs since then, yet I always go back to this one. It got me going on the whole Skylar Grey project.” The song may not be able to win over a Top 40 radio audience but it should be enough to make some kind of impact. Thoughts?
BUY Skylar Grey’s new single “Final Warning” on iTunes NOW!
_____Jason Derulo: ‘The Other Side’ Single Premiere!
VtofighiIt's Huge!
Fantastic
Check out Jason Derulo‘s new single “The Other Side,” which premiered this morning exclusively on On-Air with Ryan Seacrest! The track serves as the first official single taken from his upcoming third studio album, scheduled for release later this year via Warner Bros Records. Produced by DJ Ammo and Dr. Luke, “The Other Side” is a catchy dance-pop track made perfect for radio. The song doesn’t differ to far from Jason‘s previous singles (“Don’t Wanna Go Home,” “Breathing“, etc) and should easily become another hit for him. Thoughts?
BUY Jason Derulo’s new single “The Other Side” on iTunes NOW!
____Daily Timelapse: London to Iceland by Alvaro Arroyo
VtofighiFantastic Faezehya!
Thanks a Million 4 sharing
London to Iceland from Alvaro Arroyo on Vimeo.
پشت پنجرههای بزرگ طبقهی همکف
VtofighiWonderful! Totally agree with Marziye
داشتیم تلویزیون تماشا می کردیم که یهو کانال عوض شد. مدل کی بود گوزید نگاه کردیم به هم. چشمم افتاد به کنترل که تو دست بابام بود. گفت دستم خورد. ولی کانالو عوض نکرد. اصرار کرد بذاریم همینجا باشه، چند دیقه ی دیگه سریال شروع می شه. ما هم شاکی که پس نگو دستم خورد.
با "دستم خورد" خیلی کارا رو می شه توجیه کرد و زیر بار مسئولیتش نرفت. دستم خورد آنفالو کردم، دستم خورد خاموش شد، دستم خورد کشتمش. چیزا رو جوری می سازن که بتونی بگی دستم خورد و دیگران هم نتونن ثابت کنن که دستت نخورد. قبلن بابای من برا عوض کردن کانال باید بلند می شد می رفت کنار تلویزیون و یکی از پیچ ها رو می چرخوند و کانال عوض می شد. کاری که می کرد غیرقابل حاشا بود و درصد تصادفی بودنش صفر. اما حالا طرف تا زیر سوال می ره شروع می کنه شونه خالی کردن، همه ی شرایط هم براش مهیاست. دنیا جای آدمائیه که اشتباهاشون سهویه و اگه به خودشون بود نمی کردن. اگر من صاحابش بودم برعکسش می کردم. آدمایی رو که سهوی غلطی انجام داده بودن مجازات می کردم تا کون دنیا از دقت و تسلط و مسئولیت پذیری مردمانش پاره می شد. دنیا جایی می شد که وقتی به همسایه اعتراض می کردم که چرا نصفه شب به فکر سوراخ سوراخ کردن دیوارای خونه ش افتاده نمی گفت ئه من به ساعت نگاه نکردم به خیالم دم غروبه.
http://xa-nax.blogspot.com/2013/04/blog-post_12.html
حواسمان را باید جمع کنیم این روزها. روزگار قدیم كه نیست. هر آدمی که از کنارتان رد میشود مثلا همسایهتان یا رییستان یا عابر خیابان ممکن است فردا برایتان دیگر معمولی نباشد. نه تنها آدمها بلکه خیابانها و اتوبانها و کافهها و شهرها و ایرلاین هواپیماها و کشورها و... یعنی چی؟ مثلا همیشه توی اخبار و روزنامهها میخواندید پاریس و برایتان سنبل لوکسی و هوای ابری و پیادهروی و اینها بود. خوب یکهو یک جای زندگیتان این معنی محو میشود و جایش را یک تعبیر واقعیتر میگیرد. یا مثلا یک چیزی در حالت بودن را در نظر بگیرید که سیر طبیعی زندگیتان بهش گره خورده بوده و فکر میکردید خوب همیشه آره! همیشه این آدمه هست، همیشه ایرانم، همیشه این خانه هست ... اما یک روزی از رویش رد میشوی چون شهرداری با بلدوزر رفته روی باورت و حالا کردهاش اتوبان شهید فلانی! گاهی نه شهرداریچی و نه هیچکس، خودت لودر(لدر؟) انداخته ای روی عادت هایت. خیلی عجیب حالا دیگر به جای اینکه از چند متری مانده به خروجی اتوبان یادگار امام راهنما زده و شل کرده باشی و لاین سمت راست رفته باشی، پا را گذاشتهای روی سینهی پدال و حواست را پرت آسمان کردهای که حتی نبینی و خیال کنی بلدوزر انداختهاند و بستهاند آنجا را! اصلا نبوده همچین خانه و کافه و آدم و شهر و کشور و... اصلا حکایت همان همشهری عزیز که پشیمان شد شلوارش را از خیاط پس گرفت.
Street Art by 0331C – A Collection
Cuts for Pentagon
VtofighiSmall is beautiful!
Net Warrior
VtofighiWow!
Food shipments halted as Maersk bows to U.S. Iran sanctions
Iran’s civilian population is already reeling from sanctions that, according to the United Nations, are cutting access to medicine and humanitarian goods. But today, Maersk Line, the world’s largest shipping container company, announced it will end port service in Iran.
In Maersk’s statement, they declared that their cargoes had been limited to goods for the welfare of the general population:
“To date, Maersk Line’s business in Iran has involved transporting foodstuffs and other goods, for example vehicles, for the benefit of the general civilian population. It is with regret that it is ceasing these activities.”
Maersk’s spokeswoman cited concerns about the possibility of penalties from the U.S. government, despite the fact that food is supposedly exempt from current U.S. sanctions:
“This is a pragmatic decision based on an assessment of balancing the benefits of doing limited business in Iran against the risk of damaging business opportunities elsewhere particularly the U.S.”
Maersk’s shutdown can only make basic foodstuffs more scarce for Iran’s civilian population, a trend we are likely to see continue as sanctions escalate. As the UN reported in August:
“Even companies that have obtained the requisite license to import food and medicine are facing difficulties in finding third-country banks to process the transactions.”
Because of the litany of broad economic sanctions in place, there are increasingly limited channels for legal humanitarian transactions regarding Iran, and fewer and fewer banks and companies willing to take the risk of violating the myriad sanctions. Last week, a dozen U.S. lawmakers called on the President to take steps to ensure banking sanctions differentiate between blocked transactions and legally allowed transactions, such as food and medicine.
Iran is turning to unorthodox methods of securing food for its population. Traditionally a wheat exporter that allowed the private sector to manage food imports, Iran’s government has recently made large wheat purchases from Australia, Russia and the EU, as well pushing for a barter deal with Pakistan (Iran would send Pakistan pig iron and fertilizer in exchange for wheat).
Communicate more easily across languages in Gmail
Finding the right words can be difficult, especially across languages, and once you choose them, finding a way to type them can be even harder. Try emailing family in Germany, chatting with friends in China or adding a Russian business partner's name to your contacts and you may find yourself limited by the language of your keyboard.
That's why today we’re adding more than 100 virtual keyboards, transliteration and IMEs—collectively called input tools—in Gmail. These tools enable you to type in the language and keyboard layout you’re accustomed to, making it easy to keep in touch with family, friends and coworkers from any computer. You can even switch between languages with one click.
To try it out, check the box next to Enable input tools under Language in Settings.
Once you’ve enabled it, you’ll see the Input Tools icon next to the Settings button in your toolbar, and you can turn on and off any Input Tool from there.
With these new virtual keyboards, Gmail supports typing in 75 languages—a big jump from the five languages that were initially supported when we introduced Indic transliteration in Gmail in 2009.
Gmail’s users are from all over the world—and language should never get in the way of a good conversation. If you'd like to use Input Tools in other places, try out the Chrome extension, the Windows desktop client or the Android apps.