Shared posts

13 Jul 17:27

دو روز دیگر ممکن است اکانت یاهوی خود را از دست بدهید ؛ عجله کنید!

تواناتک: یاهو تا دو روز دیگر قصد دارد تا نام های کاربری که بیش از یک سال غیرفعال بوده اند را بازیابی کند. اما با سیستم کنونی ورود به ایمیل و بازیابی رمزهای عبور، نگرانی های امنیتی را به وجود خواهد آورد.​ اگر در دوازده ماه گذشته به ایمیل یاهو خود وارد نشده اید، دنیای تکنولوژی از شما درخواست می کند که به یاهو برگردید ،چرا که نام کاربری شما، شما را شدیدا دوست دارد.

یاهو، تاریخ ۲۳ تیرماه ۱۳۹۲( ۱۴ جولای ۲۰۱۳) را به عنوان آخرین مهلت برای ورود به ایمیل یاهو، برای کسانی در نظر گرفته است که نمی خواهند نام کاربری شان را از دست بدهند و نام کاربری شان به زباله دان اینترنت ریخته شود و دیگران بتوانند آن نام کاربری را از آن خود کنند.

باید گفت که پیش از این در تواناتک توضیح داده بودیم که یاهو سرویس امنی نیست اما اگر به آن علاقه مند هستید می توانید اینجا در مورد امن تر کردن آن اطلاعات بیشتری داشته باشید.

راجع به چه تعداد نام کاربری در یاهو صحبت می کنیم؟ «دایلان کیسی»، مدیر ارشد بخش کاربران یاهو در جواب این سوال فقط می گوید: «خیلی زیاد...».

« می توانید تصور کنید چه تعداد حساب کاربری هر روز تولید می شود و چه درصدی از آنها بعد از مدت کمی، خاموش می شوند. ما واقعا به نام های کاربری ای که قرار است در اختیار مردم قرار دهیم، علاقه مندیم.»

در حالی که سیاست «استفاده کن وگرنه از دست می دهی» ممکن است برای کسانی که مجبور می شوند نام کاربری طولانی و نامناسبی همچون Ali6483927474940373@yahoo را انتخاب کنند، فرصت گرانبهایی باشد تا نام کاربری Ali@yahoo را انتخاب کنند، اما این سیاست، نگرانی های جدی در مورد امنیت و حریم شخصی را به وجود خواهد آورد؛چرا که آدرس های ایمیلی، در مورد ورود و بازیابی پسورد در سایت های دیگری غیر از یاهو لینک شده اند.

«کیسی» می گوید که یاهو در حال انجام پروسه ای است تا از اطلاعات کاربران محافظت کند، پروسه ای که هیچ کس نمی تواند از آن سوء استفاده کند: « ما برخی پاک سازی ها را در مورد نام های کاربری انجام خواهیم داد تا مطمئن شویم که اطلاعات در نهایت در جای نامناسب و اشتباهی قرار نگرفته باشند و نام های کاربری را از همه روزنامه ها لغو اشتراک می کنیم. ما برای یک برنامه در حال همکاری با دوستان و شرکایمان هستیم تا آنها متوجه باشند که ممکن است که یک نام کاربری جایگزین شده باشد و صاحب جدیدی داشته باشد. برای مثال، اگر یک نام کاربری وجود دارد که می خواهد پسوردش را در سایتی دیگر بازیابی کند، ما به آن سایت کمک می کنیم تا بفهمد که آن کاربر جدید است یا قدیمی و پسورد صاحب قبلی به صاحب جدید داده نمی شود.»

سیاست جدید یاهو با سیاست های گوگل متفاوت است. گوگل نام های کاربری را  به دلایل امنیتی بازیابی نمی کند. حتی هنگامی که کاربران نام کاربری شان را حذف می کنند و از بین می برند، گوگل به آنها اجازه نمی دهد تا دوباره از همان نام کاربری استفاده کنند.

یاهو کسانی را که به دنبال نام های کاربری جدید هستند، تشویق می کند تا درخواست هایشان را به محض آغاز پروژه بازیابی بفرستند. یاهو، مردم را در ماه آگوست در مورد نام های کاربری که درخواست کرده اند در جریان قرار خواهد داد.

«کیسی» می گوید که پروژه بازیابی نام های کاربری، پروژه ای در جریان خواهد بود و برای یک بار اتفاق نمی افتد. اگر شما حداقل یک بار در سال به ایمیلتان در یاهو وارد نشوید، نام کاربری شما بازیافت شده و در اختیار دیگران قرار خواهد گرفت.

توصیه تواناتک به شما این است که به جای سرویس ایمیل یاهو از جی میل استفاده کنید. با انجام مراحل زیر می توانید کانتکت ها (Contacts) و ایمیل های خود از یاهو را به جی میل منتقل کنید:

۱) همه ایمیل هایی که می خواهید منتقل کنید را در اینباکس کپی کنید.

۲) آیکون تنظیمات (settings) در جی میل را انتخاب کنید.

۳)«settings» را انتخاب کنید.

۴) حالا «Accounts and import» را انتخاب کنید.

۵) گزینه «Import mail and contacts» را که زیر گزینه «Import mail and contacts» قرار دارد انتخاب کنید.

۶) اگر قبلا ایمیلی را منتقل کرده اید گزینه ی «Import from another address» را انتخاب کنید.

۷) در جواب سوال «What account do you want to import from?» آدرس ایمیل یاهوی خود را وارد کنید.

گزینه ادامه (continue) را بزنید.

۸) در بخش «Enter the password for example@yahoo.com» پسورد ایمیل یاهو خود را وارد کنید. گزینه ادامه (continue) را بزنید.

۹) مطمئن شوید که گزینه های «Import contacts» و « Import mail» را علامت زده باشید.

۹) گزینه «Start import» را بزنید.

۱۰) گزینه «OK» را بزنید.

حالا موفق شدید از یاهو به طور کامل به جی میل منتقل شوید.

10 Jul 11:35

Photo



10 Jul 11:35

mssanett: Tattoo Vans on We Heart It....

10 Jul 11:34

The Surreal World of Central Asia: Two Rivers by Carolyn Drake

by Hannah Beech

The land between the Amu Darya and Syr Darya, the rivers the ancient Greeks knew as the Oxus and Jaxartes, serves for many of us as the ultimate flyover territory as we jet from Europe to Asia and beyond. Carolyn Drake, an American photographer who has worked for TIME, the New Yorker and National Geographic, spent five years and 15 trips roaming this expanse of Central Asia, documenting a hardy people who survived on the fringes of empires Russian and Chinese. From her travels to places with Tolkien-esque names—Osh, Termez, Kokand—comes a photography book called Two Rivers. It is a surreal and improbably luminous work, leavened by the kind of humor that flourishes in the harshest of places.

The land between the two rivers once supported fishing ports and fertile farms. But the ecological aggression of the Soviets, not to mention the toll of global warming, has robbed the region of liquid and life. Boats are now marooned on earth, livestock parched. Always there is dust. Raised in coastal cities and most comfortable when the horizon ends in a confluence of sea and sky, I find the aridness unsettling. Yet Carolyn captures the counterpoints to the landlocked breadth: a dirty puddle, a rush of irrigation water, a murky pool embellished with Olympic iconography.

If the Inuits, perhaps apocryphally, have dozens of words for snow, surely the peoples of Central Asia living in present-day Turkmenistan, Uzbekistan, Tajikistan, Kazakhstan and Kyrgyzstan must know how to distinguish between so many shades of brown: the salt flats of what once was the Aral Sea; the rusting machinery of the Soviet planned economy; the matted wool of a dirty sheep; all those deserts with all that sand; the stalks of cotton plants that suck up scarce water; the nuts and flatbread Central Asians offer up with their boisterous hospitality.

Yet even in this sere landscape, Carolyn displays an appetite for color that’s bold, maybe even defiant. There is the exuberant overlay of patterns that Central Asian women assemble as they dress each morning. We are treated to turquoise doorframes, the plumage of a freshly killed duck on white tiling and the burnt umber of an aged Moskvitch car from which a sad-eyed man stares out. Gaudy packages are used to smuggle heroin. Near the source of the two rivers, Carolyn gives us the frozen white of the Tianshan Mountains—I wonder what word the Inuits have for this particular manner of snow? And there is, of course, the visual assault of the monuments to ego built by post-Soviet dictators, whose love of gilt, marble and ever-flowing fountains underlines the paucity of the surrounding land.

One afternoon in mid-2011, when Carolyn and I were working together on a story in far western Kazakhstan, we wandered behind an oil refinery on the outskirts of Atyrau. A network of run-off canals extended into the desert, the water startlingly limpid despite the unseen chemicals. Ethnic Russians,with limp, sandy hair and sunbaked torsos, lounged among the cattails, drinking vodka and fishing for the kind of small, hardy creatures that seem to thrive amid pollution. The placid scene I replay in my mind recalls the best qualities of Carolyn’s photographs: strange, even toxic oases in which people find pleasure because what else is there to do but celebrate what little the land has given them?


Carolyn Drake began photographing Two Rivers in 2007, traveling frequently from her base in Istanbul. The work was funded in part by a Guggenheim Fellowship and was a finalist for the Santa Fe Prize. With text by Elif Batuman, the book was self-published in June 2013.

Hannah Beech is TIME’s China bureau chief and East Asia correspondent.



10 Jul 11:33

رادیو آمبولانس‌ها

by علیرضا مجیدی

آمبولانس‌ها در ترافیک‌های جاده‌ها چگونه می‌توانند، زودتر بیماران و مصدومان را به مقصد برسانند؟

واقعیت این است که آژیرها و بلندگوها خیلی موارد کارایی لازم را ندارند و رانندگان خودروهای جلویی با تأخیر متوجه آمبولانس‌ها می‌شوند (بگذریم از اینکه بعضی موارد اصلا فرهنگ همکاری هم وجود ندارد!)

06-29-2013 10-28-55 AM

اما در اکوادور یک راه حل ساده پیدا شده است، شرکتی به نام Maruri Grey با همکاری سازمان رادیویی این کشور، فرستنده‌های رادیویی با توان کم و محدوده پوشش یک کیلومتر ساخته و در آمبولانس‌ها نصب کرده است.

06-29-2013 10-28-04 AM

هر زمان که آمبولانس‌ها در ترافیک گیر بیفتند با فشار یک دکمه می‌توانند فرستنده را کار بیندازند تا روی همه کانال‌های AM و FM به راننده‌ها هشدار داده شود که آمبولانسی در حال عبور است و برای همکاری، کنار بکشند. صدای هشدار روی برنامه‌های رادیویی که سرنشینان خودروهای دیگر در حال گوش کردن به آن هستند، سوار می‌شود و شنیده می‌شود.

06-29-2013 10-28-25 AM

گرچه ممکن است خیلی‌ها اصلا به رادیو گوش نکنند، اما در اکوادور این ترفند زمان پاسخدهی آمبولانس‌ها را ۴۰ درصد بهتر کرده است.

ترفند خوبی است، مشروط به اینکه خودرو و موتورهای تحویل غذا و پیتزا خود را مجهز به فرستنده‌های مشابه نکنند!

منبع

01 Jul 22:41

جنگ سرد

by مرضیه رسولی
 داشتیم اسباب کشی می کردیم که با دریایی از پودر لباسشویی مواجه شدیم. هر کارتنی رو باز می کردم می دیدم جعبه های پودر مثل پناهجوها تنگ هم قایم شده ن و نور چشاشونو می زنه. خیلی زیاد بودن، نمی شد شمرد. سرآسیمه از این کارتن به اون کارتن می رفتم و چشام گردتر می شد. مادر من چرا؟ گرونتر می شه، آدم از فردای خودش خبر نداره، جا که هست، خراب که نمی شه. خب چرا این همه؟ این واسه پنجاه سال یه مملکت بسه. حیرون به هم نگاه می کردیم، انگار جنازه پیدا کرده بودیم. بابام هم خبر نداشت. چرا از بین این همه چیز پودر لباسشویی؟ نه کنسرو، نه برنج، نه روغن، نه آب، پودر. قحطی بیاد با پودر می شه چی کار کرد؟ حتا نمی شه باهاش ملات درست کرد. اگه از آشنایان و بستگان می خواستیم باهامون تو این مصیبت شریک شن و یه دسته ی سینه زنی راه می نداختیم و شونه به شونه ی هم وامیستادیم و با هر فرود دست داد می زدیم چرا این همه، باز این داغ کمرنگ نمی شد. کارتن های پودر لباسشویی مثل یه راز برملا شده وسط خونه، مامانم قیافه ی آدمی که قربانی بوده و نقشه رو در اصل یکی دیگه کشیده و سوال ما: چرا این همه؟