Shared posts

11 Mar 09:47

.

by Momment
راه می‌رفتم توی خیابان و فکر می‌کردم به گشایش، به این‌که گاهی، بعد از روزها و روزها به درهای بسته ناخن کشیدن، گشایش، با آن هجوم یک‌باره‌ی ناباورش، چه مضحک است، چه دیر، چه عزیزی‌ست که آمده از دلت دربیاورد، اما بس که دل شکسته دیگر عزیز نیست.


اما صبر کن، این را نمی‌خواستم برایت تعریف کنم. می‌خواستم بگویم از این راه رفتن‌ها توی خیابان و فکرهای ناگهانی، که گاهی آ‌ن‌قدر زنده‌ام می‌کنند که انگار پیامبرم، یونسم، و روزها و روزها سرگردان در دل نهنگی، دلتنگ وحی بوده‌ام. 


10 Mar 16:48

الا به روزگاران؟

by M

الا به روزگاران؟

 "در روانپزشکی نظری، هر فقدانی که تجربه می‌کنیم، احساسات و خاطرات سرکوب شده و فراموش شده‌ی فقدان قبلی را به حرکت در می آورد.

اندوه فعلی ما جذب اندوه‌های انباشته شده‌ی فقدان‌های قبلی می‌شود. "

 

از کتاب: تنها عشق حقیقت داردوردآورد

 

 

05 Jul 14:24

هــــــــیس...

by delbargha

آهسته بگو دوستت دارم

بگذار

تنها گوش من

لذت شنیدنش را حس کند...

05 Jul 14:21

اندازه یک «گاو» دلتنگم !

by sherkadehsaghi

گوسفندهایم تمام شده‌اند ،
اما خوابم نمی‌برد ،
خوابم نمی‌برد ،
دلتنگم ،
اندازه یک «گاو»
دلتنگم !
                                                                             الیاس علوی

05 Jul 14:20

دنیا ...

by sherkadehsaghi

دنیا
پر از آدم‌هایی‌ست
که هم‌دیگر را گم کرده‌اند
                                                                              عباس معروفی

29 Jun 06:42

تمام چیزهایی که جایشان خالی است .

by g-elareh


در زندگی بعدی م جاده باشم، یک جایی سر راه یک روستای کوچک در راهی دور، خلوت، پر از سکوت، بی نام و نشان، بی تابلو و بی رد پا و بی رفتن، بی رهگذر و صدای ماشین ها و آدم ها و زندگی ها، سر راه یک روستا که چند تا خانواده ی کوچک در آن زندگی کنند، برق نداشته باشد، تلویزیون نداشته باشد، زندگی مدرن نداشته باشد و تنها درخت داشته باشد، پرنده داشته باشد،صدای گرگ داشته باشد، عشق داشته باشد و کسی باشد که هر غروب جمعه از من بگذرد، زیر لب آواز بخواند، از ته دل بخواند، غمگین بخواند، با سوز بخواند ..

.. اسم عکس را گذاشته ام، جایی دیگر.

29 Jun 06:39

http://shargi.blogspot.com/2013/03/blog-post.html

by *قاصدک
Sondos.es

احساس غریبی میکنم اینجا .همین

 
هیچ

با خدا
گل یا پوچ
بازی می‌کنیم.
خدا
پٌشتش خالی‌ست،
من
دست‌هایم.