Fariba.dindar
Shared posts
ballerinas
http://bookacupofhot.blogfa.com/post/272/
" روزی بیا که برایِ آمدن دیر نشده باشد "
می نوشتم
" روزی بیا که هنوز دوستت داشته باشم ، که هنوز دوستم داشته باشی "
می نوشتم
در نبودنت به تمام ذرات زندگی کافر شده ام
جز ایمانِ به بازگشتِ تو
امروز برایِ شما مینویسم
یقینا آمده است
ولی روزی که من از هراسِ دیوار ها
خانه را که نه
خودم را ترک کرده بودم
میان ِ راه فقط صدای ِ تو نشانی ِ ستاره بود..
قرن قرن 21 است.سال سالِ 2014 .دنیا دنیای تکنولوژی و پیشرفت.هیچکدام این ها هم که نبود،حتمن Mary میشدم و برای کسی در دورترین نقطه جهان نامه مینوشتم و دلبسته َش میشدم.آخر این شغل ِ من است.رویا بافتن.ندیدن و دوست داشتن.رویا بافتن هم همین دیگر.میبافی و نمی بینی و دوست میداری و امیدوار میشوی که ته َش بی رحمی ِ دنیا و حکمت خدا و قانون ِ کائنات دست به دست هم دهند بلکه تو را به او برسانند.حالا اینها را نوشتم که چه؟
این َش که مهم نیست.مهم سالگرد دوستی ِ شمال و جنوب است.مهم این است که او شمال زاده شده است و تمام دریاهای جنوب را من گریسته َم.مهم این است که ندیدمش.نشنیدمش.اما میشناسمش.دستش را گرفته َم برده َم تاریک ترین اتاق ِ روحم را نشان َش داده َم و نترسیدم!نترسیده.بلکه شمعی روشن کرده و لبخند زده است.
خلاصه اینکه دوستی پرتقالی ِ مان را اگر چشم نزنند قرار است بلاخره روزی از روزهایی که خودمان هم نمیدانیم دور ِ کدام عدد تقویم را خط قرمز بکشیم و برایش روزشماری کنیم،همدیگر را ببینیم.و همه اینها را هم سر ِ هم کردم که آخرش پز ِ شعری را که برایم گفته است به شما و سلامی هم بدهم به آقای براتیگان و بگویم دیگر غصه این را نمیخورم که چرا شعری نیست تا فقط برای من سروده شده باشد و دیگر لازم نیست این دنیای لعنتی به خاطرم سَر و ته شود..: )
تو، دو نقطه، پرانتز ِ بسته:)
صاحبِ دست های جادویی
آرزو می کنم که تا باشد
روزهایت همیشه لیمویی
تو و رنگین کمانِ رویاها
تو و پیغام و چشم و پروانه
لحظه هایت پُر از "چرا؟!" و "اگر..."
تو و این زندگی ِ دیوانه!
دور، ساکت، ولی همیشه به یاد
یک نفر مستِ شادمانی ِ توست
یک نفر تا همیشه بی اغراق
عاشق ِ خنده هایِ آبی ِ توست
من پُر از هیچ و گاه حالی پوچ
تو و دلگرمی ِ شبانه ی من
می نویسم که بودنت خوب است
تو شدی شعر ِ این بهانه ی من!
می نویسم که حال من خوب است
می کِشم طرح قلب و خنده و بعد:
نقطه ها و همین ستاره ی سرخ...:*
تا الان نامه خوب گول ات زد؟!
احتیاجی به حرف و غرغر نیست!
همه را نانوشته می دانی
هر چه هم ژستِ خنده می گیرم
اشک را توویِ نامه می خوانی...
می نویسم به ساعتِ شش ِ صبح
پانزده روزه گشت این دی ماه
آفتابی شمال من، اما
برف باریده تووی قلبم.. آه!
"آه" اینجا برایِ قافیه بود!
شاعری باز هم کم آورده ست
بکِشد خط به رویِ هرچه نوشت؟!
بنویسد که پاک بازنده ست؟!
شعر ِ من وصفِ دوستانه ی ماست
خنده ی بین اشک، ساده و خوب
در دلم برفِ سرخ می بارد
برف را می برم به سمتِ جنوب...
..شین.ر..
نخستین بار که تو را دیدم، گُمت کردم؛ باز دیدمت، باز گمت کردم؛ وقتی یافتمت دیوانه بودي. شعر، شعر، شعر می خواندي.شعرها را دوباره می خواندي، و با یک قیچی تیز و بلند، دنبال حنجره یک غول می گشتی.هرگز معلوم نشد که چرا می خواستی "رؤیایی" را چاقو بزنی. شاید می خواستی بدانی "رؤیا "چه معنی می دهد... مرده باد شاعري که راز نیزه و خون را نداند! زنده باشی تو که راز سنگر و ستاره را هم می دانستی..
You never know how much you love someone until they're gone.
نخطه!
آدم یک زمانی که بچه تر است و سرش بیشتر باد دارد دوست دارد حرف نزده ای باقی نگذارد. دوست دارد موقع اخراج،موقع استعفا،در ته یک رابطه،پیش از ترک کردن کسی حرف هایش را بزند و نگذارد که طرف یا طرف های مقابل فکر کنند او خر است.
اما بعدتر می فهمد که نباید حرف زد ،فقط باید شنید و بعد پشت به دیگران کرد و رفت.آن لبخند قبلش هم نباید فراموش شود. یک پوزخند. اوهوم و بعد خداحافظ.
آدم نباید به سوال ها جواب بدهد. نباید اتفاق ها را یادآوری کند. حتی نباید از خودش دفاع کند. فقط باید به طرف مقابل نگاه کند و بعد پشتش را بکند و برود.
اصولا ضایع کردن آدم هایی که فکر می کنند حرصت را در آورده اند از لذت های بزرگ زندگی است.نخطه!
حسن روحانی: هنرمند نه زینت المجالس است نه اپوزیسیون
کلمه – گروه خبر: رییسجمهور گفت: هنر عرصه بروز خلاقیت است و خلاقیت بدون برخورداری از آزادی و بدون حریت مجال تحقق ندارد.
به گزارش کلمه به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی در دیدار با جمعی از هنرمندان و ا عضای تشکلهای فرهنگی و هنری در تالار وحدت افزود: دست دولت برای مبارزه با خشونت، برای دیپلماسی عمومی، برای یاری دولت، به سوی هنرمندان به عنوان یاران نزدیک و مورد اعتماد دولت دراز است.
گزیده ای از متن کامل سخنرانی حسن روحانی در ادامه می آید:
برای من شبی به یاد ماندنی است، چون میهمان اصحاب فرهنگ و هنر و فرهیختگان هستم. دعوت و میهمانی شما را پاس میدارم. با اهل هنر از هنر گفتن بسیار سخت است. معمولاً دولتمردان، سیاستمداران و حتی فیلسوفان و روشنفکران، چونان با هنرمندان سخن گفتهاند که گویی قصد تعیین تکلیف برای آنان دارند. آنان نگاه هنرمندان را چونان در قالب و فرم آن خلاصه دیدهاند که فکر کردند، هنر دستور دادنی و سفارش کردنی است.
هنر قالب نیست، هنر قالب و معناست، هنر خلاقیت است. ذات هنر با مفهوم خیر و نیکی، یکی است. قبل از عصر جدید، هنر بسیار فراتر از هنرهای زیبا تفسیر میشد. هنر گفتوگو، هنر معاشرت، هنر دیپلماسی، هنر زندگی مسالمتآمیز، هنر زندگی بدون کینه و هر کار بیعیبی هنر است.
هنر، هر کار بدون عیب است و ما همه باید تلاش کنیم هنرمندانه حرف بزنیم، عمل کنیم و تعامل داشته باشیم، یعنی هنر مردمداری. هنر و ارزش، پیوندی ذاتی دارند. هنر یعنی عروج فکر از سطح عادی به سطح متعالی؛ همانکه در عرفان و فلسفه اسلامی به عالم اعلی تعبیر میشود.
هر هنرمندی میخواهد به معنای جهان و عمق جهان برسد. علاوه بر اینکه هنر به همه جان میدهد، این هنرمند است که رودخانه را، کوهها را، بلبل را، شمع را و پروانه را به سخن وا میدارد.
تقسیم هنرمندان به هنرمندان ارزشی و غیر ارزشی بیمعناست
اگر بگوییم هنر مرده را زنده میکند، سخنی به گزاف نگفتهایم، پس تقسیم هنرمندان به هنرمندان ارزشی و غیر ارزشی بیمعناست. هنر یعنی ارزش و هنرمند فرد ارزشمندی است که با کار خلاقانه به تعالی میرسد و خلقت، بزرگترین مظهر قدرت خدای لایزال است، فقط در این زمینه است که فتبارک الله احسن الخالقین. هنرمند جهان را بازآفرینی میکند و کار او در مسیر ارزشهای الهی است.
هنر بدون آزادی معنا ندارد
هنرمند البته در مسیر هنر، باید با مردم، ذوق مردم و خواست مردم خود را نزدیک کند. هنر بدون آزادی معنا ندارد و خلاقیت تنها در سایه حریت امکانپذیر است، اما اعمال محدودکنندهای نیز برای هنر وجود دارد. قبل از آنکه سانسور و ممیزی به دولتها منتسب شود، خود جوامع بشری و اجتماع، اولین قدم قرار دادن چارچوب برای هنر است، عادات، رسوم، اخلاق جامعه، فهمها و درکها همه اینها مرزبندیهایی را برای هنر مشخص میکند.
گفت، هنر مردمی باشد و راستی.
حافظ شیرازی، میتواند مقتدای هنرمند ایرانی باشد
همه هنر همین است که حکیم سخن فردوسی بزرگ گفته است مردمی بودن و صداقت، این همه هنر است.
من گاهی اوج هنر ایرانی را در حافظ میبینم. حافظ شیرازی، هنرمند ایرانی میتواند مقتدایش حافظ باشد. حافظ، حافظه تاریخی، ادبی و هنری ملت ایران است. با سینهای مالامال از آموزههای دینی و قرآنی، اما از جهل و خرافه و ریا بیزار.
هنر شاعری یکی از قالبهای باستانی هنر این سرزمین است. در واقع شاعری، هنر ملی ایرانیان است. حافظ با همه نقد و انتقادی که بر حکومت و جامعه داشت در طول تاریخ کتابش قدر دیده و بر صدر نشسته و گاهی آنچنان تعالی یافته که جایگاهش در کنار کتاب حق و قرآن مجید قرار گرفته است. حافظ به قول بعضیها، رند روشنفکر زمان خود بود، در عین ایمان و در عین انتقاد، هرگز از ایمانش دست برنداشت و هرگز از انتقادش پشیمان نشد.
هنرمند نه زینت المجالس است نه اپوزیسیون
هنرمند نه قرار است زینتالمجالس باشد و نه اپوزیسیون. هنرمند نه قرار است نوک پیکان تحولات سیاسی باشد و نه قرار است گوشهنشین خرابات و خانه. هنرمند قرار نیست هر چه دولت یا جامعه یا حتی روشنفکران میگویند، به تصویر بکشد، که برداشت خود را دارد و قرار هم نیست که با دولت یا جامعه در ستیز باشد و بجنگد.
هنرمند، انسان اهل فکر و فن و اهل دل است. برای برخی از هنرهایی که برای ثبت آنها، برای خلق آنها نیاز به کمک دیگران دارد، نباید در این زمینه دچار تردید و هراس شویم، برخی از روایتهای تاریخی، دینی و حتی تاریخ معاصر شاید از حد یک شرکت خصوصی در شرایط فعلی جامعه ما این بار سنگین به مقصد نرسد، اما معنایش این نیست که اگر کاری به هنرمند واگذار میشود، در روایت تاریخ هم هنرمند کار خود را انجام میدهد.
ما اولین روزهایی که با جناب آقای جنتی به صدا و سیما رفتیم در سال ۱۳۵۹، جزو اولین آثاری که بنا شد ببینیم و برای تکمیل آن تصمیم بگیریم، کار مرحوم علی حاتمی بود. آن کار، آن زمان با بودجه عمومی انجام میگرفت و کار هنوز تکمیل نبود. هنوز فیلم مونتاژ هم نبود، ما قطعه قطعه فیلم را آن وقت میدیدیم، اما معنایش این نیست که اگر هنرمند صاحب نامی سفارشی را دریافت کرد، ذوق هنری او تسلیم آن سفارش باشد، او همچنان باید از خلاقیت خود استفاده کند. اینچنین مشهور است که شاهنامه نیز به سفارش سلطان محمود سروده شد، اما در واقع این شاهنامه سفارش یک ملت و یک تاریخ بود.
هنر و آزادی رابطه مستقیم دارند
آثار عظیم معماری از قییل تخت جمشید و آثار اسلامی در اصفهان هم با حمایت حکومت بود، اما امروز به عنوان نماد یک ملت میباشد. هنر و آزادی رابطه مستقیم دارند. در غیر فضای آزاد، هنر واقعی خلق نخواهد شد. در بخش هنر نمیتوانیم با دستور هنر را بیافرینیم و خلق کنیم. هر گونه فضای امنیتی میتواند جوانه هنر را بخشکاند، به تعبیر اقبال، گفت هرگاه خشک مغزی کوته نظر زمام امور را در دست گرفت، هنر مجال بروز نیافت.
پس باید فضای مناسب را برای هنر فراهم کنیم، دولت برای خود رسالت ترویج را بر عهده میگیرد، نه اینکه هنرفرمایشی را در دستور کار خود قرار دهد. البته در برخی از موضوعات ملی، مثل فرهنگ ایران و اسلام، که هویت اسلامی و ایرانی ما را نگه میدارد و تعالی میبخشد، دولت موظف است از آنها حمایت بیشتری کند.
ای کاش میشد افتخارات هنری ما به نمایش در میآمد، ای کاش میشد داستانهایی که در شاهنامه فردوسی، در مثنوی مولوی که هر دوی آنها آکنده از قصههای دینی و ایرانی است، به صورت آثار نمایشی، سینمایی، تلویزیونی و حتی رمانهای خواندنی روی آنها سرمایهگذاری میشد.
امام(ره)بین مردم متدین و هنر آشتی برقرار کرد
دولت خود را موظف میداند در اینگونه امور، هم قدمهای تشویقی و هم قدمهای حمایتی بردارد. نکته دیگری که میخواهم بر آن تأکید کنم نقش انقلاب اسلامی بر تاریخ هنر و بر هنر این سرزمین است. شما میدانید قبل از پیروزی انقلاب بخش بزرگی از جامعه ما از هنر فاصله داشت. امام راحل به عنوان احیاگر قرن که آزادی را برای این سرزمین به ارمغان آورد، یکی از خدماتش این بود که بین مردم متدین و هنر آشتی برقرار کرد. در دوران او بود که به عنوان یک فقیه و مرجع عالیقدر، حلیت هنر موسیقی با سرودهای انقلابی و میهنی فراهم شد.
در عصر او بود که بسیاری از آثار ادبی و هنری اجازه نشر یافتند، در تاریخ روحانیت شیعه، امام تنها فقیهی بود که از یک فیلم و فیلمساز روشنفکر به نیکی یاد کرد. انقلاب راه را برای توسعه هنر در همه لایههای اجتماعی فراهم نمود. انقلاب، موسیقی سنتی و یا به بیانی بهتر موسیقی ملی ایران را احیاء کرد. د
در حوزه سینما و هنر نمایشی نیز انقلاب اسلامی برکات زیادی داشت، همه منتقدان فیلم اذعان دارند که دهه ۷۰، دهه اوج سینمای ایران بود و آثار بزرگ، بحثانگیز، متفکرانه و هنرمندانه به جامعه عرضه شد، تا جایی که امروز ایران یکی از مدعیان جوایز جهانی مانند اسکار است.
جالبتر اینکه در فضای بعد از انقلاب، زنان و بانوان هنرمند بسیاری در بخشهای مختلف هنر از جمله در سینما رشد کردند، تا جایی که نه تنها بازیگری را بر عهده گرفتند، کارگردانی و نویسندگی نیز جزو مواردی بود که بانوان ایرانی توانستند نقش خود را ایفا کنند، در حالی که قبل از انقلاب خانوادههای متدین و مذهبی این کشور اجازه نمیداند فرزندان و اعضای خانواده آنها در این زمینه ورود کنند. این یکی دیگر از خدمات انقلاب اسلامی بود.
دولت قصد ندارد ممیزی در فرهنگ و هنر را ادامه دهد
این دولت قصد ندارد ممیزی را در فرهنگ و هنر به صورت راه و مسیری که مانع کار هنرمندان باشد، ادامه دهد. ممیزی باید در چارچوب قانون و هدفمند باشد. اگر قانون ابهام دارد، باید قانون و چارچوب شفافی را در اختیار همه قرار دهیم تا تکلیف همه روشن باشد؛ کار وزارت ارشاد باید تقریبا یک کار اداری باشد.
اگر میخواهیم کار ممیزی را انجام دهیم، باید گروهی از فرهیختگان، اندیشمندان، هنرمندان، عالمان، حتی عالمان دینی در کنار یکدیگر بنشینند و آنها باشند که بر هنر نظارت کنند، هنرمند، میتواند بر هنر نظارت کند، کارمند دولتی، نمیتواند ناظر خوبی برای هنر باشد.
چرا نظارت بر سینما و کتاب و موسیقی را به اهلش واگذار نکنیم؟
چرا نظارت بر سینما و کتاب و موسیقی را به اهلش واگذار نکنیم، چه اشکال دارد که انجمنهای صنفی بخشی از بار مسئولیت وزارت ارشاد را بر دوش گیرند.
به هم اعتماد کنیم؛ دوران، دوران اعتماد است. وظیفه دولت مداخله در هنر نیست، وظیفه ذاتی دولت تأمین مسایل مهم و ملی است، مثل مسأله امنیت، سیاست خارجی که سیاست خارجی و اعمال دیپلماسی صرفاً از طریق دولت انجام میگیرد و نهاد دیگری حق مداخله ندارد. البته خطوط کلی سیاست خارجی طبق قانون اساسی توسط رهبری معظم تعیین میشود، اما در حوزههای دیگر مثل اقتصاد و فرهنگ باید تصدیگری دولت به حداقل برسد. در شرایطی نیستیم که دولت بتواند آثار هنری خلق کند و هیچ دولتی نتوانسته است آثار هنری فاخری بوجود بیاورد.
هنرمند امنیت کشور را به مخاطره نمیاندازد
دولت کتاب نمینویسد، فیلم نمیسازد، موزیک نمیسازد، شعر نمیسراید. دولت باید تسهیل کننده راه برای اصحاب فکر و هنر باشد. یادمان باشد و همه بدانیم هنر خطر نیست و هنرمند امنیت کشور را به مخاطره نمیاندازد. به هنر و هنرمند اعتماد کنیم، نگاه امنیتی به هنر بزرگترین اشتباه امنیتی است. در بحث امنیت؛ اولین قدم تشخیص منابع تهدید است. در جامعه امروز منابع تهدید ما آسیبهای اجتماعی است. از فقر و فحشا گرفته تا رواج بیاعتمادی اجتماعی تا فساد اقتصادی.
این آسیبهاست که رابطه صحیح بین دولت و ملت را، اگر سریع چاره نکنیم، میخشکاند، تهدید آسیبهاست نه هنرمندی که میتواند مظهر نشاط، امید، اتحاد و همبستگی ملی ما شود. صدا و نوا و توانایی در نمایش و ساخت یک اثر تجسمی، گاهی میتواند دردها را کاهش دهد و گاهی میتواند آرزوهای یک ملت را محقق کند. همین هنرمند است که میتواند آینده را با تخیل و هوشمندی اش و با خلق آثارش نقد و ترسیم کند و راه آینده را بهتر مشخص کند. ما اگر به هنر و هنرمند با نگاه امنیتی نگاه کردیم، اولاً تهدیدات اصلی را فراموش کردیم، ثانیاً هنرمندی را که میتواند ما را متوجه تهدیدات واقعی کند، از وظیفهاش باز داشتهایم.
اگر بحث تهاجم فرهنگی داریم و میگوییم دیگران برای یکسانسازی فرهنگی تلاش میکنند، وقتی پر و بال هنر و هنرمند را بستیم، در حقیقت باند فرود را برای هواپیماهای دشمن آماده کردهایم. وقتی فرزندان این سرزمین نتوانند قهرمانان خود را در میان محصولات فرهنگی وطنی و خودی ببینند، ناچار به دنبال قهرمانان آن سوی آبها خواهند بود، خطر اینجاست. حتی اگر کشوری بخواهد در برابر دشمن بایستد، این هنرمند است که میتواند روحیه مقاومت و ایستادگی را در میان مردم زنده نگاه دارد، همان کاری که هنرمندان متعهد در دوران دفاع مقدس انجام دادند. به اعتقاد من اگر فضای هنری فعال در عراق و افغانستان بود، اشغال این دو کشور امکانپذیر نبود.
غرب زده پنداشتن بدنه هنری کشور، تفکری غلط و اشتباه است
نکته دیگر آن است که برخی، هنرمندان ما را به غربزدگی متهم میکنند، استدلال آنها این است که بدنه هنری کشور را فساد فرا گرفته است و باید این بنا را ویران کرد و از نو ساخت. این یکی از تفکرات غلط و اشتباهی بود که در ذهن بعضی آمد و متأسفانه در این زمینه قدمهایی برداشته شد. بعضی میگویند اگر آنچه گفتیم انجام میدادند، میشود هنر خوب و آنچه ما دلمان نخواست، میشود هنر بد. در هر جامعهای ممکن است خطا و فسادی باشد، اما نمیتواند یک مجموعه فرهیخته بزرگ و تاثیرگذار در کشور را زیر سوال قرار داد، این قضاوتی نابحق، نابجا و ظالمانه است. اصحاب هنر مشکلات فراوانی دارند که برخی از آنها امشب در اینجا بیان شد.
کارت زرد برای این دولت نگرانی ندارد
از اینکه ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی به تعطیلی کشیده شده است، بسیار متأسفم و حتماً این دولت در همین ماههای آینده اینها را احیاء خواهد کرد، اگر چه ممکن است وزیر باز هم کارت زرد بگیرد. این دولت به تمام تعهدات و قول هایی که در دوران انتخابات به مردم داده است، عمل خواهد کرد؛ کارت زرد برای این دولت نگرانی نیست. به امثال آقای جنتیها به عنوان مدافع از حقوق هنرمندان و آزادی افتخار میکنیم.
در هر مسیری مشکلات وجود دارد. سوختن و هیچ نگفتن، هنر است. سخن مرحوم پروین اعتصامی، گفت کس ندانست که من میسوزم، سوختن هیچ نگفتن، هنر است. اینها مشکلاتی نیست پیش پای دولت. دولت انشاء الله به وعدههای خود در زمینه هنر و اصحاب هنر عمل خواهد کرد.
خطوط قرمز باید کاملاً شفاف، صریح و قانونی باشد
سه نکته را میگویم. یک، هر نظامی خطوط قرمزی دارد، اما خطوط قرمز باید کاملاً شفاف، صریح و قانونی باشد تا از اعمال سلیقهای جلوگیری شود. در این زمینه دولت تمام قدمهای لازم را برخواهد داشت، اگر مقررات شفاف و روشن داشته باشیم، آنگاه میتوان کار نظارت را به صنفها و انجمنهای تخصصی واگذار کرد، آنها بهتر از کارمندان یک وزارتخانه نظارت خواهند کرد و بیشتر عاشق ایران و کشورند. ما باید این شرایط را برای هنرمندان تسهیل کنیم.
نکته دوم آنکه باید اقتصاد فرهنگ را پویا کنیم. دولت این را جزو وظایف خود میداند. البته روشن است که در تولید باید اول تقاضا را تحریک کرد. مردم باید کالای فرهنگی را ارج بنهند. در این زمینه باید کار فراوانی انجام داد. اینکه تیراژ کتاب معمولاً ۲ یا ۳ هزار است، اینکه شما میبینید بقیه آثار هنری ما در بازار مشتری ندارد، اینکه گیشههای سینما خلوت است، یعنی اینکه باید تقاضا را تحریک کنیم، مشکلش همین است. این موضوع نمیگذارد هنرمند خلاق باشد و نمیگذارد آنچه خواست جامعه است، به صورت متنوع در جامعه عرضه شود.
بنابراین دولت تلاش خواهد کرد تا اقتصاد فرهنگی و بویژه هنری پویا و فعال شود و حتی باید بتوانیم بازارهای منطقهای و جهانی را نیز به تصرف خود درآوریم. نکته سوم اینکه دولت برای اهدافش به سوی شما دست نیاز دراز میکند، دولت تداوم امید را در میان مردم میخواهد. از شما میخواهم آثار امیدبخش و نشاطآفرین تولید کنید، آثار یأسآور کافی است.
برخی هنوز صدای ملت را در ۲۴ خرداد نشنیدهاند
دولت در فکر ایجاد آشتی ملی و وحدت ملی است. دولت میخواهد کینهها از سینهها برداشته شود. شمایید که میتوانید زمینه را آماده کنید. دولت میخواهد اعتدال در جامعه برقرار شود، میخواهد بین حقوق و وظایف تعادل باشد. دولت میخواهد میانهروی را ترویج کند و با خشونت و افراط مخالف است؛ ما با همه توان میخواهیم افراطیون را به انزوا برانیم.
برخی هنوز صدای ملت را در ۲۴ خرداد نشنیدهاند. پنبهها را از گوش درآورند؛ ایران، امروز منادی مقابله با خشونت و افراطیگری در جهان است. اینکه طرح ایران در سازمان ملل متحد در ظرف چند ماه با اتفاق آراء به تصویب رسید، نشان عظمت ملت ایران است.
دست دولت برای مبارزه با خشونت، برای دیپلماسی عمومی، برای یاری دولت، به سوی هنرمندان به عنوان یاران نزدیک و مورد اعتماد دولت دراز است.
و سخن آخر؛ هنر همیشه خوب است، چون هنر، همان خوبی است.
درینک می ویت چارخونه(قسمت اول)..
Fariba.dindarخیلی خوبن. نیستن ؟ :0)
با طرح ِروزهای هفته(Engish)
با طرح ِروزهای هفته(فارسی)
با طرح ِهزاران جیوک
با طرح ِاهلی شدگان
(خیلی مناسب برای روز عشق)
(سفارشی برای خانم زعفرانی)
برگشت خوردهها از خواب و فراموشی
مثل وعده داده شدگان ِ به فراموشی
که تا فرودگاه مقصد میروند اما
به سرزمین غصههایشان برگشت میخورند
من هم
به امید خواب و فراموشی
تا لبهی تختم میروم اما
به سرزمین نوشتنِ از تو
برگشت میخورم
بچههای گرگ – Wolf Children (زبان اصلی)
Wolf Children 2012 JP BR-Rip 720p 1080p MKV
| دانلود با لینک مستقیم از سرورهای سایت |
» نام: بچههای گرگ – Wolf Children
» سال تولید: ۲۰۱۲
» کارگردان: Mamoru Hosoda
» شرکت تولید کننده: Studio Chizu, Mad House, Chukyo TV Broadcasting Company
» کشور تولید کننده: ژاپن
» زمان: ۱۱۷ دقیقه
» زبان: ژاپنی
» زیرنویس: دارد
» کیفیت: عالی (BR-Rip 720p + BR-Rip 1080p)
» پیوند: IMDB
خلاصه داستان: بچههای گرگ (به انگلیسی: Wolf Children) نام انیمشن سینمایی ژاپنی محصول سال ۲۰۱۲ میباشد که توسط استودیو انیمیشنسازی چیزو (به انگلیسی: Studio Chizu) و کمپانی مدهاوس (به انگلیسی: Madhouse) و به کارگردانی مامورو هوسودا (به انگلیسی: Mamoru Hosoda) ساخته شده است. از دیگر ساختههای آقای هوسودا میتوان به «دختری در زمان – The Girl Who Leapt Through Time» و «تابستان شلوغ – Summer Wars» اشاره کرد. قابل ذکر است بدانید برای ساخت این پویانمایی آقای مامورو هوسودا استودیو انیمیشنسازی چیزو را بنا کرد. داستان انیمه درباره دختری جوان به نام حنا (به انگلیسی: Hana) است که عاشق مردی گرگنما میشود. بعد از مرگ همسرش حنا تصمیم میگیرد تا به شهر برگردد و بچههای نیمهگرگیاش امی (به انگلیسی: Ame) و یوکی (به انگلیسی: Yuki) را بزرگ کند، اما آیا همه چیز خوب پیش خواهد رفت؟
.:: نسخه زبان اصلی – کیفیت BR-Rip 720p ::.
» زبان: ژاپنی
» دانلود زیرنویس: فارسی + انگلیسی (به زودی)
» کیفیت: عالی (BR-Rip 720p)
» فرمت: MKV
» حجم تقریبی: ۸۷۰ مگابایت
» منبع: www.minitoons.ir
.:: نسخه زبان اصلی – کیفیت BR-Rip 1080p ::.
» زبان: ژاپنی
» دانلود زیرنویس: فارسی + انگلیسی (به زودی)
» کیفیت: عالی (BR-Rip 1080p)
» فرمت: MKV
» حجم تقریبی: ۱٫۵۴ گیگابایت
» منبع: www.minitoons.ir
The post بچههای گرگ – Wolf Children (زبان اصلی) appeared first on miniToons.ir.
لاتاری ببرم تا ابد کله لینکلن را نشانتان خواهم داد.
Fariba.dindarسلطان برونئی هم اگر بشوم،هرچیزی را هم بازنشر کنم عکس دست تو را نخواهم کرد. عکس مال خودم است و احتملا از زیر بالشم درش خواهم آورد و آنقدر خیره خواهم شد به آن انگشتهای آشنا تا سه بعدی شوند و لبخند خواهم زد. شماها چشتان به لینکلنتان باشد
یک. یک نفر لینک آن پروژه عکاسی لباسهای جابهجا را دیروز در فیسبوکش همخوان کرده بود. سه نفر ریخته بودند سرش که صبح بخیر، کجا بودی تاحالا عمو، این لینک را ما سه ماه پیش همه دیدهایم. الان دیوارش را نگاه کردم دیدم عکسها را پاک کرده. یاد اصحاب کهف افتادم وقتی فهمیدند پولشان مال عهد دقیانوس است انقدر بور شدند، طلب خواب ابدی کردند.
دو. کلا تاریخ انقضا لینکها کجاست؟ خبر را میفهمم که اگر کسی امروز خبر مرگ شوهرعمه رهبر کره شمالی را همخوان کند ممکن است همه ته دلمان بگوییم، بیات حالا میگذاشتی بعد عروسی عمه خبر سگخور شدن شوهر عمه را میدادی.طبعا خبر باید تازه باشد ولی چرا برای کسی که یک هفته دیرتر از موج ما نوبرهمخوان کنها مستند ایرج پزشکزاد را میگذارد مینویسند «تازه دیدیش ماندانا جون؟من همون دو هفته پیش دیدمش. خیلی خوب بود. توصیه میکنم» یا «هرچند که دیدمش ولی لایک دوباره و صدباره»
سه. همخوان کردن لینک منقضی خوراک پدرمادرهاست. حواست بهشان نباشد خبر زلزله بوشهر را سه ماه بعد همخوان میکنند یا جمله خزشده «در زندگی زخمهایی هست که روح را …» ده هزار بار روی دیوارشان میچسبانند. یکی از اقوام دورم دوماه پیش شک پلیس به دکتر مایکل جکسون را همخوان کرده بود و نوشته بود، هنوز قطعی نیست ولی گویا قاتل دکترش بوده. درحالت خبررسانی از دهن افتاده هم کماکان منصف بود. شاید اقتضای سن است که خیلی در بند تروتازه بودن لینکها نیستند. ولی بیشتر فک میکنم مال این است که خودشان را مثل ما در جایگاه رسانه نمیبینند. خیلی از ما حس میکنیم رسانه تک نفره اداره میکنیم و دربرابر مخاطبانمان وظیفه داریم که به روز باشیم. آنها هرچیزی به مذاقشان خوش بیاید را نشان ما میدهند و نگران نیستند که دوره اوج لینک بسر آمده باشد و مچشان گرفته شود که از دنیا عقبند. کلا آداب این دنیای مجازی را نمیدانند و با آن همان رفتاری را میکنند که بچه سه ساله با دنیای واقعی.
چهار.چند وقت پیش واقف شروع کرده بود به انتشار نوشتههای قدیمی وبلاگها و حتی کامنتهای قدیمی در گوگل ریدر. چون هدفش نکوداشت گودر بود همه با خوشحالی حاضر شده بودند متنها را بخوانند. متلک اغر به خیر و اینها هم نثارش نکردیم.حس خوبی بود دوباره خواندن بینظم نوشتههای قدیمی وبلاگهای که حتی دیگر نوشته نمیشوند. حتی چیزی را که خودم نوشته بودم میخواندم و میخندیدم. انگار داشتم سریال فرندز را دوباره و بینظم می دیدم.
چهارونیم. گاهی یک نفر عکسی مال ۲۰۰۹ را در آلبوم یکی لایک میزند و ناگهان عکس را همه میبینیم. موهای زن در عکس قدیمی بلند است، بچه چهار ساله در عکس قدیمی نوزاد است، پدرمرحومی دارد میخندد. دستهای آشنایی که دیگر نزدیکم نیستند در عکس دور گردن من حلقه شدهاند.
پنج. فکر کنم فیس بوک یک امکان مشابه دارد که گاهی تلنگر میزند که میدانی پارسال این موقع رفتی فلان چیز را لایک زدی؟ حتما یک حساب کتاب مهندسی باید پشت این انتخابش باید باشد . یکهو از گزارش لحظه به لحظه دادن جدا میشوی و برمیگردی عقب. یک نوشته قدیمی نیمکاسه را میخونی یا عکس قدیمی مرد را میبینی که چشمهایش سرخ است و پیرهنی را تن کردهاست که نمیداند که مقرر است در آینده تو او را با این پیراهن ببینی یا او تورا با همین پیراهن.
شش. اگر لاتاری ببرم یک زمانی بین موج سواری و پیاده روی درسواحل جنوب اسپانیام را اختصاص خواهم داد به بازنشر. نه بازنشر عکسهای عتیقه و سینههای خانم بلوچی . بازنشر چیزهایی که دلم میخواهد بدون اینکه بترسم از برچسب “ دقیانوسی اومد” .یک روز درمیان مستند کودتای بیست و هشت مرداد و لینک عکسهای زن آن مرد عکاس که از سرطان مرد و انیمیشن انقراض برایتان میگذارم.دلم روشن است تا من لاتاری ببرم شما هم انقدر پیر شدید که بیایید زیرش بنویسید، راستی خبردار شدی دختر الویس با اون پسرسیاه خواننده رقاصه که بعدا سفید شد، نامزد کرده؟
هفت. بیربط ولی یادتان میآید یک زمانی این تصاویر سه بعدی (آنها که زل میزدی بهش تا خرگوش را برجسته ببینی) مد شده بود. اول طبقه مرفه زل میزدند به تصاویر که خب من اطلاع ندارم. بعد دست طبقه متوسط هم رسید. مجله داستنیها مرحمت میکرد یکدانه آن وسط چاپ میکرد. در مجالس عکس دست به دست میگشت و اول ماها کشتی را میدیدیم و کف میکردیم، بعد سرهنگ با ده بار عینک عوض کردن، مجلس را مینمود تا میدیدید. کمکم تصاویر سه بعدی برای ما لوس و کهنه شد.در میدان انقلاب کارگرانی که منتظر نیسان کارفرما بودند نوبتی خرگوشهای برجسته را نگاه میکردند. از دکههای روزنامه فروشی کلی تصاویر سه بعدی آویزان بود. آنها هم حوصلهشان سررفت. کسی دیگر تصویر سه بعدی نگاه نمیکرد جز سرهنگ که هربار عیادتش میرفتیم یک کاغذ آبی از زیر تشکش میکشید بیرون و میگفت «ببینم میتونی کله لینکلن رو توش پیدا کنی یا نه» یک ثانیه نگاه میکردیم و میگفتیم آهان دیدیم. حتی اگر نمیدیدیم. اگر لاتاری ببرم تا ابد کله لینکلن را نشانتان خواهم داد.
صفر. سلطان برونئی هم اگر بشوم،هرچیزی را هم بازنشر کنم عکس دست تو را نخواهم کرد. عکس مال خودم است و احتملا از زیر بالشم درش خواهم آورد و آنقدر خیره خواهم شد به آن انگشتهای آشنا تا سه بعدی شوند و لبخند خواهم زد. شماها چشتان به لینکلنتان باشد.
هرکسی را جهان پنهانی است
اولین برف
اولین بوسه
اولین جنگش هم می میرد
مَرُدم نمی میرند
دنیا در آنها می میرد ...
(یوگنی الکساندرویچ یفتوشنکو)
http://sisteric.com/444/
منجی بودن که انقدر تشریفات نداره. سوپرمنها و هیروها زیادی شلوغش کردهن.
مثلن خود من، امروز در سکوت کامل دوتا هویج پیر رو از مرگ حتمی نجات دادم.
هیچ روزنامهای هم هیچ خبری در موردش منتشر نکرد!
عشق، آریو، متین و راستین...
همان طور که قبلا عرض کردم سال دو هزار و چهارده، سال اوتیسم است. یعنی می خواهم هر چه را که در طول چهار سال گذشته تجربه کرده ام، کم کم روی کاغذ (مانیتور البته) بیاورم. در این مسیر البته تنها نیستم و در کنار نغمه و سپیده، مادران و پدران عزیز دیگر هم به یاری ام می آیند از جمله نوید ( که جا دارد از این تریبون بابت تمام عشق و حمایتی که نثار پروژه های من می کند تشکر کنم) و این در واقع کاری است که همه به طور مساوی در آن مشارکت می کنیم. همه که می گویم یعنی واقعا همه. حتی پدرها و مادرهایی که مایل نیستند شرایط فرزندشان را رسما اعلام کنند، می توانند با هر اسم دیگری در کنار ما باشند. حتی می توانند اسم شان را به ما هم نگویند. مهم این است که آن قدر درباره ی اوتیسم حرف بزنیم و بشنویم که کم کم همه با میل و رغبت بتوانند درباره ی نیازها و تفاوت های فرزندشان، بدون احساس شرمندگی یا تردید، با دیگران حرف بزنند.
پس منتظرِ اتفاق های خوب باشیم. چون در حال مذاکره هستیم و همگی مشتاق و پر از انرژی مثبت؛ و شک نداریم که این اتفاق بزرگ و خوبی خواهد بود هم برای تک تک ما و هم برای جامعه ی بزرگِ کودکان با نیازهای ویژه.
همین جا لازم می دانم به یک نکته هم اشاره کنم و زحمت را کم کنم بروم بخوابم چون فردا رییس سرِ ساعت شش و نیم صبح توی دفترش نشسته که زیر چشمی رفت و آمد کارمندهای دون پایه را زیر نظر بگیرد تا موقع مرخصی گرفتن تلافی در بیاورد.
مطلب هم درباره ی پست مربوط به بنیاد کودک است. اولا از بنیاد کودک ممنونم که برای این پست جواب نوشتند چون قضاوت را آسان تر می کند. بنده همان طور که عرض کردم قصد منصرف کردن کسی را نداشتم و ندارم. صرفا تجربه ام را مطرح کردم و در جواب دوستانی که دائم اعتراض می کنند تو قصد خراب کردن یا فلان و فلان داشتی، باید عرض کنم که بنده در تاریخ سی نوامبر خدمت دوستان پیج بنیاد کودک عرض کردم که قرار است در وبلاگم جزییاتی را از مواردِ پیش آمده بنویسم و این دوستان هم، به این ماجرا اعتراضی نکردند. بعد هم دیدید که نکته به نکته جواب نوشتند. من هم ضمن منتشر کردن جواب، حرف دیگری نمی زنم تا قضاوت به عهده ی خواننده باشد نه من.
پس همین جا از همه ی آن ها که در طولِ این چند روز، در ایمیل ها و کامنت های عمومی و خصوصی من را سرزنش کردند و عصبانی بودند( بنده البته مطلقا کامنتی را حذف نکردم حتی توهین آمیز)، خواهش می کنم به جای این که وقت بگذارید تا دیگران را سرزنش کنید که چرا حرف زدی و این را گفتی و آن را گفتی، بروید و با دقت و حوصله از تجربه های خوب تان با بنیاد کودک یا هر جای دیگری که همکاری کردید بنویسید. شک نکنید که تصمیم درست، بعد از خواندنِ همه ی تجربه های مثبت و منفی حاصل می شود.
در این مرحله که هر دو طرف حرف هایشان را زدند و تمام دلایل و دیدگاه ها بدون کم و کاست منتشر شد، به سبک اصغر فرهادی پرونده را می بندم و دیگر به سوالی در این زمینه جواب نمی دهم، چون می خواهم بروم سراغِ مهم ترین ماموریتِ امسال:
عشق؛ آریو، متین، راستین و همه ی کوکان نازنین اوتیستیک.
Iya! Sorry for a long lack of updates, hopefully a few more bits...
Iya! Sorry for a long lack of updates, hopefully a few more bits and pieces will start cropping up soon. At the moment I’m on a placement with the lovely hallmark cards although can’t share any bits from that, so here’s a picture of a print (along with a few others) that when I’m back in falmouth I’ll eventually have ready and available to buy buy buy!
Artist Finds New Ways to Create Art Despite Irreversible Nerve Damage
Artist Phil Hansen uses a labor-intensive approach to create his large-scale murals. Instead of simply drawing a figure or going the pointillism route, Hansen produces many of his pieces entirely out of handwritten text from submitted stories of challenges and struggles to words of encouragement and hope. Ultimately, each portrait, landscape, and scene is reflected in Hansen's process.
Whether it's a text-based mural made with a permanent marker or a giant painting of Bruce Lee formed with carefully applied karate chops, the artist has found interesting methods to share his artistic work. Hansen's imaginative technique is the result of a hurdle he had to overcome as a budding artist.
He explains, "My present approach evolved out of what seemed at the time to be an artistic cul-de-sac: damage to the nerves in my forearm from the single-minded pursuit of pointillism. Driven to think of other ways to create art, I began pushing myself to experiment with new media: my torso, a tricycle, X-rays, dandelions, the Bible, viewers’ experiences, and so on. The selection of the medium became integral to the art, as much a part of the story and the holistic experience as the selected fragments themselves."
Phil Hansen website
via [Beautiful Decay, Chronicle of Philanthropy]
Siblings Recreate Childhood Photos as a Gift for Their Parents
San Francisco-based Redditor RUSirius7 and her two brothers started the new year by gifting their parents with a calendar full of childhood photos of the trio along with new recreations as 20-something-year-old adults. The past and present are juxtaposed next to each other, giving the siblings an opportunity to remind their mother and father of precious moments from the 80s and 90s while putting a smile on their faces in the new millennium.
Sharing the images through an Imgur album simply titled Photo recreation project, the OP explains the effort that went into recreating the photos. While it was a fun project to collaborate on with her brothers, it was a nostalgic task that required expert thrift shopping. Trying to match the outfits up as best as possible, she says, "My mom did (and still does) shop at Old Navy and the Gap. So, there were a lot of striped shirts in my brothers' childhoods. I found a lot of clothes at thrift stores. Had a hard time finding the striped shirts until I thought to go to Old Navy!"
via [22 Words]
Man Builds Home for $11,000 Using Local Found Materials
Kayaking instructor and boatbuilder Brian Schulz embarked on an ambitious construction project that took him about a year and a half to complete. The end result is a beautiful home in the woods that cost only $11,000! Inspired by Japanese architecture, the Japanese Forest House (as Schulz aptly refers to it) includes both a rustic western and traditional eastern appeal.
Located in the woods of Cape Falcon, Oregon, the home offers all the basic amenities one would expect from a living space. What separates it from other homes is the architect's design choices (given its location), the structure's sustainability, and the locally sourced materials that went into its construction.
It all began one day when Schulz found a brass sink at a local recycle center and immediately started fantasizing about building a home around the object. He wound up fulfilling his dream on an affordable budget by carefully salvaging materials for construction and items to adorn the house. He also did a fair bit of traveling and meeting people who offered anything from handmade paper lanterns to allowing him to actually haul trees from their property.
Schulz says, "With deep enough pockets a person might be able to duplicate such a structure by writing a large check to a talented builder, but that would risk missing the point entirely… Whether or not one believes that turning a log from beside the house into the house itself imbues it with some mystical qualities, it is undeniable that the pursuit of local materials connects more deeply to your landscapes, your neighbors, and yourself. The simple act of searching adds richness to our lives. To reiterate: You meet people, you discover new places, you have adventures, you learn things, AND, you come home with beams, windows, doors, and shingles."
http://elcafeprivada.blogspot.com/2014/01/blog-post_7.html
در فرهنگ عامه مردی که شهوت سیریناپذیر جنسی دارد بیمار محسوب نمیشود.
مطلب کامل را اینجا بخوانید.
در باب زوال نفس و روح
یک
همه ما روزهایی در زندگی داریم که روحمان در کف و طاقتمان در کف و رنگمان خاکستریست. روزهایی که روحم به کف میرود، شروع میکنم به مرور باگهای زندگیام از بدو خلقتم. که کی بود؟ چی شد؟ که چرا؟ نبش قبر میکنم و همه چیز را از زیر خاک بیرون میآورم و میچینم روبرویم. اینطور وقتهاست که نیمی از روحم از کف نشت میکند پایینتر. چکه چکه چکه…
دو
از نظرت کجا رود، ور برود تو همرهی
رفت و رها نمیکنی آمد و ره نمیدهیسعدی
سه
زوال، همین بغل است. آفاق مغربی را تا ته بروی میرسی به زوال. فراموش میکنی نبودنها و نداشتنها و نخواستنهای زندگیات را. فراموش میکنی حتی چه داری. یادت از یادت میرود. فراموش میکنی دغدغههایت را، دل مشغولیهایت را، نگرانیهایت را. به یاد نخواهی آور چه چیز میتواند خوشحالت کند، چه چیز برنجاندت. میشوی یک خلاء بزرگ متحرک. به زوال میروی.
چهار
کمبود بعضی از آدمها در زندگی، مثل کمبود هوا برای کسیست که به آسم مبتلاست. که مشوش به دنبال هوایی برای نفس کشیدن، به هر سو گردن دراز کن. که هراسان ببینید هر چقدر سعی میکند نفسش بالا نمیآید. که ناامیدیاش با ترس، وجودش را تسخیر کند و احساس کند مرگ نزدیکش شده. نداشتن بعضی از آدمهای اینطوری است؛ مثل نداشتن هوا برای نفس کشیدن.
دستهبندی شده در: شخصی
فرنکنوینی – Frankenweenie (دوبله فارسی + زبان اصلی + نسخه ۳ بعدی)
Fariba.dindarکسانی که هنوز این انیمیشن دوست داشتنی تیم برتون را ندیده اند می توانند از لینک های داده شده انیمیشن را دانلود و تماشا کنند... تماشای این انیمیشن هم به شدت توصیه می شود
Frankenweenie 2012 FA EN BR-Rip 720p 1080p 3D SBS 720 1080p MKV
| دانلود با لینک مستقیم از سرورهای سایت |
## دو زبانه (دوبله فارسی + زبان اصلی) – اختصاصی مینیتونز ##
## همراه با نسخه ۳ بعدی (۳D SBS) دو زبانه (دوبله فارسی + زبان اصلی) ##
» نام: فرنکنوینی – Frankenweenie
» سال تولید: ۲۰۱۲
» کارگردان: Tim Burton
» شرکت تولید کننده: Walt Disney Pictures, Tim Burton Animation Co., Tim Burton Productions
» کشور تولید کننده: آمریکا
» زمان: ۸۷ دقیقه
» زبان: انگلیسی
» زیرنویس: دارد
» کیفیت: عالی (BR-Rip 720p + BR-Rip 1080p) + نسخه سه بعدی (۳D SBS 720p + 3D SBS 1080p)
» پیوند: IMDB
خلاصه داستان: فرنکنوینی (به انگلیسی: Frankenweenie) انیمیشنی سه بعدی و سیاه و سفید به کارگردانی تیم برتون (به انگلیسی: Tim Burton) است که به روش استاپ موشن (به انگلیسی: Stop-Motion) ساخته شده است. این فیلم بازسازی فیلم کوتاهی به همین نام ساختهٔ تیم برتون در سال ۱۹۸۴ است. فرنکنوینی هم مثل نسخهٔ سال ۱۹۸۴ تقلید و ادای احترامی به فیلم فرانکشتاین (۱۹۳۱) براساس کتابی نوشتهٔ مری شلی (به انگلیسی: Mary Wollstonecraft Godwin) به همین نام است. مراسم افتتاحیهٔ نمایش این فیلم ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۲ در جشنوارهٔ فیلم فنتستک، در آستین، تگزاس برگزار شد و در ۵ اکتبر ۲۰۱۲ در سینماهای آمریکا به نمایش درآمد. قابل ذکر است این فیلم اولین استاپموشنی است که به روش آی مکس ۳ بعدی اکران شده است. از دیگر عناوینی که تیم برتون در ساخت آنها نقش داشته میتوان به «عروس مرده – Corpse Bride»، «وینست – Vincent» و «کابوس پیش از کریسمس – The Nightmare Before Christmas» اشاره کرد. داستان فرنکنوینی از این قرار است که ویکتور جوان بعد از مرگ اسپارکی، سگ مورد علاقهاش با به کنترل گرفتن قدرت علم او را به زندگی بر میگرداند. ویکتور سعی میکند تا این ساختهاش را پنهان نگه دارد اما اسپارکی بیرون میرود و باعث خرابکاری و بینظمی در شهر میشود. همچنین لازم به ذکر است بعضی از بازیگرانی که قبلا با تیم برتون کار کردهاند در این پروژه نیز با او همکاری میکنند مثل: کاترین اوهارا، وینونا رایدر، مارتین لاندا و مارتین شورت.
« نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم پویانمایی در سال ۲۰۱۳ »
.:: صوت دوبله فارسی ::.
» دانلود صوت دوبله فارسی (حجم تقریبی: ۸۰ مگابایت)
» آموزش قرار دادن فایل صوتی روی تصویر
.:: نسخه دو زبانه (دوبله فارسی + زبان اصلی) – کیفیت BR-Rip 720p ::.
» زبان: دو زبانه (فارسی + انگلیسی) (تغییر زبان از منوی Audio Language < Navigate در نرمافزار Media Player Classic)
» دانلود زیرنویس: فارسی + انگلیسی
» کیفیت: عالی (BR-Rip 720p)
» فرمت: MKV
» حجم تقریبی: ۷۰۰ مگابایت
» منبع: www.minitoons.ir
.:: نسخه دو زبانه (دوبله فارسی + زبان اصلی) – کیفیت BR-Rip 1080p ::.
» زبان: دو زبانه (فارسی + انگلیسی) (تغییر زبان از منوی Audio Language < Navigate در نرمافزار Media Player Classic)
» دانلود زیرنویس: فارسی + انگلیسی
» کیفیت: عالی (BR-Rip 1080p)
» فرمت: MKV
» حجم تقریبی: ۱٫۳۲ گیگابایت
» منبع: www.minitoons.ir
.:: نسخه ۳ بعدی دو زبانه (دوبله فارسی + زبان اصلی) – کیفیت ۳D SBS 720p ::.
» زبان: دو زبانه (فارسی + انگلیسی) (تغییر زبان از منوی Audio Language < Navigate در نرمافزار Media Player Classic)
» دانلود زیرنویس: فارسی + انگلیسی
» کیفیت: عالی (۳D SBS 720p)
» فرمت: MKV
» حجم تقریبی: ۷۰۰ مگابایت
» منبع: www.minitoons.ir
.:: نسخه ۳ بعدی دو زبانه (دوبله فارسی + زبان اصلی) – کیفیت ۳D SBS 1080p ::.
» زبان: دو زبانه (فارسی + انگلیسی) (تغییر زبان از منوی Audio Language < Navigate در نرمافزار Media Player Classic)
» دانلود زیرنویس: فارسی + انگلیسی
» کیفیت: عالی (۳D SBS 1080p)
» فرمت: MKV
» حجم تقریبی: ۱٫۱۰ گیگابایت
» منبع: www.minitoons.ir
The post فرنکنوینی – Frankenweenie (دوبله فارسی + زبان اصلی + نسخه ۳ بعدی) appeared first on miniToons.ir.
*جایی برای پیرمردها نیست
نمی دانم چند تا، اما مطمئنم که دنیا پر از پیرمردهای فراموشکار لرزانی است که با تصور روزگار قامت های بلند و میان باریک و موهای روغن زده شان، گاهی به شدت دلشان مجلس رقص می خواهد ولی به جایش همیشه کنج خانه و روی یک مبل قدیمی گنده می میرند.