اشکهایت را با بالشت شریک شو
هیچکس آشفتگی ات را شانه نخواهد زد
اینجا همه غریبه اند
کسی در من مدام
آیت الکرسی میخواند
نمی دانم چرا سر انگشتانم می لرزند .
و زانوانم .
و چند وقتی هست
دلم را جا گذاشته ام
با چشمانِ بی سویم
این سو و آن سو ، پیِ چه ام .کی ام ؟
نکند خود را جا گذاشته ام ؟
هیس
آرام بگیر دخترک
در این شهر
همه کورند و کر
هیس یواشتر
زجه نزن
کمر خم نکن
بایست
اینجا دستی یارایت نیست
همه قریبها غریبه میزنند
صدای اذان می آید
باز امتداد الله اکبر
باز بی قراری طناب دار
دهلیز قلبها زنگار گرفته
پاهای لرزان دخترک
پیوند دیرینه اشک و چشم
قطره قطره اشک ترس
در امتداد گناهی بس بزرگ
در ازدحام خاکستری صبح سرد
مزه مرگ با طعم دار
دستهای جهالت چهارپایه را کشید
واسطه شد بین زمین و آسمان
نگاهش به دوردستها دوخته شد
در آن سپیده دم نامبارک موعود
میان آنهمه جلاد میان آن همه مامور
چه با مرگ زیبا میرقصید نو عروس مرگ
بی پروا آزاده و رها
رها از رهایی که آرزویش بود
سلام حلول ماه مبارک شعبان بر شما مبارک و التماس دعا
از آنجایی که اول ماه شعبان روز دوشنبه است از امروز میتونید سوره واقعه را برای استجابت دعاهاتون بخونید تا 14 روز به این ترتیبت روز اول یک واقعه روز دوم دو واقعه تا روز چهاردهم که چهارده واقعه میشه و شب میلاد امام زمان علیه السلام هم هست.
داماد : به نام نامی یزدان تو را من برگزیدم از میان این همه خوبان ،
برای زیستن با تو میان این گواهان ،
بر لب آرم این سخن با تو وفادار تو خواهم بود در هر لحظه هر جا ،
پذیرا میشوی آیا؟
عروس : پذیرا میشوم مهر تو را از جان هم اکنون باز میگویم
میان انجمن با تو وفادار تو خواهم بود
در هر د م, هرجا با اجازه ..
کوروش کبیر
تنها یک آه ،فاصله است
میان من واشکهايم!
تعجب ميكنی!؟
وتونميدانی
چه تلخ است !
وقتی که گره میخورد
بغض درگلو
درد درسینه
و حسرت میان بغض
فاصله ميگيرم از خودم و حس ناخوشایندی که گاهی روحم را آزار میدهد
همین است که شب وقتی میخزم زیر لحاف گرم و نرمم
خاطرم آسوده است که اين دختر غرغرو
موقع بد شدنهايم مي ايد سراغم و وجدانم را قلقك مي دهد
من محو تماشای نگاری شده ام
با حس نفسهای وی خماری شده ام
از ساغر چشمان نگارم نوشم
من مست یک حس نابی شده ام
آیلیناینجا چرا نمیشه نوت زذد؟؟
شیرین دلبری میکنی! می ترسم مرض قند بگیرم.
7 نوع از عـــــ♥ــشق
مورا کلی وبلاگ نویس معروف انواع عشق را در هفت نوع متفاوت دسته بندی کرده که در قسمت زیر با هم می خوانیم:
1- عشق امیدوارانه یا عشقی که براساس خوش بینی زیاد بوجود آمده است: زمانیکه عاشق می شویم ،تصور می کنیم که آن فرد زندگی مان را متحول خواهد کرد ، ممکن است آن فرد به ما کمک کند تا ناراحتی و غصه های خود را فراموش کنیم و به ما آرامش هدیه کند ،اما بیشتر این نوع عشق ها در ظاهر آرام و منطقی به نظر می رسند.
2- عشق نجات دهنده : در این قسمت ما به خاطر این عاشق فردی می شویم که ما را از تنهایی نجات می دهد. به این نوع عشق ،عشق ناجی گفته می شود ؛ در این مرحله نیز مانند قسمت قبل فرد سعی می کند حقایق را نادیده گرفته و به خود امید واهی بدهد.
3- عشق به خاطر از خود متنفر بودن : در این مرحله ما به خاطر این عاشق می شویم که شخص مورد علاقه ما با مابدرفتاری می کند چرا که ما هم اعتقاد داریم که شایسته آن بدرفتاری ها هستیم. نمونه این آدم ها ، افراد بدزبان ، پرخاشگر و یا کسانی هستند که از طرف مقابل شان سوء استفاده جنسی می کنند. این دقیقا با عشق واقعی در تضاد است.
4- عشق خریدنی : در این قسمت ما برای این عاشق شخصی می شویم که فکر می کنیم این عشق باعث می شود زندگی ما دارای مفهوم و ارزش بیشتری شود . این عشق تقریبا مشابه عشق امیدوارانه است ، اما ممکن است این نوع عشق شدیدتر باشد ، شاید به خاطر این باشد که دیگر تحول و دگرگونی که در زندگی ما بوجود می آیدفقط ظاهری نیست.
5- عشق کاربردی : ما در این مرحله زمانی عاشق می شویم که متوجه می شویم علایق و آرزوها و هدف های فردی مشابه هدف های ماست. فکر می کنیم ممکن است این فرد به ما کمک کند تا سریع تر به هدف های مشترک مان برسیم.
6- عشق متضاد: این قسمت ما به خاطر این که فرد مورد نظر ما شخصیت مرموز و غیر قابل فهمی دارد عاشقش می شویم. او کارهای عجیبی انجام می دهد که ما را سرگرم می کند و برای ما جالب است. این فرد شخصیتی دارد که دقیقا متضاد با شخصیت خود ماست و ما به همین دلیل عاشقش می شویم. این عشق در نقطه مقابل عشق حقیقی قرار دارد.
7- عشق حقیقی : و در این قسمت ما زمانی عاشق فرد مقابل مان می شویم که شخصیت خودمان را در وی می بینیم. او فردی است که علایق و آرزوها و اخلاقی مانند ما دارد.
تصویر:جلد همشهری داستان
دوستم داری