Shared posts

01 Jul 18:06

اگر عرضه مدیریت مرغداری ندارید، حداقل ققنوس‌داری بزنید

by آیدا-پیاده
Donya.rad

من همه‌ی گودرم را موفق شدم منتقل کنم این‌جا. خیلی زشت و کنده این‌جا ولی با یگانه موافقم که بهتر از هیچی ست. الان هم این‌و برای همین دونفر فالوئر که احتمالن من‌و می‌بینن می‌نویسم که شاید کمکی باشه براشون. به‌طور مستقل هم ندیدم بشه نت نوشت.‏
اول باید برید به گودر دم مرگ عزیز و "ریدر ستینگ"، ایمپورت/اکسپورت
Download your data through Takeout
تو همون اولین صفحه‌ای که براتون باز می‌کنه پایین‌ش گزینه‌ی قرمزرنگ کریت آرشیو وجود داره. روش کلیک می‌کنید و صبر می‌کنید برای گودرتون آرشیو بسازه که قابل دانلوده. دو تا پوشه‌ی زیپ‌شده تحویل می‌ده که توی فولدر زیپ اولی یه فایل به این اسم وجود داره
subscriptions.xml
بعد میاین همین‌جا. گوشه‌ی سمت راست بالای صفحه روی "ایمپورت" کلیک می‌کنید و این فایل را از هرجای کامپیوترتون که هست انتخاب می‌کنید و با کمی صبوری همه‌ی وبلاگ‌هایی که سابسکرایب کردین خواهید داشت.‎‏‏

 

حسین نوروزی درونم وسط انتخابات ایران، بمب شیمیایی سوریه، میدان تقسیم ترکیه، پرکشته‌ترین هفته عراق، سیل اروپا و خودکشی دخترمایکل جکسون کلید کرده روی این خبر

بر اساس اعلام مقامات رسمی چین، آتش سوزی در یک مرغداری صنعتی در شهر دهویی در استان جیلین جان ۱۱۹ نفر را گرفت.

همه خبررا خوندم. نه فقط در بی‌بی‌سی فارسی، یکی دوجای دیگه. جان استوارت خبرنگار بی‌بی‌سی واحد شانگهای نگفته چندتا مرغ توی مرغداری مردند؟ همه مرغها هم سوختند؟ اونایی که مجروح شدن چی شدن؟ کشته شدن. به هرحال چند تا هم مرغ مردن نه.

” براساس گزارش‌ها، این کمپانی بزرگ تولید مرغ بیش از هزار نفر کارگر در استخدام خود دارد.

مرغداری با بیش از هزارنفر کارگر چندتا مرغ می‌تونه داشته باشه؟ ‌ده هزارتا؟ خیلی بیشتر باید باشه. صد هزارتا؟  وال استریت ژورنال نوشته کمپانی توانایی تولید صدهزارمرغ در روز را داشته. تحقیق کردم که از تولید منظورشون مرغ کشته شده‌است. یعنی کماکان نشون نمی‌ده چند تا مرغ زنده در محوطه بوده و چند درصد از زنده‌ها مردن یا خفه شدن یا نیم‌سوز شدن.اگر کاربری محل صرفا کشتارگاه بوده که همان صدهزارتا مرغ اونجا بودند ولی اگر جوجه‌کشی و مرغداری هم بوده که احتمالا پنج برابر تولید روزانه مرغ داشته، حتی شاید بیشتر. چقدر جوجه سوخته؟ چقدر خروس خفه شده.

نه من گیاه‌خوار نیستم. وقت گیردادن است می‌دانم. دوست داشتم بودم ولی حقیقتا هیچوقت براش تلاش نکردم. الان هم می‌دونم مرغها سرنوشتشون دیریازود خورده شدن بوده ولی خوب به هرحال مثل اون صدونوزده نفر کارگر مرده مرغها هم زودتر از تقدیر مقررشون مردن. مرغ گوشتی که باشی هرروز که زنده می‌مونی قد یک دهه زندگی یک کارمند معمولی حساب می‌شه برات لابد، برای همینه که مرغ تخمی بودن بهتره. مرغها که دیگه باما نیستند ولی به نظرم جان استوارت و جمیز آرِدی و همه خبرنگارانی که آتش سوزی در مرغداری‌ها را گزارش می‌کنند، بد نیست جز افت سهام مرغداری و ابعاد آن بادی هم بکنند از صدهاهزار مرغ سوخته که حتی کسی به نیمه جون‌هاشون پماد سوختگی هم نزده.

سه روز می‌شه که شبها برای کشته‌گان یک شبه یک مرغداری که احتمالا برابری می‌کنند با کل کشتگان جنگ جهانی دوم، بغض می‌کنم. کاش حداقل مک دونالد و برگرکینگ و وندیز و کی/اف/سی روی بسته‌های ناگت یک برچسب یادبود بگذارند و روش بنویسند

“یک دقیقه دندان از جویدن می‌کشیم به یاد روح  پاک مرغانی که زنده زنده کباب شدند و نشد که  گوشت تن من و شما بشوند”