اول از همه این را بگویم که اهل بخیه میدانند طرفداری از تیم در روزهایی که افتضاح بازی کرده و طرفدارهای موسمیاش کمکم در حال انتخاب تیم جدید هستند، لذت خاصی دارد. البته طبعا از حذف اسپانیا ناراحتم، ولی چنین نتیجهای را (حالا گیرم نه اینقدر بد) پیشبینی میکردم و هیچ شانسی برای رسیدن اسپانیا به مرحلههای بالای جام نمیدیدم. از همان بازی اسپانیا - برزیل فینال جام کنفدراسیونها که درست یک سال پیش بود و همینطور از بازیهای اسپانیا در مقدماتی جام جهانی میشد دید که دیگر از آن اسپانیای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ چیزی نمانده.
اینکه دلیلش چیست، من نمیدانم. ولی قاعدتا یکی از دلایلش ثابت نگه داشتن بازیکنها و اضافه نکردن بازیکن جدید به ترکیب موفق قبلی است. تیمی که در فینال ۲۰۱۰ جلوی هلند بازی کرد، با دو یا سه تغییر همین تیمی بود که در ۲۰۱۴ جلوی هلند بازی کرد. این بازیکنها جز اینکه سنشان کمکم بالا رفته، عملا انگیزهای هم ندارند. تقریبا همهشان همه جامهای ممکن ملی و باشگاهی را بردهاند و اواخر دوران بازیشان هم هست. اسپانیا بالاخره باید تغییر نسل میداد. معمولا تغییر نسلها یا یکی دو سال قبل از جام جهانی اتفاق میافتد یا بلافاصله بعدش. ظاهرا اسپانیا گذاشته برای بعدش. مربی اسپانیایی تیم ملی فوتسال ایران که شب بازی اسپانیا - شیلی در تلویزیون ایران بود در پاسخ به همین انتقاد که چرا دلبوسکه بازیکن جدید نمیآورد (با اینکه خودش هم با این انتقاد همرای بود) حرف جالبی زد. گفت دلبوسکه خودش و فوتبال اسپانیا را مدیون این بازیکنان میداند و تا وقتی خودشان از تیم ملی کنار نکشند عملا نمیتواند کنارشان بگذارد.
اما اصل حرف:
اینجانب از سال ۱۹۹۵ تیم اولم اسپانیا بوده. یعنی از ۱۴ سالگی. نگاهی بیندازیم به عملکرد اسپانیا از آن زمان تا پیش از سال ۲۰۰۸ که شروع کرد قهرمان شدن:
جام ملتهای اروپا ۱۹۹۶: حذف در مرحله یکچهارم نهایی
جام جهانی ۱۹۹۸: حذف در مرحله گروهی
جام ملتهای اروپا ۲۰۰۰: حذف در مرحله یکچهارم نهایی
جام جهانی ۲۰۰۲: حذف در مرحله یکچهارم نهایی
جام ملتهای اروپا ۲۰۰۴: حذف در مرحله گروهی
جام جهانی ۲۰۰۶: حذف در مرحله یک هشتم نهایی
منظور اینکه حذف شدن اسپانیا برای کسانی که بعد از قهرمان شدن اسپانیا طرفدارش شدند عجیب یا غیرقابلتحمل است. من به عنوان یک طرفدار قدیمی به این حذفها عادت دارم. اما خیلی خوشحالم که وقتی تیم موردعلاقهام یک نسل طلایی از بازیکنان پیدا کرد (یا ساخت) کمال استفاده را ازشان کرد. هیچ تیمی در تاریخ دنیا نتوانسته در سه تورنمنت مهم پشت سر هم قهرمان شود. نه هلند دهه ۸۰، نه برزیل دهه ۶۰ (که نتوانست در کوپاآمریکا قهرمان شود)، نه آلمان اوایل دهه ۹۰، نه فرانسه اواخر دهه ۹۰، هیچکدام. اما این نسل طلایی اسپانیا وقتی به اوج رسید ۶ سال پادشاهی کرد. سه قهرمانی با اقتدار در یورو ۲۰۰۸، جام جهانی ۲۰۱۰ و یورو ۲۰۱۲. برای منِ طرفدار همین بس است و زیادی هم هست.
من تا ابد ممنون اینیستا و ژاوی و کاسیاس و پویول و حتی راموس و پیکه و آلونسو و بوسکتس خواهم بود، همانطور که شبی که اسپانیا قهرمان جهان شد از ته ته دلم ممنون هیرو، لوئیز انریکه، مورینتس، زوبیزارتا، رائول، گواردیولا و بقیه قهرمانهای قهرماننشده اسپانیا بودم. این را هم تقریبا مطمئنم که اسپانیا حالا حالاها یک تیم مدعی اصلی قهرمانی در جامها نمیشود. گرچه به لطف این چند سال قهرمان شدن قطعا تیمهای آینده اسپانیا اعتماد به نفس بیشتری خواهند داشت اما فکر میکنم اسپانیا دوباره میشود یک تیم دوستداشتنی که در همه جامها با بیتجربگی یا بدشانسی یا نامردی حذف میشود و به جای مهمی نمیرسد.