Mohammad Shams Javi

داشتن یک حساب گوگل امروزه یک نیاز مبرم و واجب است؛ مخصوصا وقتی که برای انجام هر کاری در تلفن‌های هوشمند خود به یک حساب گوگل نیاز داریم. در این مطلب قصد داریم دستگاه‌های متصل به حساب گوگل و امنیت این حساب‌ها را مورد بررسی قرار دهیم.

شاید برای شما این اتفاق افتاده که فعالیت مشکوکی در حساب گوگل خود دیده باشید. بعضی‌ها می‌گویند که اطلاعات گوشی‌شان پاک شده یا این‌که یک نفر با حساب من در بازی ثبت نام کرده و غیره. همه این‌ها زمانی رخ می‌دهد که دیگران به حساب شما دسترسی داشته باشند. حالا ما در این مقاله به شما آموزش می‌دهیم که چگونه از شر همه این مشکلات خلاص شوید.

گوگل یک بخش Devices and activity در حساب‌های جیمیل قرار داده که با آن می‌توانید بفهمید که چه دستگاه‌هایی به حساب شما متصل هستند و آخرین فعالیت‌های حساب شما مربوط به چه زمان و مکانی است. برای رفتن به این بخش به این لینک مراجعه کنید.

معمولا ابتدا باید با وارد کردن اطلاعات حساب خود وارد شوید اما ممکن است به دلیل این‌که قبلا وارد حساب خود شده باشید مستقیما به صفحه امنیت حساب خود وارد شوید. به هر حال بعد از وارد شدن با چنین صفحه‌ای مواجه می‌شوید.

در این صفحه تمام دستگاه‌هایی را که تا 28 روز گذشته به حساب شما متصل شده بودند خواهید دید. اولین مورد هم دستگاهی است که در حال حاضر با آن وارد حساب خود شده‌اید. به دقت همه چیز را در این قسمت ببینید. اگر مورد مشکوکی وجود دارد یا عامل خارجی را می‌بینید که از اطلاعاتتان استفاده می‌کرده و به حساب وارد می‌شده می‌توانید به سادگی با کلیک بر روی دستگاه مورد نظر و سپس کلیک روی دکمه قرمز Remove آن‌ها را از حسابتان جدا کنید.

اگر پس از کلیک روی دستگاه مورد نظر دکمه Remove وجود نداشت به این معناست که این دستگاه دیگر به اکانت گوگل شما متصل نیست. ضمنا این روش تنها در صورتی قابل استفاده است که دستگاه مورد نظر هم‌چنان به حساب گوگل شما دسترسی داشته باشد. یعنی باید اکانت گوگل شما در دستگاهی که می‌خواهید دسترسی آن را متوقف کنید در تنظیمات و در قسمت حساب‌ها وجود داشته باشد. برای مثال اگر فردی یک‌ بار با اکانت گوگل شما به بازی‌هایی مانند Clash of Clans متصل شده باشد از این روش امکان قطع دسترسی وجود ندارد.

البته این را هم اضافه می‌کنم همیشه به مکانی که برای هر دستگاه نمایش داده می‌شود اعتماد نکنید. برای مثال تصویر بالایی را که متعلق به حساب گوگل من است مشاهده می‌کنید. برای دستگاه رایانه‌ای که اکنون با آن به حساب گوگل متصل هستم استان تهران و در پایین‌تر که زمانی قبل‌تر را نشان می‌دهد استان قم را می‌بینید؛ در صورتی که من در استان مازندران زندگی می‌کنم و از آن‌جا این مطلب را می‌نویسم. البته این به معنای آن نیست که گوگل همیشه مکان دستگاه را اشتباه نمایش می‌دهد اما امکان اشتباه وجود دارد. برای اطمینان کامل نیز همیشه سعی کنید با کلیک روی دستگاه مورد نظر اطلاعاتی مانند مرورگر در حال استفاده و آخرین زمان استفاده از آن را ببینید تا مطمئن شوید اشتباهی صورت نگرفته است.

اگر هم قصد دارید حساب خود را امن‌تر کنید می‌توانید به این لینک مراجعه کنید. بعد از آن وارد چنین صفحه‌ای خواهید شد.

در بخش اول می‌توانید شماره تلفن همراه خود را به گوگل بدهید تا رمزهای یک‌بار مصرف را به صورت پیام کوتاه به شماره شما ارسال کند تا تایید کنید کسی که می‌خواهد وارد حساب گوگل شما شود خودتان هستید. هم‌چنین در این بخش می‌توانید یک ایمیل پشتیبان تعیین کنید که در مواقع ضروری بتوانید از آن برای دسترسی به حساب خود استفاده کنید. بعد از این‌که این بخش‌ها را تکمیل کردید روی گزینه تمام کلیک کنید.

در بخش دوم تمام دستگاه‌های متصل را می‌بینید که اگر مورد مشکوکی دیدید آنها را با کلیک روی گزینه “به نظر می‌رسد مشکلی پیش آمده است” بررسی کنید. در ابتدا به شما پیشنهاد می‌شود رمز عبور خود را تغییر دهید. اگر مایل به تغییر گذرواژه خود هستید آن را تغییر دهید در غیر این صورت از آن رد شوید. اگر هم مشکل خاصی در این بخش ندیدید روی عبارت ” به نظر خوب است” کلیک کنید.

در بخش سوم هم برنامه‌هایی را می‌بینید که با مجوزهایی که شما تایید کردید قادرند به اطلاعات حساب شما دسترسی داشته باشند. اگر می‌خواهید دسترسی هر کدام از این برنامه‌ها را متوقف کنید باید روی کلمه “برداشتن” جلوی هر کدام از آن‌ها کلیک کنید. با این کار دیگر برنامه مورد نظر به اطلاعات حساب شما دسترسی نخواهد داشت. در پایان هم روی تمام کلیک کنید.

در پایان پیشنهاد می‌کنیم برای امنیت بیشتر حسابتان هر چند وقت یک‌بار (مثلا هر ماه) رمز عبور آن را تغییر دهید. امیدواریم این مطلب مورد توجه شما قرار گرفته باشد و بتوانید امنیت حساب خود را افزایش دهید.

برای محاسبه کردن تا پیش از این که گوشی های هوشمند روی کار بیایند از ماشین حساب استفاده می کردیم و ناچار بودیم شمار زیادی از فرمول ها را حفظ کنیم. اما با روی کار آمدن رایانه ها وگوشی و تبلت های هوشمند، یکی از اجزای جدا نشدنی این سیستم ها به شمار می آید.

با این حال هر وقت بخواهید چیزی را محاسبه کنید می توانید سریعا به سراغ نرم افزار محاسبه گر در گوشی های هوشمند خود بروید و عملیات مورد نظر را انجام دهید. اما اگر شما با تلگرام همراه باشید، و نیاز داشته باشید محاسبات زیادی انجام دهید، گاهی لازم می شود اپلیکیشن تلگرام را بسته و به سراغ نرم افزار ماشین حساب گوشی تان بروید. برای این منظور برای اینکه بتوانید از خود تلگرام به عنوان یک محاسبه گر استفاده کنید، می توانید از رباتی استفاده کنید که توسعه دهندگان برای علاقمندان به ریاضی تهیه کرده اند استفاده کنید. این ربات CalcuBot نام دارد.

در زمینه این ربات یک نکته مهم وجود دارد که پیشرفته بودن آن است. در واقع شما با ماشین حساب های معمولی حتی ماشین حساب رایانه و گوشی، نمی توانید محاسبات پیچیده انجام دهید یا اینکه اولویت ها را مشخص کنید.

ربات محاسبه گر تلگرام قادر است محاسبات سخت و پیچیده را انجام دهد و حتی قادر است اولویت های ریاضی عددی را هم شناسایی کند و آن ها را در محاسبات دخیل کند.

شما می توانید معادلات خود را طبق دستورات این ربات نوشته و به درستی و در کمترین زمان ممکن پاسخ خود را دریافت کنید. این ربات را با آدرس @CalcuBot در اختیار بگیرید.

دقت کنید که گاهی به دلیل مشکلات سرور ها ممکن است پاسخگویی کمی با اختلال روبرو باشد و به موقع پاسخ خود را دریافت نکنید. در چنین شرایطی باید کمی صبور باشید و دوباره موضوع را تست کنید تا این ربات به شما پاسخ دهد.

زمستان اسکاندیناوری ۶ ماه طول می‌کشد. یکی از کسانی که در آنجا اقامت داشت و بسیار ملول شده بود و در غروب طبیعت، دیدن زشتی‌های سطح شهر برایش تحمل‌ناپذیر شده بود، تصمیم گرفت که با نصب چیزهای کوچکی روی این مناظر، آنها را جالب و خواستنی کند و از این طریق لبخندی هم بر لب رهگذرها ایجاد کند:

این کار ساده، گذاشت دو چشم بامزه روی این چیزها بود!

عکس‌های مربوط به اقدام ساده او را در زیر می‌بینید. اما دیدن همین عکس‌ها و اقدام نمادین این شخص که کاربر اینستاگرام هم است، می‌تواند چیزی را به ذهن ما تداعی کند:

اینکه اگر در پیرامون خود زشتی و کژی دیدیم، لازم نیست که همیشه به صورت بازتابی، کج‌خلق و عبوس باشیم، گاهی می‌شود با اقداماتی تحمل شرایط دشوار را ساده‌تر کرد. گاهی می‌شود در زیر پوسته اطرافیان کج‌خلق، لایه‌های از انسانیت را کاوید. گاهی می‌شود با ایجاد تغییراتی بسیار جزئی در محل کار یا زندگی، بسیار ساده‌تر و امیدوارانه‌تر شرایط را تاب آورد.

لطفا برای مطالعه بخش‌‌های تازه «یک پزشک» یعنی بخش بریده روزنامه‌های و مجلات قدیمی و بخش «آیا می‌دانید که؟» به خود سایت مراجعه کنید. این بخش‌ها در فید سایت منتشر نمی‌شوند. این بخش‌ها را می‌توانید در سایدبار و نیز زیر صفحه اول سایت پیدا کنید و مطالعه کنید.

خدمات و کالاهای متفاوت خود را هوشمندانه در سایتی آگهی بدهید که آدم‌های متفاوت آن را می‌خوانند!

پلن‌ها و تعرفه‌های جدید آگهی در «یک پزشک» - تماس بگیرید.

یاور ما در شبکه‌های اجتماعی باشید: حتی اشتراک یک مطلب ما از سوی شما، می‌تواند کمک زیادی به افزایش برد و مخاطب و بیشتر خوانده شدن مطالب ما کند.

یک پزشک در شبکه‌های اجتماعی:

کانال تلگرام اصلی «یک پزشک»
کانال تلگرام «یک پزشک پلاس»: مجموعه مطالب جالب به غیر از مطالب اصلی سایت
فیس‌بوک یک پزشک
اینستاگرام یک پزشک
توییتر یک پزشک
گوگل پلاس یک پزشک

نمی‌دانیم چرا با اینکه در حلب سوریه متولد شد، اسمش را رونالدو گذاشتند! همچنین نمی‌دانیم اگر رونالدو مشحور در سوریه مانده بود، اینک چه سرنوشتی داشت، اما او شاید بعد استیو جابز با پدر سوری، یکی از شخصیت‌های مشهور دنیای آنلاین باشد.

دلیل شهرت روتالدو مشحور این است که او مؤسس فروشگاه بزرگ خرده‌فروشی سوق Souq.com است.

مشحور در بوستون آمریکا در زمینه ارتباطات دیجیتال، الکترونیک و مهندسی کامپیوتر تحصیل کرده است. مدتی در شرکت‌های مختلف امریکا مشعول تحصیل بود. همچنین در سایت مکتوب که بعدها توسط یاهو خریداری شد، هم کار کرد.

اتفاق راهبردی در زندگی او تأسیس سایت سوق در سال ۲۰۰۴ بود. این سایت را آمازون خاورمیانه لقب داده‌اند.

در فوریه سال ۲۰۱۶، بعد از جلب یک سرمایه‌گذاری ۲۷۵ میلیون دلاری، برآورد ارزش این شرکت به یک میلیارد دلار رسید و این شرکت تبدیل به نخستین شرکت تک‌شاخ یا یونیکورن خاورمیانه در طول تاریخ شد. شرکت یونیکورن اصطلاحا به استار‌ت‌آپی گفته می‌شود که موفق شده باشد ارزش خود را به یک میلیارد دلار برساند.

سایت سوق دوزبانه است (عربی و انگلیسی). تعداد بازدید یکتای ان در طول ماه بیش از ۲۴ میلیون است.

البته در سال ۲۰۱۱ بود که این شرکت از حالت یک سایت حراجی اینترنتی به مدلی شبیه آمازون، تغییر ماهیت داد.

این سایت فعلا کالاها را در محدوده امارات، عربستان، کویت، مصر، بحرین، عمان و قطر توزیع می‌کند.

مراکز فروش نیمه‌خودکار آن در امارات، عربستان، کویت و مصر مجموعا ۳۵ هزار متر مربع مساحت دارند و این شرکت در حال حاضر ۲۵۰۰ کارمند دارند.

رونالدو مشحور، بومی‌سازی‌هایی هم در زمینه فروشگاه انجام داده است، مثلا در یک مورد فرهنگی در تقابل با جمعه سیاه یا حراج جمعه  کشورهای غربی، اصطلاح جمعه سفید را استفاده می‌کند. چون بر این باور بود که برای جمعه که روز تعطیلی و نماز جمعه در کشورهای مسلمان است، نباید از اصطلاح سیاه استفاده شود.

سوق از شیر مرغ و تا جان آدمیزاد را می‌فروشد و در آن بیش از ۸ میلیون و ۴۰۰ هزار کالا و محصول از کالهای دیجیتال تا وسایل خانه و محصولات آرایشی به فروش می‌رسند.

برخی رسانه‌های گزارش کرده‌اند که آمازون با قیمت ۶۵۰ میلیون دلار سوق را خریده است.

لطفا برای مطالعه بخش‌‌های تازه «یک پزشک» یعنی بخش بریده روزنامه‌های و مجلات قدیمی و بخش «آیا می‌دانید که؟» به خود سایت مراجعه کنید. این بخش‌ها در فید سایت منتشر نمی‌شوند. این بخش‌ها را می‌توانید در سایدبار و نیز زیر صفحه اول سایت پیدا کنید و مطالعه کنید.

خدمات و کالاهای متفاوت خود را هوشمندانه در سایتی آگهی بدهید که آدم‌های متفاوت آن را می‌خوانند!

پلن‌ها و تعرفه‌های جدید آگهی در «یک پزشک» - تماس بگیرید.

یاور ما در شبکه‌های اجتماعی باشید: حتی اشتراک یک مطلب ما از سوی شما، می‌تواند کمک زیادی به افزایش برد و مخاطب و بیشتر خوانده شدن مطالب ما کند.

یک پزشک در شبکه‌های اجتماعی:

کانال تلگرام اصلی «یک پزشک»
کانال تلگرام «یک پزشک پلاس»: مجموعه مطالب جالب به غیر از مطالب اصلی سایت
فیس‌بوک یک پزشک
اینستاگرام یک پزشک
توییتر یک پزشک
گوگل پلاس یک پزشک

به تازگی طراح سابق شرکت مایکروسافت -وینسنت کونار- مصاحبه‌‌ای با گاردین انجام داده است و در آن گفته است که هنوز که هنوز است از اینکه فونت Comic Sans MS را برای مایکروسافت تهیه کرده، احساس افتخار می‌کند.

او گفته است که اصولا این فونت کاربران مبتدی را هدف گرفته بود، اما خیلی‌ها از فونت به صورت نادرست استفاده می‌کردند.

فونت Comic Sans MS در سال ۱۹۹۴ طراحی شد و از سال ۱۹۹۵، به صورت پیش‌فرض در نسخه‌های مختلف ویندوز، قرار داده شد.

این فونت اصولا با هدف استفاده در یکی از بسته‌های نرم‌افزاری با بار کامیک، تهیه شده بود که در آن سگی با نام باب، درابتدا ظاهر می‌شد، در کنار او بالونی دیده می‌شد که روی آن پیامی نقش بسته بود. این پیام در ابتدا به فونت Times New Roman بود.

جالب است که فونت Comic Sans MS با الهام از کامیک‌های گرافیکی مثل بازگشت شوالیه تاریکی یا مردان نگهبان تهیه شده بود.

در این فونت هیچ اجباری به ایجاد خطوط صاف، مرتب و منظم بودن نبود و جنبه تفریحی قضیه حکمفرما بود.

اما بعد از اینکه فونت از سوی اینترنت اکسپلورر هم مورد پشتیبانی قرار گرفت، طعنه‌ها و حمله‌ها آغاز شد.

طوری که در سال ۱۹۹۹، جنبش تحریم فونت Comic Sans توسط دو طراح به راه افتاد! البته هدف این گروه دست انداختن طراح فونت Comic Sans نبود و آنها قبل از شروع جنبش خود به وینسنت کونار ایمیل زده بودند و اجازه او را گرفته بودند و برای او توضیح داده بودند که هدفشان آموزش مردم برای استفاده به‌جا و درست از فونت‌هاست.

برخی‌ها انتقاد کرده بودند که این فونت برای کودکان یا استفاده در کتاب‌های کامیک مناسب است و نباید وارد کارها حرفه‌ای بشود.

اما بعدها انتقادها رنگ باخت و حتی جمعیت حامی این فونت در تامبلر هم پا گرفت.

جالب است که خود آقای کونار تنها یک بار از این فونت برای کارهای مکاتبه‌ای‌‌اش استفاده کرده و این مورد زمانی بود که او از مشکل اتصال اینترنتی‌اش شاکی شده بود و ایمیل‌اش را با این فونت ارسال کرد.

با وجود اینکه طراح و خیلی‌های دیگر، استفاده صحیح از فونت را تصریح کرده‌اند، هنوز از Comic Sans در جاهای نادرست استفاده می‌شود، مثلا وقتی آزمایشگاه شتاب‌دهنده هسته‌ای Cern می‌خواست خبر کشف ذره هیگز بوسون را اعلام کند، از این فونت استفاده کرده بود!

در توییتر این مسئله بازتاب زیادی پیدا کرد و طراحان به مسئله واکنش نشان دادند و کاربران هم به فونت انتخاب‌شده اعتراض کردند.

در هر حال تعداد کسانی که از این فونت متنفرند، همیشه زیاد بود، طوری که خود آقای کونار، از اینکه این فونت این همه تأثیرگذار شده و این همه حساسیت روی آن وجود دارد، شگفت‌زده است. این فونت هنوز مردم را به دو دسته حامی و متنفر تقسیم می‌کند و در مورد آن گاه و بیگاه بحث‌های شدیدی در اینترنت، صورت می‌گیرد.

منبع

لطفا برای مطالعه بخش‌‌های تازه «یک پزشک» یعنی بخش بریده روزنامه‌های و مجلات قدیمی و بخش «آیا می‌دانید که؟» به خود سایت مراجعه کنید. این بخش‌ها در فید سایت منتشر نمی‌شوند. این بخش‌ها را می‌توانید در سایدبار و نیز زیر صفحه اول سایت پیدا کنید و مطالعه کنید.

خدمات و کالاهای متفاوت خود را هوشمندانه در سایتی آگهی بدهید که آدم‌های متفاوت آن را می‌خوانند!

پلن‌ها و تعرفه‌های جدید آگهی در «یک پزشک» - تماس بگیرید.

یاور ما در شبکه‌های اجتماعی باشید: حتی اشتراک یک مطلب ما از سوی شما، می‌تواند کمک زیادی به افزایش برد و مخاطب و بیشتر خوانده شدن مطالب ما کند.

یک پزشک در شبکه‌های اجتماعی:

کانال تلگرام اصلی «یک پزشک»
کانال تلگرام «یک پزشک پلاس»: مجموعه مطالب جالب به غیر از مطالب اصلی سایت
فیس‌بوک یک پزشک
اینستاگرام یک پزشک
توییتر یک پزشک
گوگل پلاس یک پزشک

کاری که اسکات ویور در طول روز انجام می‌دهد، شاید کمی خسته‌کننده بنماید. او در طول روز فروشنده یک مغازه بقالی است.

اما اسکات در حین فراغت، یک سرگرمی هنری عمده دارد. او چند دهه است که با چوب کبریت، حجم‌ها و آثار هنری بسیار زیبایی درست می‌کند. تنها ابزار کار او هم کمی چسب و یک ناخن‌گیر است.

در این میان شاهکار مسلم او مجسمه‌ای مربوط به سانفرانسیسکو است که در طبقات و لایه‌های مختلف خود به زیبایی مناطق شاخص این هشر مثل پل گلدن گیت یا محله چینی‌ها را نشان می‌دهد.

۳۰ سال تمام طول کشید تا او با صرف ۳ هزار ساعت وقت و استفاده از ۱۰۵ هزار و ۳۸۷ چوب کبریت این اثر را بیافریند.

اسکات از چوب کبریت‌هایی از برندهای مختلف استفاده می‌کند، مثلا برای ایجاد همین حجم هنری مربوط به سانفرانسیسکو، او از چوب‌کبریت‌هایی از کنیا، مراکش، اسپانیا، آلمان غربی و ایتالیا استفاده کرد.

اثر هنری او از سال ۲۰۱۲ به موزه هنرهای تجسمی آمریکا منتقل شده است.

لطفا برای مطالعه بخش‌‌های تازه «یک پزشک» یعنی بخش بریده روزنامه‌های و مجلات قدیمی و بخش «آیا می‌دانید که؟» به خود سایت مراجعه کنید. این بخش‌ها در فید سایت منتشر نمی‌شوند. این بخش‌ها را می‌توانید در سایدبار و نیز زیر صفحه اول سایت پیدا کنید و مطالعه کنید.

خدمات و کالاهای متفاوت خود را هوشمندانه در سایتی آگهی بدهید که آدم‌های متفاوت آن را می‌خوانند!

پلن‌ها و تعرفه‌های جدید آگهی در «یک پزشک» - تماس بگیرید.

یاور ما در شبکه‌های اجتماعی باشید: حتی اشتراک یک مطلب ما از سوی شما، می‌تواند کمک زیادی به افزایش برد و مخاطب و بیشتر خوانده شدن مطالب ما کند.

یک پزشک در شبکه‌های اجتماعی:

کانال تلگرام اصلی «یک پزشک»
کانال تلگرام «یک پزشک پلاس»: مجموعه مطالب جالب به غیر از مطالب اصلی سایت
فیس‌بوک یک پزشک
اینستاگرام یک پزشک
توییتر یک پزشک
گوگل پلاس یک پزشک

خب، باید بگویم که تعداد کسانی که آی‌فون دارند و در عین حال احساس می‌کنند که نیاز دائم به یک گوشی اندرویدی هم دارند، خیل زیاد نیست.

وبلاگ‌نویس‌ها و روزنامه‌نگاران فناوری ممکن است برای آگاهی از هر دو دنیا، هم گوشی آی‌فون و هم گوشی اندرویدی داشته باشند، منتها احتمالا لازم ندارند که این دو نوع گوشی را همیشه کنار خود داشته باشند.

اما به تازگی یک پروژه کیک‌استارتر شروع شده و ۱۰۰ هزار دلار هم سرمایه جمع کرده است که به کمک آن می‌توانید به صورت ساده‌تری این دو گوشی را کنار هم داشته باشید.

این پروژه Eye نام دارد که در واقع یک کیس ۱۸۹ دلاری آی‌فون است. این کیس در عین حال یک گوشی اندرویدی، پاوربانک و ابزار ذخیره اطلاعات هم هست!

من واقعا نمی‌دانم که واقعا چند نفر پیدا می‌شوند که بابت این کیس اندکی حجیم حاضر باشند، این همه پول خرج کنند، اما باید بگویم مشخصات کیس/گوشی مورد نظر نسبتا خوب است:

صفحه نمایش ۵ اینچی- ۲۵۶ گیگ حافظه- شکاف سیم کارت- امکان شارژ وایرلس گوشی اندرویدی و ….

به این ترتیب صاحب آی‌فون هر وقت دلش هوای یک اپ مختص اندروید را کرد، می‌تواند گوشی‌اش را بچرخاند و از آی‌فون وارد دنیای اندروید شود.

در ضمن این کیس، می‌تواند آی‌فون را شارژ کند، این کیس یک پاوربانک ۲۸۰۰ میلی آمپرساعتی هم هست که می‌تواند طول زمان شارژ آی‌فون را ۳ برابر کند!

میزان مصرف گوشی اندرویدی خیلی بهینه است، طوری که سازنده آن می‌گوید، در صورت عدم استفاده، هر ساعت تنها یک درصد شارژ کم می‌کند.

به علاوه کاربر این کیس، می‌تواند اطلاعات مورد نظر آی‌فون را وارد کارت حافظه SD بکند. برای این کار یک اپ iOS‌ اختصای وجود دارد.

این گوشی/کیس، دو شیار برای سیم کارت دارد، به این ترتیب می‌توانید در آن واحد، با سه سیم‌کارت کار کنید!

کلا با این کیس، تبدیل به کاربر خیلی جالبی می‌شود. اما می‌توانم حدس بزنم که مدیریت این مجموعه همیشه کاربر را مقداری سرگردان و آشفته کند!

منبع

لطفا برای مطالعه بخش‌‌های تازه «یک پزشک» یعنی بخش بریده روزنامه‌های و مجلات قدیمی و بخش «آیا می‌دانید که؟» به خود سایت مراجعه کنید. این بخش‌ها در فید سایت منتشر نمی‌شوند. این بخش‌ها را می‌توانید در سایدبار و نیز زیر صفحه اول سایت پیدا کنید و مطالعه کنید.

خدمات و کالاهای متفاوت خود را هوشمندانه در سایتی آگهی بدهید که آدم‌های متفاوت آن را می‌خوانند!

پلن‌ها و تعرفه‌های جدید آگهی در «یک پزشک» - تماس بگیرید.

یاور ما در شبکه‌های اجتماعی باشید: حتی اشتراک یک مطلب ما از سوی شما، می‌تواند کمک زیادی به افزایش برد و مخاطب و بیشتر خوانده شدن مطالب ما کند.

یک پزشک در شبکه‌های اجتماعی:

کانال تلگرام اصلی «یک پزشک»
کانال تلگرام «یک پزشک پلاس»: مجموعه مطالب جالب به غیر از مطالب اصلی سایت
فیس‌بوک یک پزشک
اینستاگرام یک پزشک
توییتر یک پزشک
گوگل پلاس یک پزشک

امروز شاهد یک اتفاق عجیب بودم که البته بی سابقه نیست. یک نفر از یک بانک کاری شخصی با کسی داشته که توی اون بانک حساب داره و به سادگی به خودش اجازه داده اطلاعات حساب اون فرد رو چک کنه، تلفش رو برداره و بهش زنگ بزنه.

ظاهرا این بانک با اینهمه ادعا دو نکته بدیهی رو نمی دونه:

1. در یک سازمان باید سطح دسترسی به اطلاعات تعریف بشه. افراد مختلف باید به بخش های مختلف دسترسی داشته باشن و هر کس باید فقط به بخشی از اطلاعات دسترسی داشته باشه که بهش مربوطه. این مساله به طور خیلی خاص تر در مورد اطلاعات شخصی افراد هم معتبره. سازمان های مدرن تر شاید تصمیم بگیرن بخش عظیمی از اطلاعاتشون رو برای تمام کارمندان یا حتی عموم مردم باز کنن ولی بازم این باز کردن نباید باعث زیر سوال رفتن پرایوسی آدم ها بشه. مثلا ممکنه فیسبوک با ایده دسترسی مسطح به اطلاعات، به همه کارمندانش اجازه بده به میزان چت ها دسترسی داشته باشن ولی نباید اجازه بده هر کسی بتونه چت افرادی که می خواد رو بخونه.

2. اگر من اطلاعاتی به سازمانی می دم، فقط در محدوده های مرتبط اجازه استفاده از اونها وجود داره. اگر من تلفنم رو به بانک می دم برای اینه که در صورت مشکلی در حسابم بهم زنگ بزنه یا بتونه موقع برداشت و پرداخت بهم اسمس بده. تبلیغ کردن یک سرویس همون بانک شاید در محدوده خاکستری باشه ولی دادن شماره من به یکی دیگه برای تبلیغ یا قرارداد متقابل و تبلیغ کردن یک سرویس دیگه مطمئنا محدوده قرمز است و تماس تلفنی یکی از کارمندهاش برای کارهای شخصی شون مطمئنا منطقه بنفش.

درک این موضوعات و برخورد جدی با این موارد است که اعتبار یک موسسه و سازمان رو حفظ می کنه و ما هم باید در موردش هشیار باشیم. هم به عنوان تولید کننده و مشاور سرویس ها و هم به عنوان مصرف کننده و کاربر.

اول:  دوازده سال روزنوشت‌های بهساد

دوازده سال از نوشتن روزنوشت‌های بهساد می‌گذرد. این روزها که بازهم کم‌تر از گذشته می‌نویسم و تصمیم دارم بیش از پیش بنویسم و بازهم کم‌تر می‌نویسم. کم‌تر نوشتن دلایلی دارد. از جمله این که خوانندگان بیشتر به سمت و سوی تلگرام و اینستاگرام خوانی رفته‌اند و چون مخاطب است که نویسنده را بر سر ذوق می‌آورد، لاجرم مخاطب کم‌تر، ذوق نوشتن را هم کم می‌کند. چند بار به این فکر افتاده‌ام که اینستاگرام و کانال تلگرام بهساد را فعال کنم که چندان برایم جذاب نیست. من به طور فلسفی با این دو رسانه که عیار فکری جامعه ایران را به شدت پایین آورده مشکل دارم. پیشتر نیز گفته‌ام که وقتی یک جمله خوب در یک کتاب خوب نوشته می‌شود به مثابه آن است که با خواندن جملات پیشین آن جمله خوب، ذهن آدمی شخم می‌خورد و سپس آن جمله خوب به شکل یک نهال زیبا در ذهن نشانده می‌شود و پس از آن نیز جملات بعدی آن نهال را آبیاری می‌کنند تا آن نهال به میوه باور برسد. حال  اما نشاندن یک نهال هر چند زیبا در یک ذهن نامتمرکز و بعد رها کردن آن چیزی جز اغتشاش ذهنی نخواهد بود. بگذریم از لمپنیسمی که این شبکه‌های اجتماعی به آن دامن زده‌اند که جای گفتگو ندارد.

به هر ترتیب تا وقتی که از نظر فکری برایم میسر باشد نوشتن در روزنوشت‌های بهساد را ادامه خواهم داد و قصدی برای تعطیل کردن آن ندارم.

دوم: اقتصاد و بازار

به جای اینکه به تاریکی لعنت بفرستی ، یک شمع روشن کن! نشسته‌ایم و غر می‌زنیم که اقتصاد فلان است و بهمان و برخی در همین اقتصاد ویران و رکود مطلق، تا حد زیادی به طور سالم درآمدهای خوب دارند و رو به پیشرفت هستند. وضعیت پرداخت‌های دولت و کارفرمایان بدتر از همیشه است و در عدم پرداخت مطالبات حرفه‌ای شده‌اند. هزار و یک بهانه می‌آورند که پول شما را پرداخت نکنند. اما این اشتباه استراتژیک ما بوده است که هنوز هم به بازار دولتی تکیه کرده‌ایم. شرکت‌های خصوصی باید بیشترین فاصله را از دولت و بازار آن داشته باشند. نزدیک شدن به بازار دولتی معادل بردن کشتی به مرکز طوفان است. دولت در مفهوم عام آن با پیچیده کردن فضای کسب و کار و اعمال محدودیت‌های بیشتر، کار کردن را به شدت سخت کرده‌است. به خصوص از آنجایی که مبحث فناوری اطلاعات مورد توجه آقایان قرار گرفته است، فکر می‌کنند که با وضع قوانین و اعمال سیاست‌های جدید به کیفیت قابل توجهی در نرم‌افزار خواهند رسید. در حالی‌که آن چه دولت به آن نیاز دارد، افزایش توان کارفرمایی و ایجاد تعامل بیشتر با پیمانکاران بخش خصوصی است. یک مجری بد می‌تواند یک قانون خوب را خراب کند و به عکس یک مجری خوب می‌تواند حتی از یک قانون ضعیف استفاده مناسبی بنماید. ضعف دولت علاوه بر فساد سیستماتیک و عدم شفافیت، در ضعف بدنه کارشناسی آن نهفته است و برخوردهای از بالا به صرف این‌که کارفرما است و پیمانکار باید تبعیت نماید، نمی‌تواند به نتیجه خاصی برسد. خلاصه این‌که چوب انتخاب اشتباه استراتژیک خود را می‌خوریم و انتظار از تغییر دولت بیهوده است وقتی که نمی‌توانیم به سادگی خود را تغییر دهیم.

سوم: جامعه

جامعه احساس زده ایران به کجا می‌رود؟ همین چند ماه پیش بود که تب و تاب پلاسکو کشور را گرفته بود و امروز گویی اتفاقی نیفتاده است. ضمن این که جامعه ما به وقایعی مانند پلاسکو که در یک روز حدود سی نفر جان خود را از دست می‌دهند به شدت و البته در لحظه واکنش نشان می‌دهد و به مرگ و میر جاده‌ای که هر روز در حدود هفتاد نفر می‌باشد هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد. از این گونه واکنش‌های احساسی بسیار وجود دارد. اما نکته این است که این جامعه به شدت دروغ‌گو شده است و ارزش‌های اخلاقی در آن روز به روز بیشتر به اضمحلال می‌رود. این گفتار من همان لعنت به تاریکی است که شاید نتوانم برای ایجاد روشنایی در آن شمعی روشن کنم. هر چند صداقت و پای‌بندی به اخلاق خود به تنهایی می‌تواند مزایایی برای انسان داشته باشد.

دوستانی در دانشگاه شهید بهشتی دارن با همکاری دکتر کتانفروش، مسابقه جذابی رو اجرا می کنن که اسمش رو گذاشتن گمانش. این مسابقه بین بات‌هایی است که سعی می کنن توی یک مسابقه ۲۰ سوالی برنده بشن. در زمان مناسبی فرصت دارین ربات های خودتون رو آموزش بدین و بعد در مسابقه شرکتشون بدین. برای برنده شدن منطقا باید نسبتی مناسب از پردازش زبان طبیعی، وب اسکرپینگ و سمانتیک وب رو مخلوط کنین ولی جوری که من از قواعدش فهمیدم حتی تازه واردها هم می تونن تلاش هایی بکنن و قدم های اول رو برای امسال بردارن تا مسیرشون برای سال بعد رو کشف کنن. اگر علاقمند هستین از وب سایت رقابت گمانش ماجرا رو دنبال کنید.

آن مکعب‌های دوست‌داشتنی زمان کودکی، هنوز هم برای بسیاری از ماها، مظهر ابتکار و تخیل و سرگرمی هستند.

سال‌ها زیادی گذشته، اما علاقه بسیاری از ماها به آن لگوها از بین نرفته است، برخی از ماها بخت آن را دارند که به بهانه بازی با فرزندانشان لگوبازی کنند! برخی این میل را در خود سرکوب می‌کنند، برخی‌ها هم به لگوهای لوکس مدل جدید عادت ندارند و دوست دارند با همان لگوهای قدیمی بازی کنند.

اما اگر میل دارید، در آن واحد هم یادی از لگوهای دوست‌داشتنی کنید و هم یک دکوراسیون کاربردی منحصر به فرد برای خانه خود داشته باشید، باید بگویم که شرکتی به نام EverBlock پیدا شده که این آرزوی شما را محقق کرده است.

این شرکت، لگوهای بزرگی می‌سازد که با چینش آنها در کنار هم می‌توانید تعداد قابل توجهی وسیله کاربردی یا پارتیشن در خانه برای خود بسازید.

لگوها یا بلوک‌های پلاستیکی تولیدی این شرکت ۴ نوع هستند.

با هم در اینجا مرور می‌کنیم که با این لگوها چگونه می‌توانید خانه خود را دوست‌داشتنی کنید.

امیدواریم که شرکتی ایرانی پیدا شود و با تولید لگوهایی با همین سبک یا اصلا با ابتکاراتی فراتر از شرکت EverBlock، این آرزوی ما کودکان دیروز را برآورده کند.

نوشته شرکتی که برای آدم‌های بزرگسال لِگو می‌سازد اولین بار در یک پزشک پدیدار شد.

نشستن سیگار کشیدن جدید است. مطالعات نشان می­‌دهند که ما به طور متوسط ۱۲ ساعت از روز را در حالت نشسته می­‌گذرانیم و این زمان زیاد نشستن، تاثیرات مخربی بر وضعیت جسمی و روحی ما می­‌گذارد:

• نشستن طولانی مدت، فشار زیادی روی لگن، زانو و ستون فقرات وارد می‌کند.
• باعث افزایش قند خون می‌شود.
• عدم تحرک،  با سرطان و بیماری قلبی در ارتباط است.

• می‌تواند موجب دیابت و مشکلات کلیه و کبد شود.
• هم چنین سالانه منجر به  ۹% از مرگ های ناگهانی می­‌شود.

اگر هیچ یک از دلایل بالا شما را متقاعد نمی‌­کند، می­توانید به این موضوع فکر کنید که بدون در نظر گرفتن هرگونه ضرر یا منفعتی، ایستادن هم مثل نشستن مدلی از کار کردن است.

کارمندان اداری در سراسر دنیا در پی یافتن روش­هایی برای جدا شدن از صندلی­‌های خود هستند و یکی از موثرترین راه­ها برای حل مشکل نشستن زیاد، استفاده از میزهای ایستاده است.

مجموعه این عوامل و نبود میز تبدیلی مناسب در بازار ما را بر آن داشت که فرامیز را طراحی و کمپین پیش فروش آن را در وبسایت دونیت ایجاد کنیم.

ما با طراحی و تولید فرامیز قصد داریم به مردم کمک کنیم تا تعادل بیشتری در زندگی خود برقرار کنند. فرامیز هر محیط کاری را به محلی برای نشستن یا ایستادن تبدیل می­کند.

سادگی، زیبایی، وزن کم و پایداری از ویژگی­‌های فرامیز است.

فرامیز را بر روی میز خود قرار دهید و با تغییر ارتفاع آسان، آن را در ارتفاع مورد نظر خود تنظیم کرده و ایستاده کار کنید.

با فرامیز زندگی سالم­تری را تجربه کنید، نیروی تازه­‌ای به ذهن و جسم خود بدمید و فضای کاری خود را به محیطی فعال و شاد تبدیل کنید.

چرا به فرامیز علاقه­‌مند خواهید شد:

• بسیار سبک است: فقط ۶٫۵ کیلوگرم، قابل حمل در محل کار، منزل، کنفرانس و…
• استفاده از آن بسیار آسان است: فقط کافی است میز را به سمت بالا کشیده و در محل مورد نظر خود قفل کنید.
• محدودۀ ارتفاعی وسیعی را در بر می­‌گیرد: قابل تنظیم در ۹ ارتفاع متفاوت بین ۰ تا ۴۵ سانتی­متر در کمتر از ۲ ثانیه.
• کیفیت ساخت: جنس رویه از MDF روکش­دار و پایه‌­ها از چوب راش است که علاوه بر زیبایی، مقاومت زیادی را به ارمغان می­‌آورد.
• هوشمند و با کارایی بالاست: ایجاد شیارهایی برای قرار گرفتن گوشی، تبلت، لیوان و همچنین جریان هوا برای خنک شدن لپ تاپ.
• تحمل وزن ۱۵ کیلوگرم: می­توانید یک مانیتور بزرگ، لپ تاپ سنگین،تبلت و گوشی را بر روی آن قرار دهید.
• نیازی به مونتاژ قطعات ندارد: فرامیز به محض خروج از بسته بندی قابل استفاده است.

در کمپین فرامیز در وبسایت دونیت منتظر شما هستیم.

“ایستادن را انتخاب کنید”

وب سایت فرامیز : http://faramiz.ir/

کانال تلگرام : https://t.me/faramiz

اینستاگرام : https://www.instagram.com/faramiz.ir/

تویتر : https://twitter.com/DeskFaramiz

فیسبوک : https://www.facebook.com/faramiz/

لطفا برای مطالعه بخش‌‌های تازه «یک پزشک» یعنی بخش بریده روزنامه‌های و مجلات قدیمی و بخش «آیا می‌دانید که؟» به خود سایت مراجعه کنید. این بخش‌ها در فید سایت منتشر نمی‌شوند. این بخش‌ها را می‌توانید در سایدبار و نیز زیر صفحه اول سایت پیدا کنید و مطالعه کنید.

خدمات و کالاهای متفاوت خود را هوشمندانه در سایتی آگهی بدهید که آدم‌های متفاوت آن را می‌خوانند!

پلن‌ها و تعرفه‌های جدید آگهی در «یک پزشک» - تماس بگیرید.

یاور ما در شبکه‌های اجتماعی باشید: حتی اشتراک یک مطلب ما از سوی شما، می‌تواند کمک زیادی به افزایش برد و مخاطب و بیشتر خوانده شدن مطالب ما کند.

یک پزشک در شبکه‌های اجتماعی:

کانال تلگرام اصلی «یک پزشک»
کانال تلگرام «یک پزشک پلاس»: مجموعه مطالب جالب به غیر از مطالب اصلی سایت
فیس‌بوک یک پزشک
اینستاگرام یک پزشک
توییتر یک پزشک
گوگل پلاس یک پزشک

ساعت‌های مخصوص نابیناها تا به حالا بیشتر گویا بودند و کاربر آن نمی‌توانست به صورت خصوصی، متوجه زمان بشود.

اما ماه آینده میلادی ساعت هوشمند «دات» با طراحی گرد و زیبا توسط یک شرکت کره‌ای به نام روانه بازار خواهد شد.

همان طور که در تصویر می‌بینید، صفحه نمایش این ساعت، حاوی قطعات متحرکی است که فرد نابینا را قادر می‌سازد با لمس آن، علایم بریل روی آن را حس کند.

به علاوه این ساعت دکمه‌هایی در دو سو دارد که از طریق آن می‌توان پیام‌های ساده ارسال کرد.

شرکت کره‌ای دات از سال ۲۰۱۴ مشغول توسعه این ساعت بوده. مشکل عمده‌ای که تا به حال این شرکت داشت، طراحی قطعات متحرک ساعت بوده، طوری که به خاطر لمس‌های مکرر کاربر، آسیب نبینند و ساعت بادوام باشد.

این ساعت همین الان هم آنقدر محبوب است که ۱۴۰ هزار نفر آن را پیش‌خرید کرده‌اند. یکی از افراد مشهوری که ساعت دات را پیش‌خرید کرده است، خواننده مشهوری نابینای آمریکا استیو واندر است.

انتظار می‌رود که ۱۰۰ هزار دستگاه از ساعت‌های دات سال ۲۰۱۷ تحویل مشتری‌ها بشود و بقیه ساعت‌ها، یعنی ۴۰ هزار عدد، سال بعد تحویل داده شوند. در این میان هزار دستگاه از ساعت‌ها، وارد فروشگاه‌های خرده‌فروشی لندن خواهند شد و با بهای ۳۲۰ دلار به فروش خواهند رسید.

ساعت‌های هوشمند، تنها گام نخست شرکت بات در جهت تولید وسایل هوشمند برای افراد نابینا هستند.

دات همچنین یک قرارداد یک میلیون دلاری با دولت کنیا، برای تحویل ۸ هزار دستگاه کتاب‌خوان بریل آموزشی «دات مینی» بسته است. قیمت هر یک از این دستگاه‌ها حدود ۲۰۰ دلار است.

این شرکت همچنین در نظر دارد با مشارکت گوگل در سال ۲۰۱۸، یک کتابخوان الکترونیک شبیه کیندل به نام دات پد را وارد بازار کند که این تبلت به جای نشان دادن واژه‌ها با اجزای متحرک قابل لمس، مجهز به صفحه نمایش تکتایل است، یعنی به صورت مجازی حس لمس و برجستگی را القا می‌کند.

و دست آخر، یکی دیگر از پروژه‌های شرکت دات یک سامانه هوشمند بریل است که در زیرساخت‌های عمومی، امکان اطلاع‌رسانی و تعامل با نابیناها را خواهد داد.

منبع

لطفا برای مطالعه بخش‌‌های تازه «یک پزشک» یعنی بخش بریده روزنامه‌های و مجلات قدیمی و بخش «آیا می‌دانید که؟» به خود سایت مراجعه کنید. این بخش‌ها در فید سایت منتشر نمی‌شوند. این بخش‌ها را می‌توانید در سایدبار و نیز زیر صفحه اول سایت پیدا کنید و مطالعه کنید.

خدمات و کالاهای متفاوت خود را هوشمندانه در سایتی آگهی بدهید که آدم‌های متفاوت آن را می‌خوانند!

پلن‌ها و تعرفه‌های جدید آگهی در «یک پزشک» - تماس بگیرید.

یاور ما در شبکه‌های اجتماعی باشید: حتی اشتراک یک مطلب ما از سوی شما، می‌تواند کمک زیادی به افزایش برد و مخاطب و بیشتر خوانده شدن مطالب ما کند.

یک پزشک در شبکه‌های اجتماعی:

کانال تلگرام اصلی «یک پزشک»
کانال تلگرام «یک پزشک پلاس»: مجموعه مطالب جالب به غیر از مطالب اصلی سایت
فیس‌بوک یک پزشک
اینستاگرام یک پزشک
توییتر یک پزشک
گوگل پلاس یک پزشک

نام استارتاپ: IoTize

وب سایت: iotize.ir

سال تاسیس: ۱۳۹۴

موضوع: اتصال ریموت و IoT

نام صاحب استارتاپ: علی ذوقی

توضیح بیشتر:
با استفاده از IoTize کاربران لینوکسی می توانند بوردهای لینوکسی خود را از جمله رزبری پای، کوبی بورد و همچنین کامپیوترهای شخصی خود را از طریق پروتکل ssh از راه دور مونیتور و کنترل نمایند.

کافیست نرم افزار IoTize را بر روی بورد یا کامپیوتر شخصی خود نصب کرده و طبق آموزش https://iotize.ir/start دستگاه خود را از همه جا مونیتور و کنترل نمائید.

اشتراک گذاری

حوالی ۲۰۰۸ من یک مک بوک خریدم. از اون سفیدهای بانمک. الان متن اون نوشته به نظرم خیلی عجیب می یاد؛ و این خیلی خوبه. بعد از چند ماه روی اون مک بوک سفید لینوکس نصب کردم و برگشتم به دنیای دلچسب خودم. حالا هم بعد از ۸ سال، دوباره تقاطع زندگی من به یک مک بوک خورده. شرکت جدید کامپیوتر رسمی اش مک بوک است و منم یکی گرفته ام. مطمئنا یکی از اون سری ها که دگمه esc داره و خوشبختانه خروجی‌های استاندارد شامل HDMI.

اینبار هم تصمیم دارم تا مدتی سیستم عامل اصلی مک رو نگه دارم و تجربه اش کنم. به هر حال هر چی باشه زیر این پوسته اپلی، قلبی از گنو/بی اس دی خوابیده و این باعث می شه تحملش خیلی راحتتره بشه.

فعلا تقریبا یک هفته دستم بوده و سعی کردم با کمتر غر زدن مثل یک اپلی ازش استفاده کنم. در دفاع ازش می تونم اینها رو بگم:

• به هرحال ابزارهای گنو رو داره و در نتیجه می شه ازش استفاده کرد. چیزهایی مثل grep، ssh، pip و بقیه دوستاشون. همچنین جامعه بزرگی از برنامه نویس ها ازش استفاده می کنن و در نتیجه احساس تنهایی نمی کنین
• کیفیت سخت افزار بسیار خوب به نظر می رسه. بدنه محکم، کیبورد راحت و جذابه و ترک پد و صفحه نمایش و حتی پورت ها با کیفیتی متفاوت از چیزهای دیگه (مثلا در مقایسه با ایسوس خودم)‌
• عمر باتری بسیار خوبه که خب با توجه به وزن سنگین‌تر از مثلا همون ایسوس و هماهنگی کامل سخت افزار و نرم افزار دور از ذهن هم نیست
• ایده های مثبتی داره مثلا امکان سینک کردن کلیپورد با گوشی اپلی؛ که البته اگر انتخابی بود بسیار بهتر بود

و البته اشکالات ریز و درشت هم داره که زندگی روزمره رو سخت می کنن:

• گفتم سخت افزارش خوبه؟ ال سی دی لنووهای من همه تا ۱۸۰ درجه بر می گشتن. این خیلی کمتر برمیگرده و تو خیلی کاربردها کافی نیست.
• در نرم افزار به نظرم بسیار محدود هستیم. مثلا نه یک ادیتور به کیفیت ادیتور ساده و پیش فرض گنوم داره و نه یک ترمینال به کیفیت ترمینالی مثل ترمیناتور. برای ترمینال با iTerm2 میشه کار رو راه انداخت ولی برای ویرایشگر واقعا چیزی پیدا نکردم. پیش فرضش راست به چپ نمی شه وقتی فارسی می نویسم. هرچند بعضی ها می گن می شه… قلق داره؟ (:
• دست شما برای کارهای ابتدایی هم بسیار محدوده. مثلا شورت کات اینکه با گرفتن کلید فلان و فلان، فلان برنامه باز بشه کجاست؟! یا مثلا منتقل کردن یک پنجره با صفحه کلید به یک اسپیس خاص. حتی کارهای بسیار ساده مثل کلیپ بورد منیجر یا منتقل کردن یک پنجره از یک مانیتور به مانیتور بعدی هم نیازمند نصب یکسری برنامه ریز و میز هستن که گاهی مثلا ۵ دلار هم پولشونه (:
• مک او اس تن شکل کاربری شمار و محدود می کنه. شدیدا وابسته است به ماوس و گسچرهاش در حالی که من ترجیح می دم در حداقل موارد دستم رو از روی کیبورد بردارم.
• ایده های عجیبی مثل اینکه اگر برنامه ای رو فول اسکرین کردین بره یک چیزی شبیه اسپیس بشه از کجا اومده؟ و به چه دردی می خوره؟ یک بازنشسته شاید تو خونه اش بخواد سافاری براش تبدیل به یک اسپیس مجزا بشه ولی من که تو لینوکس با ۹ تا اسپیس کار می کنم و اینجا چون نمی تونم ماتریسی بچینمشون با ۶ تا، اصلا علاقمند نیستم که وقتی ترمینال رو فول اسکرین می کنم تبدیل بشه به یک اسپیس اون آخر!
• برای کسی که از دنیای لینوکس می یاد دانلود کردن برنامه از یک سایت و اجرا کردنش کاری بسیار عجیبه! آخه چرا؟! الان که سافتور سنتر رو کپی کردن خب حداقل همه برنامه های مهم رو بذارن توش. برای مای اسکوئل من واقعا باید با brew وارد ماجرا بشم (و لعنت به اون احمقی که raw.githubusercontent.com رو فیلتر کرده!)
• یک فایل براوزر درست هم نداره! کلید enter که یعنی «ورود»، اسم فایل رو عوض می کنه و تولبار پایین نیست که نشون بده حجم فایل چقدره یا من کشف نکردم چطوری باید فایل های مخفی رو نشون داد! چه کاریه خب ((: PCManFM بسیار کاراتر از این مهمله
• جنازه سنگین iTunes هنوز به سیستم وصله
• تم و اینها که تقریبا نداره (: مرحوم اجازه داده بین گرافیت و آبی یکی رو انتخاب کنم (: من حداقل های لایت رو نارنجی کردم که احساس شخصی سازی کرده باشم. شایدم باید برای پشتش برچسب بخرم (:
• دانگل وی جی ای من رو نمی شناسه و در نتیجه مونیتور وی جی ای خونه بلااستفاده است و ظاهرا باید یک مونیتور اچ دی ام آی برای خونه بخرم
• توی داک نمی تونم مثل آدم با یه شورتکات یا کلیک یه برنامه رو در پنجره جدید در همین اسپیس باز کنم. اگر روی ترمینال کلیک کنم می ره توی اسپیسی که ترمینال باز هست، نشونش می ده. کف انتظار من اینه که بتونم مثلا کنترل کلیک کنم و یه پنجره جدید باز کنه نه اینکه رایت کلیک کنم، از تو منو انتخاب کنم که پنجره جدید می خوام (:
• به خاطر نداشتن ایکس، میدل پیست کلیک رو نداریم. در لینوکس اگر چیزی رو سلکت کنیم و بعد میدل کلیک کنیم پیست می شه. در واقع دو تا حافظه برای کلیپبورد در لحظه هست که بسیار مفیده.
• این دگمه شبدر گیج کننده است. گاهی برای کپی پیست شبدر و وی داریم گاهی کنترل و وی. یا مثلا تب های براوزر با کنترل چپ و راست می رن و جای دیگه با شبدر. چه برسه که از خود اپل کیبورد اکسترنال نخرین.
  -انیمیشن؟! اینهمه؟ فقط واقعا وابلی ویندو جاش خالیه (:
• یکی از دم دست ترین و مفیدترین قابلیت ها اینه که من بتونم یه پنجره رو بالای بقیه پنجره ها نگه دارم…

خلاصه اینطوری ها. یک جزییاتی به شکل عجیبی ضعیف هستن. راستش نظر عمومی من اینه که این سیستم عامل پایدار و معقوله احتمالا ولی بیشتر به سمت کسانی که نیازهای گسترده ندارن و سیستم عامل براشون یک چیز ساده است برای مثلا تهیه کردن یک آی دی ای و یک ترمینال و یک براوزر و یک پنجره چت. در مقابل من معمولا سه تا آی دی ای همزمان برای سه پروژه جدا با سه مجموعه ترمینال و دو سه مدل براوزر برای هر پروژه باز دارم ؛ هر کدوم در یک اسپیس و تقریبا دستم رو از کیبورد برنمی دارم مگر برای خوراکی خوردن یا کارهای بامزه دیگه. احتمالا کمی عادت می می کنم و ابزارهای جانبی کمک زیادی می کنن. آهان.. در این لحظه این ابزارها نجات بخش هستن:

• Commander One که دارم سعی می کنم باهاش به مشکلات فایندر غلبه کنم و فایل هام رو تحت کنترل بگیرم
• Copy Clip 2 که به عنوان کلیپ بورد منیجر کار می کنه
• Spectacles که اجازه می ده یک کم پنجره ها تحت کنترل من باشن و مثلا بتونم از این مونیتور ببرمشون توی اون یکی مونیتور یا بگم نصف سمت راست فلان نمایشگر رو بگیره
• iTerm2 که یک ترمینال است با امکاناتی بهتر از ترمینال استاندارد
• HyperSwitch که وظیفه مهم آلت-تب زدن برای گشتن بین پنجره های اسپیسی که توش هستم رو فراهم می کنه

و مشکلات اصلی که هنوز حل نشدن اینها هستن که اگر براشون جواب داشته باشین خوشحال می شم:

• یک ادیتور معقول متن محض که اگر توش فارسی نوشتن راست به چپ بشه و اگر انگلیسی نوشتم چپ به راست و حروف فارسی فارسی و نیم فاصله و اینها رو هم با هم قاطی پاتی نکنه. چیزی که در واقع به خاطر لایبری های معقول لینوکس، تمام برنامه ها دارنش. ساپورت فارسی مک از نظر من از ۸ سال پیش تقریبا هیچ پیشرفتی نکرده.
• یک برنامه که بتونم باهاش ویدئوکست ضبط کنم! بتونم وبکم رو گوشه صفحه داشته باشم و صفحه و صدا رو هم ضبط کنه. دلیل اینکه پروژه بستون مدتی است پیش نرفته همینه!
• یک برنامه یا روش یا هر چی که بتونم شورتکات رو به یکسری برنامه اساین کنم. مثلا بگم هر وقت شبدر-آلت-ای رو زدم، یه پنجره جدید ادیتور متن باز کن
• روشی که بتونم یک پنجره رو با کیبورد به یک اسپیس دیگه منتقل کنم
• روشی که بتونم بدون باز کردن منو، از داک پنجره جدیدی از یک برنامه باز کنم. مثلا کنترل کلیک کنم و یک ترمینال جدید باز بشه
• بتونم یه پنجره رو روی پنجره های دیگه نگه دارم، حتی وقتی فعال نیست

همین!

هنگامی که کودکتان روی دیوار با مداد خطی بزرگ می‌کشد یا وقتی قسمتی از دیوار اتاقتان، ترکی زشت برداشته است، چه می‌کنید. راه حل دائمی تعمیر و نقاشی مجدد است.

اما آدم‌هایی هم هستند که طور دیگری به مسائل و مشکلات روزمره نگاه می‌کنند و به شیوه دیگری با مشکلات خود مبارزه می‌کنند.

بکوشید هنر مبارزه را با مشکلات را مثل این آدم‌ها، در مسائل روزمره خود وارد کنید:

وقتی در خودروی این مرد روس، بعد از تصادف آسیب دید:

ترمیم زیبای یک ظرف غذای پرندگان با DVD به درنخور:

تصور می‌کردید به جای دور انداختن یک گلدان شکسته، بتوان کار دیگری کرد؟!

ترمیم دیوار خراب‌شده با لگو:

افتادن یک دوست در راه‌پله باعث تخریب دیوار شده. اما به جای ترمیم خرابی، آن قسمت به عنوان یادگاری حادثه داخل یک قاب قرار داده شده!

می‌توان به ترک و خرابی دیوار، طور دیگری نگاه کرد:

به جای نقاشی کامل خط کشیدن کودک روی یک دیوار، می‌توان اثر هنری او را ادامه داد!

به مبل پاره می‌توان جان بخشید:

ترمیم ترک‌های دیوار:

تعمیر صندلی چوبی شکسته با مواد پلاستیکی شفاف یک اثر هنری ایجاد کرده:

نوشته نبوغ و خلاقیت در زندگی روزمره: وقتی اشیای تخریب شده به صورت زیرکانه‌ای ترمیم می‌شود اولین بار در یک پزشک پدیدار شد.

به طرز فجیعی خود پسند و گستاخ شده بودم و به زرنگ‌بازی‌ها و بهره‌کشی‌هایم از دیگران مباهات می کردم و این را نشانه شخصیت قوی و اعتماد به نفس بالای خود می دانستم. و حتی دوری جستن دیگران از خودم را به حساب حسادت دیگران به خاطر موفقیت هایم می گذاشتم. هیچ کس نمی توانست با من دربیفتد و همیشه قبل از اینکه دیگران علیه ام کاری کنند، من علیه شان اقدام می کردم، تا اینکه خانواده ام از هم پاشید…

گیج بودم، نمی فهمیدم مشکل کجاست و در نهایت قبول کردم که به کمک کسی نیاز دارم. سراغ دوستی روان‌پزشک رفتم، سیر تا پیاز ماجرا را گفتم و پرسیدم: “اشکال از کجاست؟ آیا اطرافیانم مریض شده‌اند؟ و خواهش کردم حقیقت را رک و راست به من بگوید، زیرا آدم قوی ‌ای هستم و توانایی رویارویی با هر خبر و پیشامد ناگواری را دارم.” در جواب شنیدم که آنها حالشان خیلی هم خوب است!

– م‍ م‍ م‍ منظورت این است که من مریضم؟
– نه تو هم مریض نیستی، فقط بیشعوری!

پس از این جواب دندان شکن، چند ماهی طول کشید تا عصبانیتم فروبنشیند، تا درک کنم که واقعا هیچگاه زمام زندگیم را به دست نداشته و تکبرم بیجا بوده است، تا بفهمم مشاور با بیشعور خواندنم، قصد توهین نداشته است. البته او راه درمانی هم نداشت و درجواب درمان گفته بود: “بیشعوری که مرض نیست. یک‌ جور خصیصه است و به همین خاطر هم قابل درمان نیست.”

این ها اعترافات دکتر خاویر کرمنت، قبل از نویسنده شدن و تالیف کتاب بیشعوری است. کسی که ۲۰ سال آزگار با بیشعوری اش، خانواده و اطرافیانش را آزار داد تا بالاخره فهمید بیشعوری خطرناک ترین بیماری تاریخ بشریت است و باید به دیگران برای رهایی از این وضعیت کمک کرد.

تخصص پزشکی اش را رها کرد و روانشناسی خواند و با زبانی طنز و کمابیش شبه علمی، بیشعوری را در کتابش به همراه تعدادی راه نجات شرح داد.

و اما بیشعوری

از نظر دکتر خاویر کرمنت بیشعوری یک بیماری پنهان است که اغلب افراد مبتلا، از آن بی اطلاع هستند و معمولا هم در قبال این اتهام می گویند:

“من خوبم، تو بیشعوری!”

اما این در حالی است که همگی دچار خودپسندی فجیع، نفرت انگیزی بی حد، خیرخواهی متکبرانه و ضمیر ناخوآگاه غیر قابل نفوذ هستند. با خوار و ذلیل کردن دیگران کسب قدرت می کنند، از آدم های ساده، بی رحمانه سو استفاده و از صفات اصیل انسانی امتنا می کنند.

البته آن چه در این کتاب خواننده را بیش از یک کتاب طنز یا بیان گر واقعیت های تلخ اجتماعی با خود همراه می کند، نشان دادن روش برخورد با بیشعورها و چگونگی درمان بیشعوری است. خاویر کرمنت در این کتاب انواع بیشعورها را طبقه بندی می کند؛ بیشعور اجتماعی، مدنی، تجاری، دیوان سالار، عرفان باز، مقدس مآب، شاکی و بیچاره. در مورد هرکدام مثال هایی عینی می آورد و از شیوه زندگی در کنار چنین افرادی سخن می گوید.

البته در نهایت راه نجاتی هم ارائه می دهد، هرچند که این فصل از کتاب را با این نقل قول شروع می کند:
” جنون گاوی را که ریشه کن کنید، گاوها باقی می مانند.”
– بِن، یک بیشعور در حال درمان

اما این همه ماجرا نیست و در خلال فصل ها یک پیام مهم هم بیان می شود، اینکه کسی از این بیماری واگیردار در امان نیست. همه ما در خطر هستیم و باید برای پیشگیری و درمان کمک کنیم و به زبان های مختلف می‌گوید شخصی که قبول کرده بیشعور است و پا به چنین مسیر درمانی دشواری گذاشته، نیازمند حمایت و همدلی دیگران است. باید کمکش کرد تا ارزش هایی مانند اعتماد، خیرخواهی، مسئولیت پذیری و همدلی را به چشم خصایلی والا ببیند. تا درک کند وقتی زرنگ بازی درنیاورد، به تلاش و دست‌آوردهای دیگران احترام بگذارد و دیگران را فریب ندهد، کسی مسخره‌ اش نمی کند.

ماجرای چاپ کتاب در ایران

این کتاب پنج سالی از وزارت‌ ارشاد مجوز نمی‌گرفت. محمود فرجامی، مترجم کتاب هم ناامید از امکان چاپ ، آن را در وبلاگ خودش به صورت الکترونیکی منتشر نمود تا هر کسی که علاقه داشت کتاب را بخواند و اگر خواست حق مترجم را که برابر با پول یک پیتزا بود پرداخت کند. اما پس از تغییراتی، کتاب مجوز گرفت و بالاخره به نمایشگاه کتاب سال ۹۳ رسید و با استقبال فراوانی مواجه شد. همت انتشارات تیسا و پایمردی مترجم که مجوز رسمی نویسنده و ناشر خارجی را هم گرفته بود البته در خور تقدیر است. البته امسال کتاب صوتی بیشعوری نیز منتشر شده است.

اما متاسفانه علاوه بر این ترجمه، کپی‌کارانی هم از راه رسیدند و اکنون بازار پر است از چندین چاپ مختلف که خودش نوعی بیشعوری است! حتی طرح جلدی که محمود فرجامی برای چاپ ترجمه خودش انتخاب کرده بود (تابلوی جیغ اثر مونش) را هم تغییر نداده اند!

نکته آخر این که بعضی معتقدند این کتاب مبنای علمی ندارد و بیشتر به تخیلات خاویر کرمنت در مورد جامعه اطرافش شباهت دارد. در هر حال اگر مایلید بدانید چرا بسیاری از کسانی که علیه آن موضع گرفته اند، نمی توانند از خواندن کتاب یا شنیدن کتاب صوتی اش رها شوند، می توانید کتاب صوتی بیشعوری را از نوار بشنوید یا کتاب را با ترجمه محمود فرجامی از نشر تیسا تهیه کرده و بخوانید.

نوشته بیشعوری، خطرناک‌ترین بیماری دوران بشریت اولین بار در یک پزشک پدیدار شد.

کریسپین یانگ ویلیسون یک متخصص سخت‌افزار و همچنین یک هنرمند است. او وقتی شنید که پسر دوست‌اش شب‌ها بی‌خوابی می‌کشد و با درخواست دوست‌اش مواجه شد که از او خواهش کرده بود اتاق خواب پسرش را طوری رنگ‌آمیزی کند که به خواب‌اش کمک کند، تصمیم گرفت کار جالبی کند.

یک روز یکشنبه همه وسایل لازم را جمع کرد و با استفاده از رنگ شب‌تابی مخصوص، منظره آسمان پرستاره را روی سقف و دیوارها اتاق پسرک نقاشی کرد.

وقتی کار تمام شد و مادر پسرک مطابق معمول خواست آخر شب، لامپ را خاموش کند، پسرک باز هم نمی‌خواست در اتاق تنها بماند. اما این بار او غافلگیر شد و ناگهان با یک منظره زیبا مواجه شد.

حالا او عاشق اتاق‌اش شده و منظره آسمان پرستاره به آرامش و خواب‌اش کمک می‌کند.

نوشته زن هنرمندی که آسمان را به اتاق خواب پسری که شب‌های خوابش نمی‌برد، برد! اولین بار در یک پزشک پدیدار شد.

هیچ فکر کرده‌اید که حتی یک درون معمولی هم می‌تواند بالقوه یک تهدید تروریستی باشد، در این صورت تیم‌های حفاظت چگونه می‌توانند از شخصیت‌های مهم مثل رئیس جمهور آمریکا محافظت کنند.

SkyWall100 سلاح ویژه‌ای است که تیم حفاظت اوباما از آن استفاده می‌کند و کوچک‌ترین نمونه سلاح ضد«درون» است که می‌تواند در فضای باز کار کند.

این سلاح دید لیزری دارد و اطلاعاتش را به یک کامپیوتر داخلی می‌فرستد. این سلاح ۱٫۳ متر طول و ۱۰ کیلوگرم وزن دارد.

قبل از شلیک پرتابه ویژه، کامپیوتر اثرات جاذبه و میزان تغییر مکان هدف که همان «درون» باشد را محاسبه می‌کند تا شلیک دقیق باشد.

پرتابه این سلاح خیلی خاص است و با خارج شدن گاز فشرده، به سرعت به سمت هدف حرکت می‌کند.

حدودا ۸ ثانیه طول می‌کشد تا اپراتور سلاح، صلاح را برای شلیک بعدی آماده کند و برد مفید سلاح حدود ۱۰۰ متر است.

۴ نوع پرتابه می‌تواند از این سلاح پرتاب شود: پرتابه‌ای که تور و چتر نجات دارد، تا «درون» را به دام بیندازد و بعد آرام روی زمین بیاورد. پرتابه‌ای که فقط تور دارد، پرتابه که تور و سیستم جنگ الکترونیک دارد و پرتابه مشقی.

در این عکس به دام افتادن یک درون را مشاهده می‌کنید:

از آنجا که ممکن است درون به دام افتاده به سرعت سقوط کند و روی سر جمعیت فرود بیاید و باعث آسیب آنها شود، نوعی از پرتابه، مجهز به چتر است، تا فرود «درون»، کنترل‌شده باشد و باعث حادثه نشود.

نوشته سلاحی که اوباما را در مقابل تهدیدهای «درون»ها محافظت می‌کند و آنها را به تور خود می‌اندازد اولین بار در یک پزشک پدیدار شد.

انتخاب ترامپ پیامدهای متنوعی داشته، از جمله در دنیای برنامه نویسی. یه آدم خوش ذوق با شعار Make Python Great Again اومده و زبونی درست کرده که با موهای طلایی ترامپ هماهنگه. بعد از نصب کافیه فایل رو با پسوند tr ذخیره کنید و با دستور TRUMP اجراش کنین. بعضی از قواعد برنامه نویسی اینها هستن:

• هیچ عدد اعشاری نمی تونین استفاده کنین. فقط اعداد صحیح! آمریکا با هیچ چیز نصفه و نیمه کار نداره
• همه اعداد باید از ۱ میلیون بزرگتر باشن، ترامپ با اعداد کوچیک کار نداره
• هیچ دستور ایمپورتی پشتیبانی نمی شه، همه چیز باید در داخل ساخته بشه
• به جای عبارت های منسوج True و False، از Fact و Lie استفاده میکنیم
• تنها اسامی مشهور آمریکایی بخصوص سیاستمدارها میتونن به عنوان اسامی متغیرها استفاده بشن
• همه برنامه ها باید با عبارت America is great تموم بشن
• ترامپ اسکریپت روی ویندوز اجرا نمی شه چون ترامپ به PC اعتقاد نداره
• ترامپ اسکریپت روی محصولات اپل اجرا نخواهد شد مگر اینکه اول موافقت کنه اطلاعات رایکال های اسلامی رو به ترامپ بده
• حروف بزرگ و کوچیک مهم نیستن
• اگر کامپیوتر در چین باشه، برنامه اجرا نمی شه. قرار نیست چینی ها تکنولوژی های آمریکا رو بدزدن
• در صورتی که از فلگ Wall– استفاده بشه، کامپیوترها داخل مکزیک هم نخواهند تونست ترامپ اسکریپت ها رو اجرا کنن
• با روت اجرا نخواهد شد چون آمریکا برای بزرگ بودن نیاز به کمک کسی نداره. ما فقط به ترامپ نیاز داریم.

برای دیدن بقیه سینتکس میتونین به ریپوزیتوری گیت هاب ترامپ اسکریپت سر بزنین ولی همینجا میتونین یک برنامه ساده ترامپ اسکریپت رو ببینین:

What are we in this country
Hillary speaks nothing but lies
But look at me I came to this election to make guys
believe again
believe in fact
if, all of us real lies the light; : say "VOTE TRUMP" !
but I know we should be free
else the result will be bad: all the work of George
Washington was for nothing
so this election say "Hello World" say "TRUMP FOR PRESIDENT"!
America is great.

و البته یادتون باشه که ترامپ علاقه چندانی به توضیح مشکلاتش نداره پس اگر مشکلی پیش بیاد، انتظار نداشته باشین بشینه باهاتون حرف بزنه. دیباگ کردن ترامپ اسکریپت خودش یه بازی جالبه!