Shared posts

12 Jan 15:56

قابلیت یکپارچگی Facebook با Appstore

by محمد شمس

وقتی در فروشگاه اینترنتی iTunes، iBookstore یا App store مشغول گشت‌وگذار هستید، با لمس کردن دکمه‌ی Like در تب Review می‌توانید علاقه‌مندی‌های خود را سریعاً با دوستان فیس‌بوکی خود به اشتراک بگذارید. اگر دکمه‌ی Share در سمت راست و بالای صفحه را فشار دهید نیز می‌توانید لینکی به موضوع موردنظر را در Twitter یا Facebook پست نمائید. تنها کافی است لینک را کپی کنید و از طریق پیامک یا ایمیل آن را ارسال نمائید.

faceboo

17 Oct 20:32

‫چرا هر آزمایش کننده‌ی نرم افزار باید فیلم Pulp Fiction را مشاهده کند؟!

by وحید نصیری

Why Every Software Tester Should Watch Pulp Fiction

15 Oct 06:52

۱۲ کاری که مدیران موفق همیشه انجام می‌دهند

by پروا روزبه جوان

مدیران موفق

مدیر بودن گاهی ناخوشایند و آزاردهنده است. هر مدیری در بهترین روزهای کاریش، مسئول اطمینان از مطلوبیت سطح عملکرد و روحیه‌ی خوب کارکنان است. در بدترین روزها، مدیران باید روش‌های خلاقانه‌ای برای ایجاد انگیزه و حل مسئله بیابند حتی اگر تصمیماتشان نامعقول باشد.

بسیاری از مردم علاقه دارند مدیر شوند و یا برای آن تلاش می‌کنند، و برخی بدون اینکه آموزش ببینند به این مقام رسیده‌اند . اگر شما هم برای مدیر بودن تلاش می‌کنید و یا با یکی از آنها در تعاملید، با مرور این مطلب بهترین ویژگی‌های یک مدیر خوب را بشناسید.

۱- تشویق می‌کنند. هر تیمی نیاز دارد حمایت شود. مدیران موفق می‌دانند چطور باعث شوند تا کارکنان ترقی کنند و به آنها حس توانایی انجام هرکاری را القا می‌کنند.

۲- قدردانی می‌کنند. وقتی کسی کارش را خوب انجام می‌دهد، نیاز دارد مورد قبول واقع شود و می‌خواهد بداند که فردی از کارش قدردانی خواهد کرد. هیچ کار خوبی از دید مدیران موفق پنهان نمی‌ماند.

۳- می‌پذیرند. تمام افراد قادر به رسیدن به توانایی‌های بالقوه‌ی خود نیستند و همیشه همه چیز بر وفق مراد آدم نیست.  مدیران موفق در رویکردشان عملگرا هستند و نظرات کاربردى و واقع گرایانه دارند.

۴- تمرکز می‌کنند. هرچه شرکت در کار خود پیشروی می‌کند، مشکلات بیشتر می‌شوند. مدیران موفق بحث‌های بی فایده را محدود کرده و در مسیر اهداف شرکت قدم می‌گذارند.

۵- تعلیم می‌دهند. اگر تیم را به حال خود بگذارید ممکن است از مسیر خود منحرف شود. مدیران موفق هدفمند و روشن فکرند و به اعضای تیم کل مسیر را نشان می‌دهند.

۶- انگیزه می‌دهند. برای بسیاری از افراد کار کردن بسیار طاقت فرسا است بویژه وقتی روی پروژه‌های خسته کننده کار می کنند. مدیران موفق به کارمندان انرژی می‌دهند.

۷- اعتماد می‌کنند. بدون اعتماد، عملکرد تیم‌ نادرست و دور از انتظار خواهد بود. مدیران موفق می‌دانند اعتماد، از رفتارشان نشات می‌گیرد. آنها همیشه طوری رفتار می‌کنند که معتمد باشند و تعهد و وفاداریشان را به تیم نشان دهند.

۸- قربانی می‌کنند. بسیار هستند مدیرانی که در ظاهر خوبند اما عملکرد تیمشان غیر از این را نشان می‌دهد و یا برعکس. مدیران موفق درصورت نیاز شهرتشان را قربانی اهداف تیم می‌کنند.

۹- گوش می‌دهند. یک تیم موفق ایده‌های خوبی دارد و سزاوار است شنیده شود. مدیران موفق شنوندگانی فعالی هستند، حتی اگر اعضای تیمشان حرفی نزنند.

۱۰- تفریح می‌کنند. حتی بهترین تیم‌ها هم خسته و بی حوصله می‌شوند. مدیران موفق می‌دانند چه زمانی با جک گفتن یا تعریف کردن داستان‌های جالب گروه را از این حالت خارج کنند. آنها محیط کار را به قدری مهیج می‌کنند که اعضا می‌خواهند همیشه آنجا حضور داشته باشند.

۱۱- قدرت می‌دهند. یک تیم نمایانگر مجموع اعضایش است. برای بهترین بودن باید به درستی آموزش دید. مدیران موفق تیمشان را به دقت پرورش داده و به آن قدرت می‌دهند و یا قسمت‌ها و اعضایی را که مشارکت نکرده و پیشرفت تیم را کند می‌کنند، جایگزین می‌نمایند.

۱۲- الهام می‌بخشند. عملکرد عالی از تمایل زیاد ناشی می‌شود. مدیران موفق این حس را در افراد شناخته و مدام به آنها کمک می‌کنند تا هر روزشان ارزشمند باشد.

برگرفته از: www.inc.com



پذیرش آگهی متنی و تصویری در نشریه خوارزمی

15 Oct 06:33

۱۰ عکس وحشتناک که نشان‌دهنده‌ی سنگدل بودن پدیده‌ی جنگ است

by فرانک مجیدی

فرانک مجیدی: جهان سال‌های بدی را پشت‌سر می‌گذارد. قرن‌های اخیر، سرشار از تباهی، جنگ، خونریزی، تجاوز و اندوه بوده‌است. هرچند این تاریخ در مقیاسِ حیات انسانی، بازه‌ای طولانی است، اما برای زمین پیر، به چشم بر هم زدنی مانند است. به‌راستی اگر قرار بود زمین، داستان زندگی‌اش را بازگو کند، چه تغریف می‌کرد؟!جای بسی شرمساری است که زمین دوست‌داشتنیِ ما، از ۳۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح تا کنون، شاهد بیش از ۱۴۵۰۰ جنگ بوده‌است. در این جنگ‌ها، ۳٫۵ میلیارد انسان کشته شده‌اند! جنگ، دهشتناک‌ترین و تراژیک‌ترین بخش از فرهنگ انسان است. در میانه‌ی هر درگیری‌خون باری، مردم قرار دارند. مردمی که از ثمرات شوم جنگ، رنج می‌کشند. قلب ما از نبود تک‌تک انسان‌هایی که جنگ از زمین گرفت، خواهد شکست. پیش از آن‌که تصاویر برگزیده‌ی این نوشته را با هم ببینیم، جا دارد که بگویم شخصاً باور دارم تاریخ به احترام فداکاری همه‌ی آن‌ها که ایستادند و دفاع کردند، خواهد ایستاد. بودن ما، به قیمت گزاف نبود بسیاری از زنان و مردان شایسته میسر شده‌است. مخصوصاً ما که دوران جنگ ۸ ساله را هرگز نمی‌توانیم فراموش کنیم. حداقل دِینی که بر گردنِ ماست، این است که هرگز همه‌ی آن‌هایی را که در سنگرهای جنوب و یا در خانه‌های مسکونی هدف گلوله و موشک قرار گرفتند و آن‌هایی که زنده بازگشتند، چه با زخم جنگ، چه به سلامت و چه پس از تحمل اسارت، از یاد نبریم. از تک‌تک شما سپاسگزاریم، برای هر نفسی که به قیمت فداکاری‌تان می‌کشیم. ممنونیم که به ما اجازه‌ی زندگی دادید!

اخطار: این نوشته شامل تصاویر تلخ و تکان‌دهنده‌ای است. خواندن آن و یا نشان دادن تصاویر آن را به کودکان و نوجوانان به هیچ‌ عنوان توصیه نمی‌کنیم.

1- سرباز ژاپنی

در سال ۱۹۴۲ و در قلب اقیانوس آرام، درگیری وحشتناکی در یک جزیره‌ی کوچک گرمسیری در گوادال کانال رخ داد. هوا جهنمی بود و رطوبت، تنفس را سخت می‌کرد. همه‌ی محیط پر از پشه‌هایی بود که می گفتند با هر نیش، تکه‌ای از پوست انسان را از جا می‌کندند. نیروهای متفقین در حال جنگ با دشمنی بودند که نمی‌توانستند ببینندش و در پس یک دیوار از پوشش گیاهیِ غیر قابل نفوذ، سنگر گرفته بودند.

عکاس مجله‌ی «لایف»، «ریف مورس» از معدود غیرنظامی‌هایی بود که در قالب یک سرباز نظامی توانسته‌بود مناظری را ببیند که تنها یک سرباز در میانه‌ی جنگ شانس دیدن‌ش را دارد. البته در آن‌چه که او می‌دید، افتخاری نبود، هر چه که بود، خون بود و تباهی و خشونت. در طی یکی از گشت‌زنی‌ها، گروه اتفاقاً به تانکی از کار افتاده رسید که در گوشه‌ای خالی از سکنه در ساحل رها شده‌بود. درست در زیر برجک دیدبانی تانک، سرِ سربازی ژاپنی قرار گرفته‌بود که دهانش به فریادی ابدی گشوده شده‌بود. گروه گشت احتمال می‌دادند که تانک بر اثر یک بمب‌گذاری از کار افتاده‌باشد.

این تصویر توانست به جهان اوج قصاوت و بربریتی را که در جنگ طبیعی جلوه داده می‌شود، نشان دهد. البته که در تمام جهان خشونت هایی غیرقابل توجیه وجود دارد اما در طی این نبرد، اوج بی‌رحمی و پست‌فطرتی در نژاد انسان مشخص می‌شود. ژاپنی‌ها با اجساد دشمن با بی‌احترامی کامل رفتار می‌کردند و آمریکایی‌ها سرهای قطع‌شده‌ی ژاپنی‌ها را به‌صورت خوشه‌هایی نگهداری می‌کردند. هر دو طرف جبهه‌ی جنگ، برای خود گردنبندهایی از دندان‌های سربازان کشته‌شد‌ی دشمن می‌ساختند.

01_00028404

2- بمباران ماساوا

در روز ۲۹ می سال ۱۹۹۱، سرانجام جنگ سی ساله‌ی استقلال اریتره از اتیوپی به پایان رسید. یک سال پیش از فرا رسیدن آن روز تاریخی، جبهه‌ی آزادی‌بخش مردم اریتره (EPLF) به امید آن‌که خط نظامی ارتش اتیوپی را مختل کند، حمله‌ای گسترده را به شهر بندری اتیوپی، ماساوا، آغاز کرد. در طی نبردی سه روزه، اریتره موفق شد که این شهر را تصرف نماید.

اما اتیوپی حاضر نبود به این راحتی‌ها کوتاه بیاید. در روزهای بعد، اتیوپی شهر  را هدف حملات بمب‌های ناپالم و خوشه‌ای قرار داد و جان صدها تن از شهروندان خود را گرفت. یک ماه بعد، بمباران‌های هوایی از سر گرفته‌شد. تمام فروشگاه‌های مواد غذایی در آتش سوخته بودند و شهر پر از اجساد سوخته‌ی کشتگانی شده‌بود که از سوء تغذیه رنج می‌بردند و زیر پناهگاه‌هایی که بی دقت و از سرِ ترس ساخته شده‌بودند، جان سپردند.

بیشتر تصاویر و ویدئوهایی که از آن فاجعه موجود است، چنان دلخراش است که به هیچ وجه مناسب انتشار در شبکه‌های اجتماعی و وبلاگ نیست.  اما تصویر این مرد لاغراندام محلی که بر بمبی نشسته‌است، می‌تواند از پس سال‌ها، بلندتر از هر خطابه‌ای درباره‌ی آن فاجعه سخن بگوید. تلخی نگاه این مرد، نمایانگر اوج فاجعه‌ای است که این دو چشم تماشا کرده و نماینده‌ی چشمان مردمانی اهل اریتره است که از دست رفتن زندگی و امید را در آن روزهای شوم به نظاره نشستند.

ERIT031

3- یک اشتباه بی‌گناه

این تصویر را «کریس هُندرُس» در طول جنگ عراق در سال ۲۰۰۵ ثبت کرده‌است. این تصویر می‌تواند نماینده‌ی عواقب گسترده‌ی هر عملی باشد که در جنگ رخ می‌دهد و ثابت می‌کند حتی یک اشتباه و تصادف می‌تواند خونی به دست‌هایت بنشاند که با هیچ عطری پاک نخواهد شد! هندرس در قالب یک تیم گشت‌زنی روزانه به قسمت‌های پایین شهر تل عفر  در شمال عراق رفته‌بود و خوشبختانه توانست تصوایری را از عملیات آپاژی‌هایی ثبت کند که در حال انجام وظایف میهن‌پرستانه‌ی خود بودند! در هنگام غروب و پس از ساعت ۶ عصر، رفت و آمد در خیابان ها منع شده‌بود و در این حال، گروه گشت‌زنی به خیابانی رسیدند که در مقابل خود اتومبیلی را می‌دیدند.

از آن‌جایی که اخیراً حمله‌ای مشابه به نیروهای آمریکایی صورت گرفته‌بود، گروه شروع به شلیک‌هایی برای اخطار کرد اما واکنشی از سوی سرنشینان اتومبیل که البته سربازان نمی‌توانستند ببینندشان، صورت نگرفت. اتومبیل همان‌طور پیش می‌امد، بالاخره یکی از سربازان به قصد هدف قرار دادن اتومبیل شلیک را آغاز کرد و به همراه او، همه شروع به شلیک های بی‌امان کردند. تنها وقتی اتومبیل واقعاً به آن ها رسید، آن‌ها متوجه چیزی به مراتب ترسناک‌تر از یک پاتک نظامی شدند: آن‌ها صدای گریه‌ی کودکان را شنیدند.

در اتومبیل، یک خانواده بود. یک مادر، یک پدر و چهار فرزند. آن‌ها داشتند تلاش می‌کردند که پیش از شروع ساعت منع رفت و آمد، به خانه برسند. این خانواده نتوانسته بودند سربازان استتار شده را ببینند بنابراین وقتی شلیک‌های اخطار را شنیدند، سرعت راتندن را بیشتر کرده‌بودند، که البته واکنشی طبیعی به شنیدن صدای درگیری و شلیک است. کودکان گلوله نخورده بودند ولی والدین آن‌ها از شدت جراحات دیگر غیرقابل شناسایی شده بودند. آن کودکان محال است کابوس ترسناک آن شب شوم را در تمام زندگی‌شان از یاد ببرند.

PHOTO-2-popup

4- بازجویی به سبک رودِزیا

در بسیاری از کتاب‌های تاریخ، چیزی درباره‌ی «جنگ بوش» در رودزیا نوشته نشده‌است. این درگیری سیزده ساله در بین سال‌های ۱۹۶۴ تا ۱۹۷۹، اوج درگیری‌هایی بود که در طول دو قرن و با ورود استعمارگران اروپایی به جنوب آفریقا آغاز شده‌بود.

در سال‌های ۱۹۶۰ و زمانی که ابتلاء به آنفلوآنزای قفقازی در آفریقا اوج گرفت، ناسیونالیست‌های آفریقایی فریاد پرشور انقلاب سر دادند که به جنگی چریکی منتهی گردید و نبردی تمام‌عیار و کاملاً نژادپرستانه را دامن زد. چریک‌های آفریقایی نبرد خود را آغازگر راه آزادی از چنگال اشغال‌گران خارجی می‌دیدند و دولت سفیدپوست، آن‌ها را تروریست‌هایی می‌انگاشتند که با حملات خود، دست به شورش زده‌اند. مزارع و خانه های روستایی در طی اولین حملات، سخت‌ترین آسیب‌ها را متحمل شدند. در حالی‌که کشاورزان سفیدپوست در مزارع کار می‌کردند، همسران آن‌ها وظیفه‌ی دفاع از خانه ها را بر عهده گرفته‌بودند.

دولت رودزیا انتقام‌گیری بیرحمانه‌ای را آغاز کرد. در بسیاری از موارد، آن‌ها به‌جای جنگیدن با چریک‌ها دست به کشتار غیرنظامیان زدند. وقتی چریکی دستگیر می‌شد، باید زنجیره‌ای از بازجویی‌های طولانی را تحمل می کرد که معمولاض با شکنجه همراه بود. روزنامه‌نگاری به نام «جِی. راس. باومن» این تصویر را از یکی از بازجویی‌های نیروهای دولتی واحد سواره از چند چریک ثبت کرده است. او اسرا را مجبور کرده به حالت شنا ۴۵ دقیقه بی‌حرکت در زیر آفتاب سوزان ثابت بمانند.اگر از پا بیافتند، او را کشان‌کشان به گوشه‌ای می‌بردند، به مغزشان شلیک می‌کردند و به نشانه‌ی یک کشته‌ی دیگر، گلوله‌ای هوایی شلیک می‌نمودند! زندانیانی که از این نوع بازجویی جان سالم به در می‌بردند، در نهایت سلامت روانی خود را از دست می‌دادند.

PULITZER-1

5- پاکسازی در بندر کُلد

در کتابخانه ی کنگره‌ی آمریکا درباره‌ی این تصویر، تنها چنین توضیحی آمده: «آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار در حال جمع‌آوری استخوان‌های سربازان کشته شده در نبرد.» این تصویر، نگاهی اجمالی به جنگی است که امروزه تنها به خاطر ژنرال‌های فرمانده‌اش به یاد آورده می‌شود. این نبرد وحشت‌انگیز، در ۳۱ می سال ۱۸۶۴ آغاز شد و در طول دو هفته، جان ۱۸هزار تن را گرفت. این نبرد واقعاً هیچ دلیل خاصی نداشت. ژنرال گرانت بعدها درباره‌اش گفت: «هیچ مزیتی بابت آن، که بتواند جبران صدماتی را بنماید که متحمل‌ش شدیم، به دست نیامد.»

چهار روز پس از نبرد، فضای بندر مملو از کشتگان و زخمی‌ها بود و فرماندهان در چادرها در حال بحث بر سر توافقی بودند که به بازماندگان خدمات پزشکی ارائه گردد. تا رسیدن تیم پرشکی، دیگر خیلی دیر شده‌بود. بیشتر زخمی‌ها جان سپرده بودند. تیم پزشکی بدون این که به خدمات‌شان نیازی احساس شود، بازگشتند و تیم پاکسازی به جای‌شان فرستاده شدند. برانکاردها پشت سر هم، از جنازه‌ی سربازانی پر و خالی می‌شد که با همه‌ی امیدشان سعی کرده‌بودند تا رسیدن کمک پزشکی زنده بمانند و تاب بیاورند.

civilwar7

6- گردن‌زنیِ  سیفلیت

این تصویر نخستین بار در مجله‌ی «لایف» به چاپ رسید و خشم عمومی را در جهان برانگیخت. مردی که در تصویر قربانی می‌شود، ظاهراً گروهبان استرالیایی، لئونارد سیفلیت، است. تصویر در زمانی گرفته شده که سیفلیت در حین مأموریتی در پاپوآی گینه‌ی نو، اسیر شده‌بود و جنازه‌اش که با یونیفرم یک نظامی ژاپنی کشته شده پوشانده شده‌بود، یک سال پس از مفقود شدن‌ش پیدا شد. دو همراه دیگر سیفلیت نیز گردن زده شده‌بودند.

گردن زدن، یک نوع اعدام عمومی در بین ژاپنی‌ها بود و در طول جنگ جهانی دوم، آن‌ها بسیار به این عمل وحشیانه مبادرت می‌ورزیدند. این نوع اعدام وحشیانه، بسیاری از اخلاق‌گرایان در غرب را به مخالفت و واکنش واداشت. با این حال، ژاپنی‌ها بارها دست به این عمل وحشیانه زدند. در طی فاجعه‌ی سه روزه‌ی چانگ‌ژیائو و با فرمان «شُنروکو هاتا»، ۳۰هزار شهروند چینی با همین روش اعدام شدند. به نظر می‌رسد ژاپنی‌ها علاقه‌ی زیادی داشتند که با اعمالی این چنین، از بی‌رحمی‌های اهریمنانه‌ی افرادی مانند هیتلر، پیشی گیرند!

LeonardGSiffleet

7- جیمز. ئی. کالاهان

در طی جنگ ویتنام، بخشی بسیار خطرناک در ۸۰ کیلومتری منطقه‌ی شمال سایگون قرار داشت که «منطقه‌ی جنگی D» نامیده می‌شد و تعداد نامعلومی از نیروهای ویت‌کنگ در آن مشغول به خدمت بودند. کمین و درگیری در این منطقه، بسیار رایج بود و هر حمله‌ی غافالگیرانه‌ای به‌راحتی می‌توانست منجر به نبردی شود که تا روزها در میان جنگل‌های انبوه منطقه ادامه می‌یافت.

در ۱۷ جون سال ۱۹۶۷، پزشکی به نام «جیمز. ئی. کالاهان» همراه با نیروهای پیاده‌نظام در منطقه‌ی جنگی D بود که شبیخون آغاز شد. حاصل نبردی که ۳ ساعت طول کشید، به کشته شدن ۳۱ سرباز و مجروحیت بیش از ۱۰۰ نفر انجامید.

هنوز صفیر گلوله‌ها خاموش نشده‌بود که کالاهان دست به کار شد. عکاسی به نام «هنری هوئت» این تصویر را در حالی ثبت کرده‌است که کالاهان تلاش می‌کرد سربازی در حال مرگ را نجات دهد. خشم ناامیدانه و اندوهی که در چهره‌ی کالاهان موج می‌زند، نشان‌دهنده‌ی تصور عمومی جامعه‌ی آمریکا درباره‌ی این جنگ بود. این تصویر، یکی از معروف‌ترین عکس‌هایی شد که در  ویتنام بین سال ‌های ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵ از نیروهای آمریکایی ثبت گردید.

James-E.-Callahan1

8- حمله به اینچون

محال است نبردی در طی یک جنگ در بگیرد و هزینه‌هایی جبران‌نشدنی را تحمیل ننماید. شوربختانه، کسانی که بیش از همه تحت تأثیر آثار سوء جنگ قرار می‌گیرند، شهروندان غیرنظامی هستند که آرزوی‌شان پایان یافتن درگیری‌هاست. این تصویر متأثرکننده که پس از حمله به اینچونِ کره‌جنوبی ثبت گردیده‌است، شاهدی مستدل بر این مدعا است.

جنگ کره در ۲۵ جون سال ۱۹۵۰ و زمانی‌که ارتش مردمی کره‌شمالی (NKPL)، حمله به کره‌جنوبی را در پیش گرفت، آغاز شد. هر چند کشورهای جهان در این نبرد به‌سرعت واردِ عمل شدند و از کره‌جنوبی حمایت کردند، کره‌شمالی تا مدت‌ها در نبرد با جنوبی‌ها طرفِ پیروزِ میدان بود. در طی چند ماه، NKPL دست به یورش‌هایی غیر قابل توقف زد و نیروهای بین‌المللی و کره‌جنوبی از پوسان تا مرزهای شبه جزیره‌ی کره، شدیداً تحت فشار بودند.

گرفتار شدن در میان حملات پیاپی باعث شد که نیروهای بین‌المللی دست به قماری کُشنده بزنند: حمله به بندر اینچون که درست زیر مرز کره‌شمالی قرار داشت و در ۱۵ سپتامبر صورت گرفت. با محقق شدن هدف در اینچون، کره‌جنوبی می‌توانست مجدداً سئول را بازپس گیرد و بر جریان جنگ سوار گردد، هرچند که نبردها برای چند ماه دیگر تنها خون و جنون به ارمغان آورد و ادامه یافت.

A_small_South_Korean_child_sits_alone_in_the_street_after_elements_of_the_1st_Marine_Division_and_South_Korean..._-_NARA_-_531374

9- میراث نارنجی

یکی از میراث‌های شوم جنگ ویتنام که هنوز آثار سوء آن باقی است، استفاده‌ی نیروهای امریکایی از علف‌کش بسیار مخربی به نام «عامل نارنجی» است که به منظور نابود کردن نیروهای ویت‌کنگ که در جنگل‌ها کمین کرده‌بودند و همچنین از بین بردن منابع غذایی ویتنامی‌ها، به کار گرفته‌شد و بر فراز مزارع و جنگل‌ها توسط هواپیماهای سم‌پاش، اسپری گردید. گفته می‌شود که نیروهای آمریکایی در طی جنگ ویتنام، ۷۵٫۵ میلیون لیتر از عامل نارنجی را در ویتنام و بخش‌هایی از کامبوج به‌کار بردند. هرچند که تصور می‌رفت با پایان جنگ، آلام شهروندان ویتنامی نیز پایان خواهد یافت، اما زندگی هرگز بازی عادلانه‌ای را در پیش نمی‌گیرد.

۴۵ سال پس از پایان جنگ ویتنام، مردمی که در مناطق تحت سم‌پاشی با عامل نارنجی قرار دارند، با آثار سوء دی‌اکسین بر بدن و زمین‌های کشاورزی‌شان دست و پنجه نرم می‌کنند. در حالی‌که واشینگتن مصرّانه از پذیرفتن مسئولیت ویرانی‌ها امتناع می‌ورزد، فرزندان و نوه هایی از زنانی که تحت تأثیر عامل نارنجی قرار گرفته‌اند متولد می‌شوند که از بدو تولد با نقص و بیماری روبرو هستند. عکس این قسمت، مادری را نشان می‌دهد که تحت تأثیر عامل نارنجی قرار داشته و در سال ۲۰۰۶، فرزند معلول خود را حمام می‌کند.

20140718103403-1

10- مراسم تدفین یک پدر

این تصویر پیش‌تر نیز در «یک پزشک» منتشر شده‌بود و یادم است که در پایان توضیحات‌ش نوشته بودم صورت پسرک، مرا بسیار به یاد چهره‌ی «ناتالی پورتمن» می‌اندازد. در این تصویر، خشونتی وجود ندارد. عامل تکان‌دهنده‌ای که در تصاویر قبلی بود هم دیده نمی‌شود، با این‌حال اندوهی وصف‌ناشدنی در تصویر وجود دارد که خارج از توان بیان با واژه‌هاست. تصویر، پسرکی را نشان می‌دهد که راست و قائم ایستاده، سرش را بالا گرفته و صورت‌ش از درد بغض و اشک‌هایی که نباید قرو بریزند تا استقامت و مرد شدن‌ش را زیر سئوال ببرند، منقبض شده، او در مراسم ترحیم پدر خود به صحبت‌های یک سرباز گوش می‌دهد و پرچم آمریکا را از وی تحویل می‌گیرد.  این تصویر تکان‌دهنده است، آن هم نه کمتر از تصاویر معمول که از جنگ‌ها می‌بینیم. این عکس نماینده‌ی حال و روز بازماندگانی است که عزیزان خود را طی بازی‌های سیاسی از دست می‌دهند و باید بقیه‌ی سال‌های طولانی زندگی خود را با تحمل رنجِ نبودِ آن‌ها سپری نمایند.

نام این پسرک، «کریستین گلوکزینسکی» است و در زمان ثت عکس، تنها ۸ سال داشت. پدر او، مارک گلوکزینسکی، یک گروهبان نیروی دریایی بود و در حین یک گشت‌زنی در استان الانبار عراق، هدف گلوله قرار گرفت و کشته‌شد، آن هم در شرایطی که تنها یک هفته به پایان مأموریت او و گروه‌ش در عراق باقی مانده‌بود. تنها با جابجا شدن یک ماشه، کریستین به چهره‌ی تمام بازماندگانی مبدل شد که پدر، برادر و فرزندان خود را از دست می‌دهند. اما امید، نیرویی سرکش است که براحتی قابل سرکوب نیست. کریستین پس از این فقدان، شروع به همکاری با نهادی خیریه به نام «فرزند یک سرباز» کرد که وظیفه‌اش، فرستادن هدایای کریسمس به کودکانی است که یکی از  والدین خود را در حین خدمت به ارتش، از دست داده‌اند.

boy-mourns-father

منبع



لطفا «یک پزشک» را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:
- اکانت جدید اینستاگرام یک پزشک
- گوگل پلاس
- توییتر
- فیس‌بوک

نوشته ۱۰ عکس وحشتناک که نشان‌دهنده‌ی سنگدل بودن پدیده‌ی جنگ است اولین بار در یک پزشک پدیدار شد.

10 Oct 20:28

کار، ضد ارزش رایج جامعه ما

by مجيد آواژ

«این حقوقی که من می‌گیرم، بابت کارت زدن من است، نه کار کردن»

این جمله را همه ما به دفعات زیاد از کارمندان دولت و عمومی شنیده‌ایم که نشان دهنده این است که کارکردن در کشور ما یک موضوع مذمت شده محسوب می‌شود و هر کسی که کار کند، به نحوی نادان محسوب می‌شود!

در مقابل آن توقع حقوق خوب، عیدی، سبد، پاداش، امکانات و … به شدیدترین شکل ممکن وجود دارد. بخش عمده‌ای از فضای کاری جامعه سرشار از این تفکرات نابودگر است.

این تفکر حتی در مخالفت آشکار با آموزه‌های دینی می‌باشد که صدای تبلیغ آن در جامعه ما بسیار رسا می‌باشد.

حالا هر چه من بگویم که کار به وجود انسان جلا می‌بخشد و به انسان وجود می‌دهد و باعث می‌شود که از روزمرگی فاصله بگیرد و … چقدر این گفتمانِ مخالف جو رایج جامعه می‌تواند اثربخشی داشته باشد؟

واقعیت این است که جامعه ما دچار حرص‌زدگی مادی شده است که این فرآیند سبب گردیده تا خودخواهی مضاعف و عقب‌افتاده در جامعه رواج یابد. این که می‌گویم عقب افتاده، برای این است که اگر خودخواهی و اصالت انسان به شکل متمدانه بروز کند، این خودخواهی با تلاش برای به‌تر شدن جامعه اطراف و گسترش مفهوم خود از نوک دماغ به جامعه پیرامون، می‌توانست منافع بیش‌تری را برای همگان فراهم نماید. اما محدود نمودن مفهوم سود به خود باعث می‌شود که با گسترش این تفکر در کلیه افراد جامعه، سود واقعی کم‌تری عاید همگان شود.

11201827_944433088913037_1860535273964631895_n

3 دیدگاه برای این نوشته:

  1. مرتضی . آ:
    ۰۳ مهر ۱۳۹۴ سلام دوستان. من میخوام یک شرکت در ایران تاسیس کنم که کارم وارد کردن یک نوع ماشین الاتی است که در صنایع ایران بتوان استفاده کرد. من خودم در ان شرکت شاغلم . میتوانید اطلاعات بیشتری بمن بدهید.
  2. حسین:
    ۰۹ مهر ۱۳۹۴ با سلام و عرض ارادت و آرزوی سلامتی یه توضیح کوتاه در مورد من : برنامه نویس ارشد یکی از شرکت های نرم افزاری هستم در استان مازندران. من درمورد نوشته بالا با شما موافقم و اینکه خود من در کارکردن سعی میکنم حق انصاف رو رعایت کنم و در واقع کسب روزی حلال داشته باشم که اول خدا بعد خودم از نحوه انجام کارم راضی باشیم و با وجدان و خیال راحت شب بخوابم. اما هستند کسانی که از اینطور اخلاقا سوء استفاده می کنند.مثل شرکتی که من الان مشغول به کار هستم.همیشه دروغ،همیشه حق خوری،خودخواهی،رفتار هایی که فکر می کنند چون کارفرما هستن هرکاری میتونن بکنن و متاسفانه دولت و قانون و ... پشتشون هستن و دست کارگر جماعت به هیچ جایی بند نیست.فقط میخوان سرتو شیره بمالن تا کاراشون پیش بره و هیچ توجهی به تو نمیشه.نه عیدی، نه حق مسکن ، نه خواربار ،نه پاداش ،نه سنوات و ... . درآخر سال یه برگه میارن باید امضا کنی که تمام حق و حقوقتو گرفتی!!!! شما برای اینطور افراد که متاسفانه اکثر کارفرماهای ما به این شکل هستن چه نوشته ای دارید؟من کارگر باید چه برخوردی داشته باشم؟ با تشکر - یا حق
  3. مجید آواژ:
    ۱۷ مهر ۱۳۹۴ با سلام و ارادت به نکته خوبی اشاره فرمودید که لازم است که در یک نوشته جدا به آن بپردازم.

نظر شما چيست؟

15 Sep 13:50

Starling goodies round-up: Starling Context LossShapes: a...

by flashdailyexpert
11 Sep 07:46

‫پورت کردن اپلیکیشن‌های ios به ویندوز

by روناک تابعی
ابزار پورت کردن برنامه‌های ios به ویندوز 10 Open Source شد. 
11 Sep 06:50

‫7 مهارتی که برنامه نویس‌ها می‌توانند به مدیران بیاموزند

by وحید نصیری

مشکل درست کردن؛ هر از چندگاهی شکست خوردن و ...

11 Sep 06:36

‫Keylogger ویندوز 10 را از کار بیندازید

by سعید مقدس
 Do you know? Microsoft has the power to track every single word you type or say to its digital assistant Cortana while using its newest operating system, Windows 10
11 Sep 06:32

رایگان دانلود کنید: نسخه فارسی مجله کسب‌وکار هاروارد

by علیرضا مجیدی

به روال سابق، شماره می ۲۰۱۵ مجله کسب‌وکار هاروارد توسط نشر نوین به فارسی برگردانده و منتشر شد. این شماره با عنوان روی جلد «بهتر تصمیم بگیرید!» به بحث پیرامون نکات و تکنیک‌های تصمیم‌گیری و اجتناب از سوگیری‌های ذهنی پرداخته است.

علاوه بر این، مباحث مطرح دیگری مانند چاپ سه‌بعدی، کارآفرینی اجتماعی، اطلاعات مشتری و حریم خصوصی و … مطرح شده است. توصیه می‌کنیم این شماره مجله را از لینک زیر دانلود کرده و مطالعه نمایید.

برای دانلود رایگان این شماره، کلیک نمایید.

9-11-2015 10-15-19 AM

مهم‌ترین مقالات این شماره به شرح زیر است:

استراتژی؛ خودروساز تسلا، آنقدرها هم که شما فکر می‌کنید اخلال‌گر نیست

از تحقیق خود دفاع کنید؛ برنامه‌های سلامت شرکت، ما را ناخوش می‌کند!

چگونه انجامش دادم؛ حفظ پیشتازی سیسکو در زمینه تغییرات فناوری

ایده شگرف؛ انقلاب چاپ سه‌بعدی

روشنگری در زمینه تصمیم‌گیری

اقتصاد رفتاری؛ رهبران به عنوان معماران تصمیم‌گیری

مدیریت خود؛ از سوگیری‌های خود سبقت بگیرید!

تصمیم‌گیری؛ فریب خورده توسط تجربه!

تحقیق؛ از «انسان اقتصادی» تا اقتصاد رفتاری

کارآفرینی؛ دو راه به سوی کسب‌وکار اجتماعی پایدار

مشتریان؛ داده‌های مشتری: طراحی برای شفافیت و اعتماد

مطالعه موردی؛ آیا ماموریت خود را گسترش دهیم؟

ترکیب؛ چرا اینقدر در برابر مدیرعاملان خانم مقاومت می‌کنیم؟!

خلاصه مدیریتی مقالات

کار و زندگی؛ اهمیت کنجکاوی



لطفا «یک پزشک» را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:
- اکانت جدید اینستاگرام یک پزشک
- گوگل پلاس
- توییتر
- فیس‌بوک

نوشته رایگان دانلود کنید: نسخه فارسی مجله کسب‌وکار هاروارد اولین بار در یک پزشک پدیدار شد.

11 Sep 06:32

کشف توانایی‌‌های فرزندان (۲) – کشف ظرفیت‌ها

by امیر مهرانی

کشف توانایی‌های فرزندان (۱) – باور بال‌های پرواز

حسابداری که می‌بایست هنرمند می‌بود

در جلسه اول یکی از دوره‌های شناخت توانایی‌ها دختری وارد کلاس شد که از نوع پوششی که داشت حدس زدم باید هنرمند باشد. خیلی طول نکشید که متوجه شدم حدسم اشتباه بوده. شروع کلاس‌ها مثل هر دوره‌ی دیگری با معرفی شرکت‌کنندگان آغاز می‌شود. نوبتش که شد اسمش را گفت و توضیح داد که حسابداری خوانده. تعجب کردم. گفتم از نوع پوشش‌ات حدس زدم که باید هنرمند باشی. گفت: خیلی دوست داشتم که هنرمند باشم و به عکاسی و مجسمه‌سازی خیلی علاقه دارم اما وقتی می‌خواستم وارد دانشگاه بشم همه تشویقم کردند که حسابداری بخونم چون می‌گفتند رشته‌ی پولسازیه! هر چقدر در کلاس پیش رفتیم بیشتر درباره کارش توضیح داد و می‌گفت که هیچ علاقه‌ای به رشته‌اش ندارد. سر و کله زدن با عدد و رقم برایش سخت بود و تصور تحمل این‌کار برای سال‌های آینده‌اش بسیار ترسناک.

مینا جزو دسته افرادی بود که به‌دلیل قرار گرفتن در موقعیت اشتباه خودش را فردی بی‌کفایت می‌دید. میزان اعتماد به‌نفس ما و باور به توانمندی‌هامون با اثرگذاری مثبت ما رابطه‌ی مستقیم دارد. یعنی هرچقدر ما دستاورد داشته باشیم بیشتر احساس می‌کنیم که آدم ارزشمند و توانمندی هستیم و هرچقدر در موقعیت شکست و خطا قرار بگیریم کم‌کم باورمان را به خودمان از دست می‌دهیم. خطر انتخاب مسیر اشتباه و براساس مفروضات اشتباه این است که فرزندان در آینده ابتکار عمل٬ توان حل مسئله و از همه مهم‌تر باور به خودشان را از دست می‌دهند.

برای چنین افرادی تغییر مسیر سخت‌تر است به‌این دلیل که همواره در شک نسبت به گذشته‌شان هستند. یعنی به‌تکرار این سوال را از خودشان می‌پرسند که پس تکلیف سال‌های تحصیلم چه می‌شود؟ تکلیف آن‌همه هزینه و زمانی که صرف کرده‌ام؟ تکلیف عمری که ازم گذشته چه می‌شود؟ تمام این دغدغه‌ها هم درست و به‌جا است. نه زمان و نه عمر را نمی‌توان دوباره برگرداند.

برنامه‌نویس٬ خلبان و MBA

داستان آرش متفاوت از ماجرای مینا است. آرش از ابتدا در مسیر درست قرار گرفته و توانسته ظرفیت‌هایش را آزاد کند.

آرش سال دوم دبیرستان را با نمره‌های متوسط به پایان رساند، هم برای او و هم برای خانواده‌اش به لحاظ تحصیلی سالی سخت و پرچالش بود. والدین او مانند دیگر پدر و مادرها دغدغه خوشبختی و موفقیت فرزندشان را داشتند و به همین دلیل بیشتر تمایل داشتند که او در رشته ریاضی ادامه تحصیل دهد. از طرفی دیگر تمام اوقات فراغت آرش صرف کار با کامپیوتر می‌شد و او به شکلی خودانگیخته کار کردن با کامپیوتر را تا سطح برنامه‌نویسی آموخته بود. والدین او می‌توانستند آرش را در دو مسیر هدایت کنند. با نوع نگاه تمرکز بر ضعف‌ها و بهبود آنها آرش می‌بایست به رشته ریاضی می‌رفت و با صرف زمان و هزینه فراوان می‌توانست در سطح یک شاگرد متوسط باقی بماند و شانس خود را برای ورود به دانشگاه در رشته‌های متوسط بیازماید. با نوع نگاه تمرکز بر توانمندی‌ها، رامین که شخصیتی تجربه‌گرا داشت و کمتر به مباحث نظری گرایش نشان می‌داد،‌ می‌توانست وارد رشته کامپیوتر در  مدرسه کار و دانش بشود و باتوجه به سطح آگاهی و تسلطش به علوم کامپیوتر مسیر پیش رویش را هموار ببیند.

والدین رامین مسیر دوم را انتخاب کردند و او به مدرسه کار و دانش رفت. در طول دوره تحصیل آرش شاگرد اول بود و از فرصت‌ پیش رو استفاده کرد و مهارت‌هایش را ارتقاء داد و این پیشرفت به‌قدری چشم‌گیر بود که توانست قبل از ورود به دانشگاه پروژه‌های کاری نیز داشته باشد و کسب درآمد کند. در ادامه راه او به‌راحتی وارد دانشگاه در رشته مهندسی نرم‌افزار شد و هم‌زمان به‌دلیل علاقه به خلبانی آموزش در این رشته را دنبال کرد و تا پایان دوره کارشناسی موفق شد خلبان هواپیماهای شخصی شود. او در ادامه به‌راحتی وارد بازار کار شد و هم‌زمان تحصیل در رشته MBA را نیز شروع کرد.

شاید به‌نظر بیاید که آرش باید فردی با IQ بالا باشد. اگرچه از نظر هوشی او بهره بالایی برده اما تمام علت دستاوردهایش هوش بالای او نبوده. چیزی که باعث شد او بتواند از ظرفیت‌هایش استفاده کند و در مسیر درست قرار بگیرد توع نگاه والدینش به هدایت او در انتخاب مسیر تحصیلی بوده است.

بکارگیری رویکرد رشد بر مبنای توانایی‌ها در هدایت فرزندان به معنی کشف ظرفیت‌های پیش‌رفت در زندگی است. این رویکرد کمک می‌کند تا اعتماد به نفس افزایش پیدا کرده، فرد جسارت رویارویی با مشکلات زندگی را داشته باشد، چراکه توانمندی خود را زندگی کرده و در نتیجه امیدواری را از دست ندهد و این بخشی از مهارت‌های زندگی است که آموزش آن شاید در طول تحصیل فراموش می‌شود.

پی‌نوشت: داستان‌ها واقعی است و نام‌ها تغییر داده شده است.

نوشته کشف توانایی‌‌های فرزندان (۲) – کشف ظرفیت‌ها اولین بار در مربی | امیر مهرانی پدیدار شد.

11 Sep 06:19

iPhone 6s vs iPhone 6

by Gautam Prabhu
Apple today unveiled the iPhone 6s and the iPhone 6s Plus at its special event at the Bill Graham Civic Auditorium in San Francisco. In this post, we compare the specs and features of Apple’s ninth generation iPhone 6s and the eight generation iPhone 6. Continue reading →
10 Sep 11:18

PotPlayer بهترین جایگزین برای KM Player

by حامد صفا

حدود ۱۲ سال قبل وقتی برای اولین بار با نسخه‌ی ابتدایی نرم افزار شرکت کره‌ای داوم با نام KM Player آشنا شدم ، کی‌ام‌پلیر هنوز اسم و رسم چندانی پیدا نکرده بود و در بین ایرانیان نیز ناشناخته بود و نرم افزارهایی همچون JetAudio و Winamp مرسوم بودند. اما روند رو به رشد سریع KMPlayer ، پشتیبانی از تمامی فرمت‌های صوتی و تصویری رایج ، سبک و سریع بودن برنامه ، محیط ساده و مدرن و در عین حال کاربرپسند بودن آن مهمتر از همه رایگان بودن آن باعث شد تا کی‌ام‌پلیر طی مدت کوتاهی به یکی از شناخته شده‌ترین و پراستفاده کننده ترین نرم افزار پخش مالتی مدیا تبدیل شود و بالطبع در ایران نیز طرفداران فراوانی پیدا کرد .

چنان که در حال حاضر کمتر PC و لپ‌تاپی را (حداقل در ایران) می‌توان یافت که نرم افزار KM Player بر روی آن نصب نشده باشد .

اما از حدود دو سه سال قبل با ارائه نسخه‌ها جدید این برنامه متوجه شدم که اولا دیگر کی‌ام‌پلیر دیگر آن پخش کننده پرسرعت همیشگی نیست و ثانیا مدام باید تبلیغات مختلف نمایش داده شده در آن را که از پهنای باند اینترنتی من استفاده می‌کرد نیز تحمل کنم. شما هم با این مشکل دست و پنجه نرم می‌کنید ؟

پس به دنبال یک جایگزین مناسب برای کی‌ام‌پلیر بودم . حتی VLC Player را هم که از قبل با آن آشنا بودم را تست کردم ؛ اما علیرغم سرعت بالای VLC و پشتیبانی از طیف وسیعی از فایلها برای پخش ، اما به شخصه هیچ وقت محیط و آیکون‌های VLC به دلم ننشست . تا اینکه بالاخره به نرم افزار Pot Player برخوردم .

جالب اینجاست وقتی برای اولین بار که پوت پلیر را اجرا و نصب می‌کنید با محیط آشنای KM Player برخورد خواهید کرد .

potplayer

حتی تمامی میانبرهای صفحه کلید که در کی ام پلیر استفاده می‌کردید همچنان در پوت پلیر قابل استفاده هستند . اما در پوت پلیر دیگر خبری از تبلیغات آزاردهنده نیست و همچنان می‌توانید از سرعت بالا در اجرا فایلها در پوت پلیر لذت ببرید .

شباهت بسیار زیاد پوت پلیر به کی ام پلیر بی دلیل نیست! چرا که این نرم‌افزار توسط سازنده اصلی کی‌ام پلیر توسعه یافته است. می توان گفت PotPlayer نسخه بهبود یافته و سریعتر KMP با امکاناتی اضافه تر می باشد.

پوت پلیر یک نرم‌افزار پخش است که توسط شرکت کره‌ای ، ارتباطات داوم، برای سیستم عامل ویندوز توسعه یافته است. این برنامه تا این لحظه رتبه‌ی بسیار بالایی را کسب کرده است ؛ به طوری که لایف‌هکر آن را بهترین نرم‌افزار پخش فیلم برای ویندوز معرفی می‌کند.
  • این نرم‌افزار می‌تواند تقریبا تمامی فرمت‌های رایج و غیررایج و گمنام ویدئو و صدا را پخش کند.
  • پوت پلیر توانایی پخش فایل‌های فرمت avi که کامل نشده و یا خراب دانلود شده‌اند را با عبور از فریم‌های خراب شده دارد.
  • بسیار سریع و سبک است که حتما با اولین استفاده از نرم افزار شیفته سرعت و عملکرد آن خواهید شد.
  • دارای قابلیت به یاد داشتن زمان ترک فیلم کاربر و ادامه‌ی پخش از همان قسمت
  • دارای میانبرهای زیاد روی صفحه کلید برای انجام وظائف به طور مثال جلو بردن فایل در حال پخش، بلندی صدا، بزرگ‌نمایی تصویر، روشنایی تصویر، وضوح تصویر، و اصلاح زمان زیرنویس و …
  • پشتیبانی از کلیدهای مالتی مدیای روی صفحه کلید برای کنترل برنامه
  • پشتیبانی از زیرنویس از جمله زیرنویس‌های فرمت SAA و ASS و پشتیبانی زیرنویس‌های جاسازی شده در فرمت های Mkv ،Ogm ، Mp4 ،Mov و ۳gp
  • قابلیت اجرای فایل Image و Zip که دارای محتوای صوتی یا تصویری باشند بدون نیاز به Extract کردن آن!
  • دارای قابلیت تعویض پوسته و دارای پوسته‌های متنوع از جمله دارای پوسته‌های پلیرهای معروف دیگر
  • دارای فیلترهای ویدئویی مانند deinterlacing، پس‌پردازش، نویز و…
  • اکولایز صدا و اکولایز ویدئو برای تنظیم بهتر صدا و تصویر
  • دارای قابلیت چرخش فیلم در حال پخش
  • دارای قابلیت عکس‌برداری از ویدئو در حال پخش
  • قابلیت اجرای فایلهای SWF
  • پشتیبانی از زبان‌های مختلف از جمله زبان فارسی 
  • امکان پخش شبکه‌های دیجیتال تلویزیونی
  • و مهمتر از همه پوت پلیر کاملا رایگان است

در حال حاضر بیش از ۲ سال است که از Pot Player استفاده می‌کنم و اگر شما هم به دنبال یک نرم افزار سبک و کم حجم و یا به دنبال یک جایگزین بهتر برای KM Player هستید شدیداً پوت پلیر را پیشنهاد می‌کنم .
پوت پلیر تنها حدود ۱۷ مگابایت حجم دارد که می‌توانید آخرین نسخه ۳۲ بیتی یا ۶۴بیتی آن را از طریق لینک زیر از وب سایت سازنده برنامه به صورت مستقیم دریافت کنید .

ورود به صفحه دانلود Pot Player
10 Sep 06:08

اپل آی‌پد پرو را رونمایی کرد؛ ۵٫۶ میلیون پیکسل در ۱۲٫۹ اینچ با صفحه‌کلید و قلم استایلوس

by سپیده کیانی

شرکت اپل در مراسم امشب خود به طور رسمی iPad Pro را معرفی کرد؛ محصولی که ماه‌ها است توجه رسانه‌ها را به خود جلب کرده است. مدل جدید تبلت آی‌پد نسبت به آی‌پد معمولی بزرگ‌تر است و به گفته تیم کوک بزرگ‌ترین اتفاق برای آی‌پد بعد از معرفی آی‌پد اولین است.

apple-iphone-6s-live-_0605.0

آی‌پد پرو تبلتی ۱۲٫۹ اینچی با دقت تصویر ۲۷۳۲ در ۲۰۴۸ پیکسل و تراکم تصویر ۲۶۴ پیکسل در هر اینچ است. این اندازه تصویر به خوبی امکان استفاده از قابلیت تقسیم صفحه به چند بخش و استفاده از برنامه‌های همزمان در سیستم‌عامل iOS 9 را می‌دهد. عرض آی‌پد جدید همان ارتفاع iPad Air 2 را دارد.

apple-iphone-6s-live-_0499.0

 اپل از فناوری صفحه‌نمایش‌های رتینای ۵K برای آی‌پد جدید استفاده کرده است تا به پیکسل‌ها زندگی ببخشد. برای اولین بار، این تبلت مجهز به ۵٫۶ میلیون پیکسل است که می‌تواند یک شگفتنی بزرگ باشد. برای اولین بار در تاریخ صفحه‌نمایش‌های اپل از چندین نرخ رفرش استفاده شده است تا کاربران بتوانند با کاهش این نرخ در مصرف باتری صرفه‌جویی کنند.

apple-iphone-6s-live-_0512.0

آی‌پد پرو از پردازنده ۶۴ بیتی جدید A9X استفاده می‌کند که ۱٫۸ برابر سریع‌تر از پردازنده قبلی استفاده شده روی آی‌پد معمولی است. به طوری که این پردازنده اجازه می‌دهد کاربران به راحتی به سراغ اجرای نرم‌افزارهای سنگین پردازشی یا بازی‌های گرافیکی روی یک صفحه‌نمایش بزرگ بروند.

apple-iphone-6s-live-_0580.0

اپل می‌گوید آی‌پد پرو بیش از ۸۰ درصد سریع‌تر از کامپیوترهای قابل حملی است که در ۱۲ ماه گذشته وارد بازار شدند. همین‌طور در کارهای گرافیکی نزدیک به ۹۰ درصد سریع‌تر است. البته، باید در عمل این ادعاهای اپل را مورد بررسی قرار داد ولی اگر این‌طور باشد، خبر خوبی برای کاربرانی است که همیشه با مشکل گرافیک و پردازش روی تبلت‌ها درگیر بودند. استفاده از یک صفحه‌نمایش بزرگ نیازمند پردازنده قدرتمندی برای پشتیبانی از آن نیز هست.

apple-iphone-6s-live-_0656.0

اپل می‌گوید این تبلت حدود ۱۰ ساعت شارژ باتری خواهد داشت در حالی که چهار ویدیوی ۴K همزمان را دارید استریم می‌کنید. به این تبلت یک سیستم صوتی چهار بلندگو اضافه کرده است و سیستم‌عامل iOS 9 می‌تواند صدا را میان این بلندگوها تنظیم و بالانس کند تا بهترین صدای ممکن را بشنوید.

apple-iphone-6s-live-_0688.0

آی‌پد پرو فقط ۶٫۹ میلی متر ضخامت دارد و وزن آن ۱٫۵۷ پوند (۷۱۲ گرم) است. بنابراین این تبلت نسبت به اندازه صفحه‌نمایش ۱۲ اینچی‌اش خیلی سبک و نازک است. از دیگر مشخصات این تبلت می‌توان به سنسور Touch ID قدرتمند جدید و پشتیبانی از شبکه‌های موبایل LTE اشاره کرد. یک دوربین ۸ مگاپیکسلی iSight در عقب و یک دوربین FaceTime HD در جلوی این تبلت استفاده شده است.

apple-iphone-6s-live-_0594.0

اپل طرفداران تایپ و صفحه‌کلید را به حال خود رها نکرده است و برای آی‌پد پرو یک صفحه‌کلید هوشمند (Smart Keyboard) جدید معرفی کرد. اپل می‌گوید این صفحه‌کلید با هر صفحه‌کلید دیگری که استفاده کردید؛ متفاوت است. از یک جنس نرم پارچه‌ای استفاده می‌کند و با سه نقطه اتصالی به آی‌پد پرو وصل می‌شود که یک شیوه متفاوت نسبت به صفحه‌کلیدهای دیگر بازار است و به آن Smart Connector می‌گویند. این صفحه‌کلید که نقش کاور را هم بازی می‌کند؛ از فناوری‌های استفاده شده در صفحه‌کلید مک‌بوک جدید بهره می‌برد. قیمت این صفحه‌کلید ۱۶۹ دلار اعلام شده است.

apple-iphone-6s-live-_0752.0

به علاوه، اپل برای این تبلت یک قلم استاتوس به نام Apple Pencil نیز تدارک دیده است؛ چیزی که تا کنون خلاف فلسفه اپل و مدیرعامل سابق‌اش استیو جابز بود. این قلم نوری از طریق آی‌پد قابل شارژ شدن است. جالب است در زمان معرفی این قلم از نماینده مایکروسافت درخواست شد به روی سن بیاید و چندین برنامه کاربردی را روی آی‌پد پرو اجرا و با قلم نوری کار کند تا قابلیت‌های ویژه آن برای همگان مشخص شود. همین‌طور نماینده ادوبی هم به روی سن آمد و برنامه‌هایی مانند Adobe Photoshop FX را اجرا کرد. قیمت این قلم ۹۹ دلار اعلام شد.

apple-iphone-6s-live-_0824.0

آی‌پد پرو از ماه نوامبر در دسترس است و قیمت اعلام شده برای آن ۷۹۹ دلار به ازای مدل ۳۲ گیگابایتی و ۹۴۹ دلار برای مدل ۱۲۸ گیگابایتی است. این تبلت در رنگ‌های نقره‌ای، خاکستری و طلایی وارد بازار می‌شود. گفتنی است تنها مدل ۱۲۸ گیگابایتی از شبکه LTE پشتیبانی می‌کند و قیمت آن به ۱۰۷۹ دلار خواهد رسید. صفحه‌کلید هوشمند و قلم نوری با آی‌پد پرو عرضه نمی‌شوند و کاربران باید آن‌ها را جداگانه تهیه کنند.

منبع



لطفا «یک پزشک» را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:
- اکانت جدید اینستاگرام یک پزشک
- گوگل پلاس
- توییتر
- فیس‌بوک

نوشته اپل آی‌پد پرو را رونمایی کرد؛ ۵٫۶ میلیون پیکسل در ۱۲٫۹ اینچ با صفحه‌کلید و قلم استایلوس اولین بار در یک پزشک پدیدار شد.

30 Aug 15:29

هنرمندی که اسلحه‌های مرگ‌آفرین را به بیل‌هایی برای کاشت درخت، تبدیل می‌کند

by علیرضا مجیدی

شهر Culiacán مکزیک، بیشترین میزان مرگ و میر ناشی از سلاح گرم را در این کشور دارد.

از آنجا که هر اسلحه‌ای دیر یا زود می‌تواند منجر به مرگ و سانحه‌‌ای شود، یک هنرمند و کنشگر اجتماعی به نام «پدرو ریِس» تصمیم گرفت که برنامه جالبی را شروع کند.

او کارزاری را برای جمع‌آوری اسلحه از شهروندان شروع کرد، در ازای اسلحه به مردم کپن‌هایی برای خرید تجهیزات الکترونیک و لوازم خانگی داده شد.

در طی این کارزار حدود ۱۵۰۰ اسلحه جمع‌آوری شد. اما با این اسلحه‌ها چه باید می‌کرد؟

8-22-2015 8-54-02 AM

در یک ابتکار جالب، بعد از اینکه در مرحله اول اسلحه‌ها با غلطک‌های جاده صاف‌کن، تخریب شدند، او آنها را ذوب کرد و تبدیل به بیل کرد.

8-22-2015 8-54-17 AM

این بیل‌ها سپس به مدرسه‌ها و نیز مؤسسات هنری داده شدند تا از آنها هم برای کاشت درختان استفاده شود و هم به صورت نمادین در نمایشگاه‌ها برای جلب توجه مردم به نمایش درآیند.

8-22-2015 8-53-47 AM

منبع



لطفا «یک پزشک» را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:
- اکانت جدید اینستاگرام یک پزشک
- گوگل پلاس
- توییتر
- فیس‌بوک

نوشته هنرمندی که اسلحه‌های مرگ‌آفرین را به بیل‌هایی برای کاشت درخت، تبدیل می‌کند اولین بار در یک پزشک پدیدار شد.

30 Aug 15:16

نمونه‌هایی از آگهی‌های متفاوت و خلاقانه

by علیرضا مجیدی

تبلیغات تلویزیونی، آگهی‌های منتشرشده در مجلات و سایت‌های ما و نیز بیلبوردهای نصب‌شده در سطح‌ شهرهای ما یک مشکل عمده دارند:

بیشتر آنها زمخت هستند و می‌خواهند بدون ظرافت و ایجاد حس کنجکاوی یا تحریک حس زیبایی‌شناسی مخاطبان خود، استفاده از خدمات یا خرید کالایی را توصیه کنند.

متأسفانه کار کردن تبلیغات «نرم» در ایران جا نیفتاده است و صاحبان آگهی‌ها هم از چنین تبلیغاتی استقبال نمی‌کنند.

البته شاید از یک جهت، به صاحبات کالاها/خدمات حق داد، چون آنها واقعا باور ندارند که در شرایط کنونی جامعه، تبلیغات زیرپوستی پاسخ بدهند و آنقدر هوشمندی جمعی وجود داشته باشد که توده‌ها مردم، روی تبلیغات غیرمستقیم فکر کنند و در نهایت کالا/خدمات آنها را بخرند.

از سوی دیگر معدود تبلیغات متفاوت ما هم در واقع کپی ناشیانه تبلیغات فرنگی‌ها هستند و این کپی‌کاری، بدون بومی‌سازی، گاهی به نتایج ضحک می‌انجامد.

در این پست، چند آگهی را با هم مرور می‌کنیم.

روی هر تبلیغ باید چند ثانیه فکر کنید تا متوجه شوید که آگهی اصلا چه ربطی با محتوای تبلیغاتی سفارش داده شده، دارد!

اما زمانی که قادر به درک مفهوم آگهی شدید، یک حس دلپذیر به شما دست خواهد داد و احتمالا به خلاقیت طراحان آگهی‌ها، آفرین خواهید گفت!

تبلیغ سخنرانی‌های TED – وقتی ذهن‌ها سخن می‌گویند:

8-26-2015 10-58-54 AM

تبلیغ چسب زخم:

8-26-2015 10-58-15 AM

تبلیغ کاغذ جاذب:

8-26-2015 10-57-49 AM

تبلیغ تثبیت کننده عکس کنون

8-26-2015 10-57-02 AM

تبلیغ روز جهانی غذا (چنگال به زیبایی حالت یک دست را که برای دریافت کمک دراز شده القا می‌کند.)

8-26-2015 10-56-30 AM

تبلیغ روز پدر توسط مک‌دونالد (احتمالا سر طاس و در عین حال ساندویچ همبرگر!)

8-26-2015 10-54-18 AM

خرس‌های قطبی هم می‌توانند مانند دایناسورهای منقرض شوند …

8-26-2015 11-00-03 AM

خمیردندان سنسوداین

8-26-2015 11-00-29 AM

تبلیغ کوکاکولا

8-26-2015 11-01-19 AM

خشونت، چاره کار نیست و آثار آن برمی‌گردد و گریبانگیر می‌شود …

8-26-2015 11-02-04 AM

8-26-2015 11-03-06 AM

اگر می‌خواهید بفهمید که قدرت مکش جاروبرقی‌ها در چه حد است …

8-26-2015 11-04-15 AM

لپ‌تاپ‌هایی بسیار سبک، به سبکی ورق کاغذ …

8-26-2015 11-05-08 AM

چرا میلیون‌ها دلار را صرف فرستادن کاوشگرها و ماه‌نشین‌ها کنیم، وقتی تلسکوپ‌های توانمند ما وجود دارد …

8-26-2015 11-06-04 AM

کاهش حافظه را جدی بگیرید …

8-26-2015 11-07-24 AM



لطفا «یک پزشک» را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:
- اکانت جدید اینستاگرام یک پزشک
- گوگل پلاس
- توییتر
- فیس‌بوک

نوشته نمونه‌هایی از آگهی‌های متفاوت و خلاقانه اولین بار در یک پزشک پدیدار شد.

30 Aug 15:13

پوستر مینیمال فیلم جدید استیو جابز رونمایی شد

by علیرضا مجیدی

سوم اکتبر در ۵۳مین جشنواره فیلم نیویورک، فیلم استیو جابز که بسیاری در انتظارش هستند، به نمایش درخواهد آمد.

احتمالا می‌دانید که عوامل فیلم چه کسانی هستند:

– دنی بویل -کارگردان فیلم برنده جایزه اسکار میلیونر زاغه‌نشین- کارگردان این فیلم است.

– آرون سورکین، فیلمنامه‌نویس

– مایکل فاسبندر در نقش جابز

– کیت وینسلت در نقش جونا هافمن (رئیس سابق بخش بازاریابی مک)

– ست روگان در نقش  استیو وزنیاک

– جف دنیلز در نفش جان شولی

– کاترین واترستون در نقش دوست‌دختر جابز (کریسان برنان)

– مایکل استولبارگ در نقش اندی هرتزفلد (یکی از اعضای تیم توسعه مکینتاش)

فیلم البته همه زندگی جابز را در برنمی‌گیرد و فقط سه برهه شاخص از زندگی حرفه‌ای او را شامل می‌شود که با معرفی مک در سال ۱۹۸۴ شروع می‌شود و با معرفی آی‌مک در سال ۱۹۸۸ تمام می‌شود.

اما می‌رسیم به پوستر فیلم:

در این پوستر، فاسبندر یکی از حالت‌های شاخصی را که از جابز در جریان همایش‌ها می‌دیدیم، به خود گرفته است.

8-27-2015 5-55-59 AM

پوستر مینیمال است و بیشتر فضای آن سفید است.

این پوستر تقریبا هماهنگ با روجلد کتابی است که فیلمنامه از روی آن اقتباس شده، یعنی همان کتاب مشهور والتر ایساکسون.



لطفا «یک پزشک» را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:
- اکانت جدید اینستاگرام یک پزشک
- گوگل پلاس
- توییتر
- فیس‌بوک

نوشته پوستر مینیمال فیلم جدید استیو جابز رونمایی شد اولین بار در یک پزشک پدیدار شد.

30 Aug 15:12

پاسخ سامسونگ به مشکل اخیر آسیب گلکسی نوت ۵ به دنبال قرار دادن قلم آن در جهت اشتباه: دفترچه راهنما را بخوانید!

by علیرضا مجیدی

حتما تا به حال از مشکل اخیر گلکسی نوت ۵ مطلع شده‌اید:

گلکسی نوت ۵، گجت فوق‌العاده‌ای است، هم سخت‌افزار و عملکرد قوی دارد و هم ظاهرا زیبا.

اما متأسفانه اگر حواستان جمع نباشد و قلم (همان S Pen آن) را سر و ته، وارد شکاف‌اش کنید، یا اصلا نخواهید توانست دیگر قلم را خارج کنید یا اگر توانستید قلم را خارج کنید، شاهد خواهید بود که دیگر مکانیسم تشخیص قلم از کار افتاده!

این مشکلی است که مهندسان سامسونگ با کمی طراحی بهتر می‌توانستند برطرف کنند، به طوری که قلم اصلا به صورت سر و ته، وارد شکاف نشود.

پاسخ سامسونگ به این مشکل کاربران این بوده است که دفترچه راهنما را بخوانند:

8-27-2015 7-57-40 AM

به عبارتی درست مثل اپل که بعد از افتضاح «آنتن‌گیت»، در مقام پاسخ گفته بود که مشکل این است که کاربران آی‌فون را به صورت اشتباه در دست می‌گیرند، این بار سامسونگ هم فرافکنی کرده و بی‌دقتی و ناآگاهی کاربران از کاربری درست گلکسی نوت را مشکل قلمداد کرده است.

گرچه این روزها جو رسانه‌ای، در مورد این مشکل به نوعی بزرگ‌نمایی می‌کند، اما باید در نظر بگیریم هیچ کسی نمی‌تواند تضمین کند که هنگام خستگی یا خواب‌آلودگی، در دوران طولانی استفاده از این گجت، یک بار هم قلم را اشتباه وارد نکند.

منبع



لطفا «یک پزشک» را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:
- اکانت جدید اینستاگرام یک پزشک
- گوگل پلاس
- توییتر
- فیس‌بوک

نوشته پاسخ سامسونگ به مشکل اخیر آسیب گلکسی نوت ۵ به دنبال قرار دادن قلم آن در جهت اشتباه: دفترچه راهنما را بخوانید! اولین بار در یک پزشک پدیدار شد.

30 Aug 14:52

اسکیمر برای کارت های تراشه ای در مکزیک

by info [at] itsecland [dot] com (افشین لامعی)

در مکزیک یک اسکیمر خاص پیدا شده که در داخل کارت خوان دستگاه خودپرداز (ATM) قرار گرفته و اطلاعات کارت را کپی می کند.

 

منبع

15 Aug 17:01

یاسِنکو دوردِویچ و دالتون گتی، هنرمندانی که مجسمه‌های‌شان را از مغز مداد می‌تراشند!

by فرانک مجیدی

فرانک مجیدی: هنرمندان برای خلق آثار هنری‌شان، از ابزارهای محتلفی استفاده می‌کنند. اما نگاه متفاوت یاسنکو دوردِویچ باعث شده که او ابزار کارش را تبدیل به آثار هنری نماید. او که متولد تولزا در بوسنی است، با استفاده از چاقویی بسیار ظریف و اسکنه‌های ریز، از مغز مداد مجسمه می‌سازد. نتیجه‌ی کار، شبیه مجسمه‌هایی است که از چوب یا سنگ ساخته شده‌اند. او برای خلق آثارش از کارهای دالتون گتی الهام گرفت. او گرافیت را برای این به‌عنوان ماده‌ی اصلی تشکیل‌دهنده‌ی آثارش انتخاب کرده که هم‌زمان هم سخت است وهم شکل پذیر. او برای ساخت آثارش باید دقت زیادی به کار برد، زیرا کوچکترین بی‌دقتی، منجر به ترک خوردن مغز مداد و ضایع شدن اثر می‌گردد.

پیش از دوردویچ، دالتون گتی به ساخت این نوع مجسمه‌های ظریف اشتغال داشت. این هنرمند ۴۹ ساله که در حال حاضر ساکن کانکتیکات آمریکا است، مدت ۲۵ سال است که به ساختن این مجسمه‌ها اشتغال دارد. او که در اصل نجار است، می‌گوید: «در دوران مدرسه نام دوستان‌م را روی بدنه‌ی چوبی مداد حکاکی می‌کردم و به‌عنوان هدیه به آن‌ها می‌دادم. وقتی مجسمه‌ساز شدم، مشغول ساخت مجسمه‌هایی در ابعاد بزرگ با موادی مانند چوب شدم. اما سعی کردم کارم را با ساخت مجسمه‌هایی که تا حد امکان کوچک بودند، به چالش بکشم. من مجسمه‌سازی برای این هدف را با مواد مختلفی امتحان کردم و ابتدا با گچ کار می‌کردم، اما یک روز یکی از آن حالات «یافتم!» به سراغ‌م آمد و تصمیم گرفتم با مغز مداد کار کنم.» او برای کارش سه ابزار اصلی دارد: تیغ ریش‌تراشی، سوزن خیاطی و چاقوی مجسمه‌سازی. در حالی‌که ساخت یک مجسمه‌ی معمولی چند ماه وقت می‌گیرد، گتی ممکن است ۲ و نیم سال را صرف ساخت طرح زنجیری با دانه‌های تنیده‌ در هم از مغز مداد نماید! در ادامه ابتدا ۱۲ کار از دوردویچ و سپس آثار گتی را خواهیم دید.

pencil-tip-sculptures-jasenko-dordevic-2

pencil-tip-sculptures-jasenko-dordevic-3

pencil-tip-sculptures-jasenko-dordevic-5

pencil-tip-sculptures-jasenko-dordevic-6

pencil-tip-sculptures-jasenko-dordevic-9

pencil-tip-sculptures-jasenko-dordevic-13

pencil-tip-sculptures-jasenko-dordevic-16

pencil-tip-sculptures-jasenko-dordevic-27

pencil-tip-sculptures-jasenko-dordevic-32

pencil-tip-sculptures-jasenko-dordevic-35

pencil-tip-sculptures-jasenko-dordevic-37

pencil-tip-sculptures-jasenko-dordevic-39

و حالا کارهای گتی:

pencil-tip-sculptures-1

pencil-tip-sculptures-2

pencil-tip-sculptures-3pencil-tip-sculptures-4

pencil-tip-sculptures-6

 

pencil-tip-sculptures-7

pencil-tip-sculptures-8

pencil-tip-sculptures-9

pencil-tip-sculptures-10

pencil-tip-sculptures-11

pencil-tip-sculptures-13

pencil-tip-sculptures-14

pencil-tip-sculptures-15

pencil-tip-sculptures-16

pencil-tip-sculptures-17

منابع: + و +

 



لطفا «یک پزشک» را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:
- اکانت جدید اینستاگرام یک پزشک
- گوگل پلاس
- توییتر
- فیس‌بوک

نوشته یاسِنکو دوردِویچ و دالتون گتی، هنرمندانی که مجسمه‌های‌شان را از مغز مداد می‌تراشند! اولین بار در یک پزشک پدیدار شد.

15 Aug 17:00

اتهامی علیه شرکت روسی تولیدکننده آنتی‌ویروس مشهور کسپرسکی: فریب هوشمندانه شرکت‌های رقیب از طریق تولید بدافزارنماها!

by علیرضا مجیدی

کسپرسکی یک شرکت بسیار مشهور است و ۴۰۰ میلیون کاربر در سراسر دنیا دارد. ۲۷۰ هزار شرکت کوچک و بزرگ هم از خدمات آن استفاده می‌کنند. این شرکت به ویژه به خاطر پژوهش‌هایش روی نرم‌افزارهای جاسوسی غربی مشهور است و در سال‌های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ تحقیق گسترده‌ای روی کرم کامپیوتری آلوده‌کننده برنامه هسته‌ای ایران یعنی استاکس‌نت انجام داد.

اما بر اساس یک مقاله اختصاصی که توسط رویترز منتشر شده است، دو تن از کارکنان سابق این شرکت، اطلاعات افشاکننده‌ای در مورد نوع فعالیت‌های کسپرسکی بروز داده‌اند که بسیار جالب توجه است.

آنها گفته‌اند که این شرکت که مقر آن در مسکو است، از یک دهه قبل برنامه مدونی برای ضربه زدن به بازار شرکت‌های رقیب داشته است. یکی از برنامه‌های آنها این بوده است که کاری کنند که برنامه‌های آنتی‌ویروس شرکت‌های رقیب، فایل‌های سالم و بی‌گناه را بدافزار تشخیص بدهند.

شرکت کسپرسکی با این کار می‌خواست برنامه‌های ضدویروس شرکت‌های مایکروسافت، AVG و Avast را هدف قرار بدهد. بعضی از این اقدامات هم به دستور یکی از مؤسسان شرکت -اوژن کسپرسکی- انجام شده بود تا شرکت‌های نرم‌افزاری کوچکی که به جای کار روی فناوری مستقل خود، از فناوری و شیوه کار نرم‌افزارهای امنیتی کسپرسکی استفاده می‌کردند، ضربه بخورند و بدنام شوند.

8-15-2015 7-30-58 AM

اما کسپرسکی چطور باعث ایجاد نتایج مثبت کاذب می‌شد؟

از یک دهه و نیم پیش، شرکت‌های امنیتی به این نتیجه رسیدند که برای مبارزه مؤثر با تهدیدهای امنیتی، ناچارند که با هم همکاری کنند و برای این کار نمونه‌های بدافزارهای یافت شده و فایل‌های مشکوک را از طریق VirusTotal شرکت گوگل با هم به اشتراک می‌گذاشتند. به این ترتیب این شرکت‌های می‌توانستند خیلی سریع‌تر ویروس‌ها و بدافزارهای جدید را تشخیص بدهند.

اما این کار در عین منافعی که داشت، باعث می‌شد که برخی از شرکت‌ها ادعا کنند که شرکت‌های دیگر به جای تکیه بر فعالیت‌ها و پژوهش‌های مستقل خودشان، بیش از حد به این مکانیسم اشتراک اطلاعات تکیه کرده‌اند.

درست به همین خاطر بود که در سال ۲۰۱۰ کسپرسکی، دست به شکایت زد. برای اثبات این ادعا، کسپرسکی ۱۰ فایل بی‌ضرر را بدافزار اعلام کرد و این امر را از طریق VirusTotal به اشتراک گذاشت. شرکت‌های دیگر که چشم‌بسته و بدون تحقیق مستقل، فریب خوردند و بعد از یک هفته محصولات ۱۴ شرکت رقیب کسپرسکی هم این فایل‌ها را مضر تشخیص دادند.

اما به این شکایت و به این اقدام اثبات‌کننده تنبل شدن شرکت‌های رقیب، توجهی نشد. برای همین کسپرسکی تصمیم گرفت که شخصا دست به انتقام‌گیری بزند.

یک تکنیک عمده آنها، این بود که تکه‌های نرم‌افزاری سالمی را که در پی‌سی‌های یافت می‌شد، بردارند، کدهایی به آنها بیفزایند که آنها را مشکوک و مخرب جلوه بدهد و بعد این فایل‌ها را به صورت ناشناس از طریق VirusTotal به اشتراک بگذارند.

به این ترتیب موتورهای جستجوی ویروس و فایل‌های مخرب شرکت‌های رقیب، فریب می‌خوردند و یک سری فایل ضروری را مشکوک تشخیص می‌دادند و آنها را قرنطینه می‌کردند و باعث نارضایتی مشتریان خود می‌شدند.

کسپرسکی البته این اتهامات را قبول ندارد  می‌گوید که خودش در نوامبر سال ۲۰۱۲ قربانی چنین حمله‌ای شده است.

مسئولان امنیتی مایکروسافت متوجه شده‌اند که از این طریق صدها فایل‌های ویندوز، توسط برنامه‌های شرکت‌های امینتی، به صورت مثبت کاذب، ویروس و مخرب تشخیص داده می‌شدند. بعضی از این فایل‌ها، فایل‌های مربوط به درایورهای شبکه و یا پرینتر بودند.



لطفا «یک پزشک» را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:
- اکانت جدید اینستاگرام یک پزشک
- گوگل پلاس
- توییتر
- فیس‌بوک

نوشته اتهامی علیه شرکت روسی تولیدکننده آنتی‌ویروس مشهور کسپرسکی: فریب هوشمندانه شرکت‌های رقیب از طریق تولید بدافزارنماها! اولین بار در یک پزشک پدیدار شد.

15 Aug 16:38

۲۵ درس برای داشتن زندگی ساده‌تر

by شیدا شریف‌پور

زندگی در واقع یک شوخی است، نه یک امر جدی، اگر آن را جدی بگیری، آن‌وقت رنج می‌بری، از افکارت رنج خواهی برد، زندگی مانند یک وزنه سنگین می‌شود و تو زیر بار آن خرد می‌شوی، آن‌گاه زندگی تمام نشاط خودش را از دست می‌دهد، تمام خنده‌هایش را.

اوشو


خوب زندگی کردن یک هنر است که در کنار در نظر گرفتن پارامترهای مادی و معنوی باید به عنوان یک دانش، آموخته شود. اغلب ما سال‌های طولانی از عمر خود را صرف تلاش برای کسب موقعیت و ساخت زندگی بهتر و شرایط آرمانی می‌کنیم، حال آن‌که تعداد کمی هستند که در طول این تلاش مداوم و طی کردن مسیر و یا حتی در زمان رسیدن به اهداف مد نظرشان، از زندگی لذت می‌برند. شاید بهتر باشد برای درک بهتر جنبه‌های زیستن، ساده‌تر زندگی کنیم. این عبارت شعارگونه که تحت عنوان ساده‌زیستی از کودکی به عنوان یک خصلت معنوی بیان شده است به راحتی قابل دسترس نیست. نمی‌شود یک شبه شیوه زندگی را عوض کرد، بلکه نیاز است همگی راهکارهایی را بشناسیم که به کمک آن بتوانیم بهنر و ساده‌تر زندگی کنیم. در نظر داشته باشید که قاعدتا لازمه «زندگی» داشتن سطح استانداردی از جنبه‌های مختلف است و منظور از زندگی ساده‌تر پایین آوردن پارامترها و حقیر شمردن زندگی نیست بلکه درک بهتر معنای زندگی است.

زمانی که یاد بگیرید که ساده‌تر زندگی کنید، قادر هستید زمان بیشتری را به فعالیت‌هایی بپردازید که دوست دارید، بیشتر وقت خود را با افرادی بگذرانید که از هم‌نشینی با آن‌ها لذت می‌برید. از بسیاری از مسائل و درگیرهای جسمی و روحی آزاد می‌شوید و پیرامون شما را مباحثی پر می‌کنند که در واقع ارزشمند و یا ضروری هستند .

هدف اساسی ما از ساده کردن زندگی آن است که بسیاری از چیزهایی را که در حال حاضر زندگی روزمره اغلب ما را پر کرده‌اند (چیزهایی نظیر، عجله، استرس، افراد و کارهایی که مورد علاقه ما نیستند و یا حتی برای ما آزاردهنده هستند و فکرهای منفی) حذف کرده و در عوض فرصتی را برای فکر کردن، خلاقیت و ارتباط‌های موثر ایجاد کنیم.

قاعدتا هرگز نمی‌توانید این نظم را به طور قطع در زندگی خود ایجاد کنید زیرا که شما هم در این دنیای پر مشغله زندگی می‌کنید و در دنیای حقیقی پیرامون ما برای برآورده کردن برخی از نیازهای اساسی زندگی از قبیل داشتن یک سرپناه حداقلی، مجبور هستید که خود را درمعرض استرس و گاه کارهای طاقت‌فرسا قرار دهید . بنابراین ما هم در این مقاله قصد نداریم یک دنیا و زندگی رویایی را برای شما به تصویر بکشیم. تنها تلاش شده است با پیشنهاد کردن راهکارهایی، تا آن‌جا که ممکن زندگی را ساده‌تر دید و ساده‌تر زندگی کرد.


Ready-for-Simplicity

۱- زندگی ساده به مفهوم اضافه کردن عناصر معنی‌دار به زندگی است که البته پیش از اضافه شدن این عناصر باید جای خالی برای آن‌ها باز کنید. در اطراف شما بسیاری اقلام غیر ضروری است که نه تنها از آن‌ها استفاده نمی کنید بلکه کماکان هزینه‌ای را صرف نگهداری آن‌ها می‌کنید. قاعدتا زندگی بدون پرداخت هزینه بابت اقلام غیرضروری نه تنها ممکن، بلکه دل‌پذیرتر خواهد بود.

۲- قرار نیست به بهانه ساده کردن زندگی، فقیرانه و یا در شرایط حادتر حقیرانه زندگی کنید. هدف ایجاد تفاوت در نگاه شما در خصوص زندگی است. شما یک بار زندگی می کنید و بنابراین زمان و عمر شما بسیار ارزشمند و تکرار نشدنی است در نتیجه باید وقت خود را صرف چیزهای ارزشمند در زندگی خود کنید.

۳- در کنار هنر «انجام دادن کارها» هنری فراموش شده هم وجود دارد: هنر «انجام نشده رها کردن کارها»! سادگی و بهره‌وری در زندگی به شدت متکی به حذف موارد غیر ضروری است.

۴- پر واضح است که باید در مقابل وسوسه‌ها که هر ثانیه به سراغ شما می‌آیند مقاومت کنید و اجازه ندهید که نحوه زندگی کردن اطرافیان و یا تبلیغات پر زرق و برق رسانه‌ها شما را از این مسیر خارج کند.

[اغلب، نوع زندگی ما به خصوص وقتی که در این گوشه از دنیا زندگی می‌کنیم بسیار تحت تاثیر اطرافیان و دوستان و آشنایان است. بسیاری از اقلامی که در خانه‌های ما نگهداری می‌شود و حتی هر از چندی به‌روزرسانی می‌شود، تنها برای قرار گرفتن در معرض دید اطرافیان است در حقیقت با نمایش دارایی‌های اغلب غیر ضروری خود تلاش داریم برای مخاطبین خود این دید را ایجاد کنیم که زندگی بسیار خوبی داریم و خوشبخت هستیم و عجب آن که متاسفانه موفق می‌شویم و دقیقا به همین صورت در نگاه مخاطب خود قضاوت می‌شویم. نکته جالب و البته قابل تامل آن است که اکثر هموطنان ما بعد از مهاجرت و دور شدن از جمع کثیری از دوستان و آشنایان،  زندگی متفاوتی را انتخاب می‌کنند و در خانه‌های‌شان دیگر از آن ویترین‌های کریستال و زرق و برق‌های غیر ضروری خبری نیست.

۵- اگر می‌توانید کاری را انجام دهید به این معنا نیست که باید آن را انجام دهید! آن‌چه که در ملاقات با اطرافیان‌تان می‌بینید یا می‌شنوید، آن چه در شبکه‌های مجازی در صفحات مختلف دنبال می‌کنید قطعا بسیار هیجان‌انگیز و وسوسه کننده است. اما بلافاصله تصمیم نگیرید آن‌ها را به زندگی خودتان هم اضافه کنید. پیش از آن‌که در دام آن اسیر شوید اجازه دهید به این فکر کنید که آن‌ها فضای زندگی شما را اشغال می‌کنند. فضایی که می‌تواندکمک کند ذهن‌تان حرکت کند و ایده‌های جدید و موثری را جایگزین وسوسه‌های شیطانی کند! تمرکز خود را بر روی موارد با اهمیت و حیاتی قرار دهید.

۶- چیزهایی که حواس ما را پرت می‌کنند بیش از آن‌چه فکر می‌کنیم اغواکننده و خطرناک هستند. این که ما زندگی‌مان را با این دل‌مشغولی‌های بی‌ارزش پر می‌کنیم، نشانگر ترسی است که از دنیای بدون آن‌ها (بدون تلویزیون، بدون شبکه‌های اجتماعی، بدون بازی‌های ویدیویی، بدون چت و موسیقی و …) داریم. خودتان را با شلوغی بیش از حد خسته نکنید. اجازه ندهید این دل‌مشغولی‌ها شما را از خود زندگی بازدارند. آن‌ها را کنترل کنید پیش از آن‌که شما را کنترل کنند.

Change

۷- اگر به تغییر علاقه‌مند نباشید و همه‌چیز را به روال عادی رها کنید، نمی‌توانید زندگی ساده‌تری داشته باشید.

۸- همکار شما با مشغله کاری مشابه، آخر هفته به کوهنوردی می‌رود، در حال یادگیری یک نرم افزار تخصصی است و ایده‌های خلاقانه‌ای برای شروع کسب و کاری جدید دارد. شاید بارها برای شما پیش آمده باشد که خود را با چنین فرد یا افرادی در جمع همکاران و دوستان  خود مقایسه کنید. همواره در نظر داشته باشید که  اولویت‌ها خود به خود انجام نمی‌شوند. شما هستید که باید برای کارهای مهم‌تان وقت بگذارید. وقتی برای صرف کردن با بچه‌ها، وقتی برای کارهای خلاقانه، وقتی برای یادگیری و . . . برای ایجاد این وقت‌ها باید سایر چیزها را کنار بگذارید. با نه گفتن به چیزهای جذابی که چندان هم ضروری نیستند، می‌توانید وقت کافی برای کارهای واقعا مهم کنار بگذارید.

۹- سحرخیز باش تا کام‌روا باشی. زودتر از خواب برخاستن واقعا مفید است. داشتن صبحی بدون استرس و عجله یک نعمت است که نباید از آن غافل شد.

waking-up-early

۱۰- برای آن که بتوانید کارهای جدید انجام دهید و در نتیجه سبک زندگی خود را عوض کنید باید عادت‌های جدید را جایگزین عادت‌های گذشته کنید. دور ریختن عادت‌ها و سیستم‌های قدیمی و ساخت عادات تازه کار دشواری است . به عنوان یک پیشنهاد کارآمد برای ترک هر عادت چالشی ۳۰ روزه برای خودتان تعریف کنید شاید کار کمی ساده‌تر شود. مثلا ۳۰ روز دوری از سریال‌های تلویزیون. قطعا نمی‌شود به یکباره در تمام ابعاد زندگی تغییر ایجاد کرد، صبور باشید و کار را مرحله به مرحله و با آرامش به پیش ببرید.

۱۱- بیشتر و بیشتر خرید کردن، مشکلات ما را حل نمی‌کند. یک وعده خوراک بیشتر و یک برنامه تلویزیونی جدید صرفا حواس شما را پرت می‌کند و نه تنها مفید نیست بلکه می‌تواند بسیار مخرب باشد.

۱۲- خرید کردن یک سرگرمی نیست، و مسلما نمی‌تواند درمان چیزی هم باشد. خرید (بی‌خود) تنها تلف کردن وقت و پول است و به زندگی شلوغ‌تری منجر می‌شود.

۱۳- شاید برای شما در طول سال بارها موقعیت سفر پیش آمده باشد اما هر بار به دلیلی آماده رفتن نیستید. وقتی سبک‌تر سفر می‌کنید، آزادتر هستید، کمتر خسته می‌شوید و کمتر دچار استرس می‌شوید. این موضوع را می‌توانید به سفر زندگی هم تعمیم دهید.

offbeat-travel-destination-norway-mountain-1

۱۴- تعداد چیزهایی که داریم یا چیزهایی که نداریم مهم نیست. مهم این است که کدام‌ها برای ما مهم و مفید هستند. داشتن ۳ جلد کتابی که واقعا آن‌ها را بخوانید از داشتن ۳۰۰ جلد کتابی که به سراغ آن‌ها هم نمی‌روید بهتر است.

۱۵- خلوت کردن فضای فیزیکی اطراف‌تان می‌تواند به ساده کردن و خلوت کردن فضای ذهن‌تان کمک کند. این شلوغی‌های بصری بیش از چیزی که فکر می‌کنید حواس ما را پرت کرده و به ما فشار می‌آورند.

۱۶- زیادی فکر کردن یکی از شایع‌ترین منابع استرس و آشفتگی ذهنی است. نکته کلیدی این است که بفهمیم خود «مشکلی که داریم» مشکل ما نیست. مشکل اصلی ما زیاد فکر کردن به آن است. رهایش کنید و آزاد باشید.

۱۷- مثبت بودن همیشه نتایج خوبی در بر خواهد داشت. پس پیش از این‌که با عصبانیت، رنجش و حسادت آن را تلف کنید به این فکر کنید که زمان شما تا چه اندازه ارزشمند و غیرقابل بازگشت است.

۱۸- در رویاهای دیگران زندگی نکنید. و البته بدون دلیل و احتیاج برای خودتان رویای بی‌اساس نسازید.

۱۹- ذهنی ساده‌تر و مثبت‌تر در هر زمان و مکانی با تغییر دادن شیوه تفکر قابل دستیابی است. چرا که استرس و آشفتگی حاصل نحوه واکنش شما است نه نتیجه واقعیت چیزهایی که با آن‌ها روبرو می‌شوید.

۲۰- ساده‌ترین راز شادی و آرامش در زمان حاضر این است که بگذارید همه چیز به همان شکلی که هست (و نه آن شکلی که شما ترجیح می‌دهید) باشد و از آن بهترین بهره را ببرید.

human-emotion-happiness-13

۲۱- قدرشناسی همواره برخورد با زندگی را ساده‌تر می‌کند. چرا که وقتی دست از گلایه از مشکلات بردارید و برای مشکلاتی که ندارید شکرگزار باشید، شادی ساده‌تر به سراغ شما می‌آید.

۲۲- اشتباه کنید، از اشتباهات‌تان درس بگیرید، به آن‌ها بخندید و به حرکت ادامه دهید. حتی یک دقیقه را هم برای چیزهایی که نمی‌توانید کنترل کنید به هدر ندهید.

۲۳- وقتی هیچ چیز را شخصی نکنید، آزادی تمام وجود شما را در بر می‌گیرد.

۲۴- صداقت ساده‌ترین مسیر پیشرفت است. اگر به دقت به ندای درون‌تان گوش دهید، همواره خواهید دانست که بهترین کار برای شما کدام است. همواره بهترین‌ها صادقانه خود را به شما نشان خواهند داد.

۲۵- احساسی که از انجام یک کار مهم (و صادقانه) خواهید داشت، بسیار بهتر و کم‌استرس‌تر از احساسی است که با نشستن و آرزو کردن به شما دست خواهد داد.

ممکن است ایراد بگیرید که این همه دستورالعمل برای «ساده‌زیستی» زیادی بلند و طولانی است و خود نوعی نقض غرض است! باید به همه شماهایی که چنین فکری می‌کنید بگوییم که همه این‌ها تنها بسط دو قدم ساده است:

بدانید چه چیزهایی بیشترین اهمیت را برای شما دارند

هر چه می‌توانید بقیه عوامل را حذف کنید

اما خوراندن این دستورالعمل به جنبه‌های مختلف زندگی، کاری است که تنها خودتان باید انجام دهید.


 منبع (+)



لطفا «یک پزشک» را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:
- اکانت جدید اینستاگرام یک پزشک
- گوگل پلاس
- توییتر
- فیس‌بوک

نوشته ۲۵ درس برای داشتن زندگی ساده‌تر اولین بار در یک پزشک پدیدار شد.

15 Aug 16:22

هنرنمایی دانش‌آموزان ژاپنی با گچ و تخته‌سیاه

by فرانک مجیدی

فرانک مجیدی: طی چند سال گذشته، دانش‌آموزان ژاپنی عادت جالبی پیدا کرده‌اند که در زمان استراحت میان کلاس‌های‌شان، روی تخته‌سیاه نقاشی‌های دیدنی بکشند. برای گرامیداشت این خلاقیت جالب‌توجه، شرکت نیچیگاکو که یک شرکت تولید تختخ‌سیاه در ژاپن است، مسابقه‌ای ترتیب داده که بهترین دانش‌آموزان هنرمند شناخته‌شوند. سوژه‌ی این نقاشی‌ها، عموماً موضوعاتی هستند که برای دانش‌اموزان اهمیت دارند. مثلاً تیم‌های ورزشی، فعالیت‌های مدرسه و یا شخصیت‌های معروف انیمه‌های ژاپنی و یا پاپ که نزد آن‌ها محبوب هستند. البته شرکت‌کنندگان در این مسابقه، واقعاً سوژه‌های خود را محدود نکرده‌اند و طیف وسیعی از موضوعات و سبک‌ها در آثارشان وجود دارد. در حال حاضر ۲۴۹ دانش‌آموز با ۵۰ اثر در این مسابقه شرکت کرده‌اند. برندگان رتبه‌ی نخست، ۱۰۰هزار ین جایزه می‌گیرند که معادل ۸۱۲ دلار است. در ادامه‌ی این پست، برخی از آثار شرکت داده‌شده در مسابقه را با هم می‌بینیم.

003_21

chalkboard-art-blackboard-high-school-chalk-nichigaku-japan-coverimage1

i002_21

i007_2-11

i014_21i015_2-11i018_21nichigaku-chalkboard-art-contest-11nichigaku-chalkboard-art-contest-21nichigaku-chalkboard-art-contest-41nichigaku-chalkboard-art-contest-51

nichigaku-chalkboard-art-contest-62

منبع



لطفا «یک پزشک» را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:
- اکانت جدید اینستاگرام یک پزشک
- گوگل پلاس
- توییتر
- فیس‌بوک

نوشته هنرنمایی دانش‌آموزان ژاپنی با گچ و تخته‌سیاه اولین بار در یک پزشک پدیدار شد.

08 Aug 19:20

داستان شکست گوگل‌پلاس؛ پروژه گران‌قیمتی که قرار بود باعث سرنگونی فیس‌بوک شود!

by سپیده کیانی

چهار سال و یک ماه از رونمایی شبکه اجتماعی گوگل‌پلاس گذشته است. تقریباً همه باور کرده‌اند نام این سرویس نیز باید به فهرست پروژه‌های شکست‌خورده گوگل اضافه شود. حتا در یک دوره‌ای گوگل‌پلاس به شهر ارواح دنیای اینترنت شهره یافته بود چون هرکسی در آن یک حساب کاربری داشت ولی هیچ فعالیتی نمی‌کرد. برخی از کاربران یادشان رفته در گوگل‌پلاس حساب کاربری دارند و اگر به سختی یادشان بیاید که از همان نام ایمیل خود برای نام کاربری استفاده کردند، رمزعبور را هرگز به خاطر نخواهند آورد.

گوگل هنگامی که گوگل‌پلاس را معرفی کرد، فریاد زد کشنده شبکه‌های اجتماعی دیگر و به طور خاص فیس‌بوک است. بهتر است بگوییم تنها هدف تعریف شده برای گوگل‌پلاس همین بود: سرنگونی فیس‌بوک.

نام گوگل‌پلاس با نام Vic Gundotra عجین شده است. مهندس تاجرمآب هندی که بسیاری موسس و معمار ارشد گوگل‌پلاس می‌خوانندش و البته عامل شکست این شبکه اجتماعی! گوندوترا در دوره‌های مختلفی کارمند شرکت گوگل بود و در آخرین حضورش به عنوان سخنگوی این شرکت، لری پیج از موسسان گوگل را متقاعد کرد دوباره بعد از یک دهه دوری، به راس مدیریت گوگل برگردد و به عنوان مدیرعامل از سال ۲۰۱۱ مشغول به کار باشد. کارمندان گوگل گوندوترا را یک شخصیت کاریزماتیک و سیاسی می‌دانند که در جلسات مدیریتی خیلی خوب سخنرانی کرده و توجه مدیران ارشد را به سوی ایده‌ها و نظرهایش جلب می‌کند. یکی از مدیران اجرایی سابق گوگل با قاطعیت می‌گوید: «وی یک باگ ثابت در گوش لری بود و مدام تکرار می‌کرد “فیس‌بوک آمده است تا ما را نابود کند؛ فیس‌بوک آمده است تا ما را نابود کند”. من مطمئن هستم ویک آن‌قدر لری را ترساند تا بالاخره مجبور به واکنش شد و گوگل‌پلاس را راه‌اندازی کرد.» جالب است همین آقای ویک گوندوترا وقتی مطمئن می‌شود گوگل‌پلاس یک پروژه شکست خورده است و به سوددهی نمی‌رسد، در ۲۴ آوریل ۲۰۱۴ از گوگل جدا می‌شود.

 vic-gundotra-640x418

داریم درباره تصمیم‌گیری‌های مدیریتی سال ۲۰۱۰ این شرکت صحبت می‌کنیم؛ برهه‌ای که هیچ چیزی و هیچ کسی گوگل را تهدید نمی‌کرد یا نمی‌توانست تهدید کند. این شرکت غول و قدرت اول بلامنازع اینترنت و وب بود. سال‌های طولانی روی کاربران آنلاین سلطه داشته و اکنون نیز با پلتفرم موبایل اندروید سعی می‌کرد به یک بازیگر بزرگ در بازار گوشی‌های هوشمند تبدیل شود. در سراسر جهان از سرویس گوگل‌مپ او استفاده می‌کردند و میلیون‌ها کتاب را ایندکس کرده و تازه شروع به ساخت خودروهای خودران کرده بود. گوگل در عرصه‌های بسیار زیادی به موفقیت رسیده و فقط در یک حوزه شکست‌های پی در پی را تجربه کرده بود: شبکه‌های اجتماعی. با یک جست‌وجوی ساده در اینترنت می‌توانید فهرست بلندی از شبکه‌های اجتماعی که به دست این شرکت ساخته و بعد تعطیل شدند را پیدا کنید. در سال ۲۰۰۴، Orkut چند روزی قبل از فیس‌بوک راه‌اندازی شد و به سرعت نیز به فراموشی سپرده شد. Reader یک فیدخوان محبوب بود که در سال ۲۰۰۵ افتتاح شد و در سال ۲۰۱۳ بسته شد. Wave یک شبکه ارتباطی بود که در ژانویه ۲۰۱۲ شروع به کار کرد و سی آوریل ۲۰۱۲ به بایگانی سپرده شد. Buzz نیز یک شبکه اجتماعی نگون‌بخت بود که برای جی‌میل ساخته شده ولی خیلی زود به مشکلات حقوقی برخورد کرد و در سال ۲۰۱۰ بسته شد.

در این سال‌هایی که گوگل به طور تصادفی یک شبکه اجتماعی به راه می‌انداخت و به طور تصادفی شکست می‌خورد، فیس‌بوک در حال رشد و بزرگ شدن بود. در سال ۲۰۱۰، ارزش سهام فیس‌بوک برابر ۱۴ میلیارد دلار با ۵۰۰ میلیون کاربر(حساب‌های کاربری با نام واقعی، تاریخ تولد، عکس‌های خانوادگی و شبکه‌ای از اخبار) بود. در این زمان، گوگل شرکتی بسیار بزرگ‌تر از فیس‌بوک با ارزش بازاری تقریباً ۲۰۰ میلیارد دلاری است. چیزی که گوگل از دست داد، زمان و کارمندانش بود. کارمندان پروژه‌های شبکه‌های اجتماعی تعطیل شده یکی پس از دیگری از این شرکت خارج و مستقیماً به استخدام فیس‌بوک درمی‌آمدند. پاول آدامز یکی از همین کارمندان است. پاول جزو طراحان گوگل‌پلاس و ایده Circles بود که بعداً به تیم توسعه‌دهندگان فیس‌بوک می‌پیوندد. وی می‌گوید در حالی که فیس‌بوک یک تهدید جدی برای ما بود، روی شبکه اجتماعی Google Buzz دچار اشتباه شدیم و نمی‌دانستیم اکنون چه‌کار باید کرد.

 ظهور و سقوط گوگل‌پلاس

گوگل هنگامی که گوگل‌پلاس را معرفی کرد، فریاد زد کشنده شبکه‌های اجتماعی دیگر و به طور خاص فیس‌بوک است. بهتر است بگوییم تنها هدف تعریف شده برای گوگل‌پلاس همین بود: سرنگونی فیس‌بوک. گوگل اخیراً اعلام کرده است در پی اشکال‌زایی عمده و سراسری این پروژه است و به طور خاص «اشتراک‌گذاری آنلاین» است. یعنی می‌خواهد موانع اصلی ارتباط این شبکه را با دیگر سرویس‌های گوگل برطرف کند تا هر کاربری با ورود به گوگل‌پلاس بتواند با سرویس‌های دیگر نیز به راحتی در تعامل باشد؛ مثلاً همزمان با یوتیوب اطلاعات تبادل کند.

این اظهارات گوگل به خوبی نشان می‌دهند که این شرکت هنوز در سردرگمی تعیین تکلیف شبکه اجتماعی است که با بلندپروازی راه‌اندازی کرد ولی خیلی زود فهمید کلافی پیچ در پیچ است که خودش نیز وسط آن گرفتار شده است. رویکرد جدید گوگل این است که هر کسی در دنیا را با ترفند اشتراک‌گذاری آنلاین عکس و ویدیو به سوی گوگل‌پلاس هل بدهد. بردلی هورویتز، مدیر گوگل‌پلاس در آخرین پست وبلاگش عنوان می‌کند گوگل اوایل امسال روی سرویس‌های محبوبی مانند Photos و Hangouts تغییر رویکرد و نگرش داده و مشغول کار دوباره روی آن‌ها است تا شاید بتواند این‌ سرویس‌ها را به عنوان یک هسته مرکزی متصل‌کننده کاربران به یکدیگر روی گوگل‌پلاس فعال کند و از این طریق بتواند تجربه شبکه اجتماعی جدید و جذابی برای آشتی کاربران خلق کند. به نظر می‌رسد گوگل خیلی دیر متوجه شده ابتدا باید اهدافی کوچک و عملیاتی برای سرویس‌ها و شبکه‌های اجتماعی‌اش تعریف کند و بعد به سراغ آرمان‌های بزرگ برود. گوگل پلاس به یک شاه‌بیت مورد علاقه در صنعت فناوری تبدیل شده است اما پشت‌سرش موضوع‌هایی مهم و تکان‌دهنده وجود دارد. در ماه گذشته، گفت‌وگوهایی با تعدادی از کارمندان و تحلیل‌گران گوگل انجام گرفته است و آن‌ها به شرط ناشناس ماندن و فرار از مجازات؛ اعتراف کردند در سال‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ به شدت مشغول گول زدن و ترساندن گوگل از فیس‌بوک با هدف ربودن کارمندان، تبلیغات و کاربران بودند. گوگل وقتی متوجه این جریان خزنده داخلی در شرکت‌اش و در میان کارکنان‌اش می‌شود، همه توان خود را بسیج کرده و به مقابله می‌پردازد ولی در مقابل یک شرکت استارت‌آپ جوان ناشیانه عمل می‌کند.

larry-page-640x393

گوگل‌پلاس بدون هیچ‌گونه برنامه یا طرح مشخصی برای متمایز بودن از فیس‌بوک راه‌اندازی شد. در واقع، شرط‌بندی روی یک رهبر کاریزماتیک با یک چشم‌انداز ناقص و نادیده گرفتن نیاز به یک کشش در شبکه‌های اجتماعی بود. به همین دلیل، بسیاری از کاربران گوگل‌پلاس هیچ بهانه یا دلیلی برای سر زدن به آن نداشتند و مانند مردمان مرده یک شهر تصور می‌شدند که میان هر کدام‌شان دیواری بزرگ کشیدند. مرگ آهسته گوگل‌پلاس به خوبی تصویری از یک شرکت بزرگ فناوری را نشان می‌دهد که وقتی با تهدیدی روبرو می‌گردد، شروع به تلاش می‌کند و بعد در این نوآوری شکست می‌خورد. پروژه گوگل‌پلاس منجر به برخی سرویس‌های خلاقانه جدید برای گوگل شد ولی هیچ‌گاه در قامت یک شبکه اجتماعی نتوانست ظاهر شود و تهدیدی برای رقبا محسوب گردد. اکنون، فیس‌بوک بیش از ۱٫۴ میلیارد کاربر و ارزش بازاری کمی بیشتر از نصف ارزش بازار گوگل را دارا است. هنوز فیس‌بوک مشغول ربودن کارمندان گوگل است. این شرکت به همراه توییتر روش‌هایی برای کاهش سهم بازار گوگل از تبلیغات آنلاین پیدا کردند.

 «وقتی گوگل‌پلاس رونمایی شد، همه با هم گفتیم “اینکه شبیه فیس‌بوک است؛ پس ایده بزرگ پشت سر آن کجاست؟ فقط یک شبکه اجتماعی است”»

یکی دیگر از مدیران محصول سابق گوگل که در پروژه گوگل‌پلاس نیز فعالیت داشته می‌گوید:« گوگل‌پلاس با یک هویت گسسته و درهم‌ریخته ساخته شد و گراف اجتماعی که به دور تمامی محصولات و سرویس‌های گوگل تنیده شده و کاربر باید با این هویت لاگین کند.» او می‌گوید گوگل نمی‌تواند تشخیص بدهد مقصد بعدی کاربران روی شبکه‌های اجتماعی کجاست و سرویس‌ها و محصولات به کجا هدایت شوند ولی فیس‌بوک در این موضوع مهارت دارد. کنت والکر، یک مشاور عمومی گوگل در یک جسله با مدیران کسب‌وکارهای آلمانی درباره گوگل‌پلاس جزئیات زیادی را پرده‌برداری می‌کند و از شبکه‌های اجتماعی به عنوان یکی از نام‌های درون فهرست بلند پروژه‌های ناموفق گوگل نام می‌برد.

مارس صد روزه

گوگل برای راه‌اندازی شبکه اجتماعی‌اش تلاش زیادی کرد و تمام سرمایه و امکانات خود را به کار گرفت. تعریف یک پروژه با کدنام Emerald Sea و جدول زمانی کاری ۱۰۰ روزه برای رونمایی به همراه اختصاص کامل یک ساختمان مخفی و انتقال مدیرعامل و کارکان به آن‌جا همگی از عزم جدی یک شرکت فناوری برای نمایشی بزرگ خبر می‌دهند. گوندوترا در سال ۲۰۱۱ هنگام گفت‌وگو با نشریه وایرد قبل از رونمایی گوگل‌پلاس می‌گوید: «ما در حال تبدیل کردن گوگل به یک مقصد بزرگ اجتماعی در سطح و مقیاس بسیار وسیع هستیم که تا کنون سابقه نداشته است. در حال درخواست سرمایه‌گذاری بیشتر و همین‌طور نیروی انسانی بیشتر هستیم؛ به طوری که برای هیچ پروژه دیگری سابقه نداشته است.» متاسفانه این روزها گوندوترا به ایمیل‌هایی که درباره گوگل‌پلاس می‌پرسند، جواب نمی‌دهد و خود شرکت گوگل نیز پاسخ‌گو نیست. یکی از کارمندان سابق گوگل درباره سرعت و سختی کار در ماه‌های اولیه شروع پروژه گوگل‌پلاس می‌گوید: «یک دیوانگی مطلق بود. بهترین روش برای موفقیت در اکوسیستم ویک این است که سریع باشید. او روی تلاش و فعالیت کارکنان به شدت تعصب دارد و نیاز دارد روی یک استراتژی کار زیادی انجام شود.»

Screen-Shot-2015-07-28-at-10.23.31-AM

برای کارمندان بخش‌های دیگر گوگل، رویکرد این شرکت نسبت به گوگل‌پلاس کاملاً رادیکالی به نظر می‌رسید. چون غالب پروژه‌های گوگل در مقیاس کوچکی شروع شده و به طور ارگانیک توسعه یافته یا از درجه اهمیت بالاتری برخوردار شدند. شبکه Buzz که شاید سلف اضطراری گوگل‌پلاس باشد، به سختی ده کارمند استخدام کرد اما گوگل‌پلاس برای شروع بیش از هزار کارمند را از بخش‌های مختلف گوگل به درون خودش جذب کرد. یکی از کارمندان گوگل می‌گوید: «نمی‌دانستیم مهندسان ما سر از کجا درمی‌آوردند!». گوگل به شکل استادانه‌ای سیستم ویدیوکنفرانس داخلی شرکت را به بخش‌های مختلفی مجزا کرده و کارمندان این بخش‌ها را روی سیستم ویدیوچت Google+ Hangouts متمرکز می‌کند. این کارمندان در صورت موفقیت پاداش خوبی می‌گرفتند. در این برهه، گوگل به شدت پنهان‌کاری می‌کرد و دست به وضع قوانین و سیاست‌هایی می‌زد که در گذشته سابقه نداشته است. همه‌چیز زیر نظر مستقیم مدیرعامل راهبری می‌شد. انگار گوگل به تعریف جدیدی از خود رسیده بود و آن «هر چیزی مجزا از بقیه» بود.

google-plus-stream

محصول نهایی، در ۲۸ ژوئن ۲۰۱۱ رونمایی شد و شامل چندین ویژگی جدید و بدیع بود: Circles برای گروه‌بندی مخاطبین و سفارشی‌سازی اطلاعاتی که باید به اشتراک گذاشته شود، Hangouts برای گروه‌های چت ویدیویی و Photos که شامل ابزارهای ویرایش عکس مناسبی بود. با این حال، کاربران گوگل، رسانه‌ها و حتا خود کارمندان گوگل خیلی زود به این نتیجه رسیدند که گوگل‌پلاس چیزی شبیه فیس‌بوک است با کمی ویژگی‌های به عاریت گرفته شده از توییتر. یکی از کارمندان سابق گوگل می‌گوید: «وقتی گوگل‌پلاس رونمایی شد، همه با هم گفتیم “اینکه شبیه فیس‌بوک است؛ پس ایده بزرگ پشت سر آن کجاست؟ فقط یک شبکه اجتماعی است”». کارمند دیگری می‌گوید: « بعد از این همه هیاهو ما در پایان چیزی را دیدیم که بسیار عادی توسعه داده شده بود.»

 واقعاً کار نمی‌کند

بسیاری از کارمندان تیم توسعه گوگل‌پلاس مدعی بودند یک شبکه اجتماعی جدید با سازمان‌دهی اطلاعات متفاوتی ساختند که دیگر شبکه‌های اجتماعی را به مبارزه می‌طلبد ولی همیشه احساس و ادراک کاربر درست قضاوت می‌کند. تصورهای اولیه این بود که گوگل با میلیاردها کاربری که در اختیار دارد، به راحتی می‌تواند در فاز اول چندین میلیون عضو داشته باشد. یکی از کارمندان سابق گوگل دراین باره می‌گوید: «اگر شما به طور واضح و روشنی نگاه می‌کردید، متوجه می‌شدید مردم تمایلی به ارسال کامنت ندارند، دوباره به سراغ این سرویس برنمی‌گردند و واقعاً محصولی نیست که قابلیت درگیر شدن با کاربر را داشته باشد. بعد از شش ماه این احساس به وجود آمد که این سرویس واقعاً کار نمی‌کند.»

google+-birthday-640x386

برخی‌ها تقصیر را به گردن ساختار بالا به پایین (top-down) گوگل‌پلاس انداختند و اینکه تیم رهبری این پروژه موفقیت را تنها در ساختن یک شبکه اجتماعی دیدند. شکست‌ها و اطلاعات ناامیدکننده پروژه اصلاً دیده نمی‌شد. یکی از کارمندان گوگل می‌گوید: «اعتقاد ذهنی ما این بود که همیشه به یک ویژگی خارق‌العاده برای اوج گرفتن نیاز داریم.» گوگل طی چند سال بعدی سعی کرد سرویس ویدیو hangout را بهبود ببخشد و برخی قابلیت‌های هوشمند بدان اضافه کند. همچنین، الگوریتم‌های ویرایش تصاویر و امکانات جست‌وجوی هوشمند را به گوگل‌پلاس اضافه کند. این کارها کمی نظرات منفی پیرامون این شبکه اجتماعی را تغییر داد و باعث ستایش گوگل شد ولی فقط کمی اوضاع را بهتر کرد. به نگاهی به گذشته، چندین کارمند و تحلیل‌گر این پروژه اعتقاد دارند ویژگی‌ها و رویکردهایی مانند موبایل و پیغام‌رسانی که توسط فیس‌بوک به خوبی درک و اجرا شدند، توسط تیم مدیریتی گوگل شناسایی نشدند و هیچ کار متمرکزی روی آن‌ها انجام نشد. مجموعه‌ای از برنامه‌های کاربردی مستقل به جای یک شبکه اجتماعی می‌توانست موفقیت کسب کند. طرحی که فیس‌بوک از خارج از مجموعه خود دزدید و بعد پیاده‌سازی‌ کرد. آدامز از کارمندان سابق تیم توسعه گوگل‌پلاس می‌گوید: «اکنون، چه کسی احساس می‌کند فیس‌بوک یک شبکه اجتماعی است؟ غالب مردم این سرویس را مانند یک دورهمی و سرگرمی شبانه تلقی می‌کنند و دوست ندارند ازش خارج شوند. فیس‌بوک دروازه‌های بهتری برای ارتباط مردم با یکدیگر باز کرده است و از نظر فنی نیز بهتر اجرا می‌شود. پس، مردم نیازی به یک نسخه دیگر از فیس‌بوک ندارند.»

 تخریب و بازسازی گوگل‌پلاس

در اوایل سال ۲۰۱۴، کمی کمتر از سه سال بعد از راه‌اندازی، تیم گوگل‌پلاس مجبور شدند ساختمان آرزوها را ترک و به محوطه باز دیگری اسباب‌‌کشی کنند. گوندوترا، مدیر گوگل‌پلاس نیز اعلام کرد در ماه آوریل از این شرکت جدا و «سفر جدید» دیگری را آغاز خواهد کرد. در تمام مدتی که گوندوترا ریاست بخش اجتماعی گوگل را برعهده داشت، با رفتار و تصمیم‌هایش باعث تحریک و الهام‌بخشی کارمندانش و عصبانیت کارمندان بخش‌های دیگر می‌شد. کارمندان مختلفی که به طور مستقیم با وی همکاری کردند می‌گویند مرتباً به سراغ امکانات و ملک‌های بخش‌های دیگر گوگل و تصرف‌شان به نفع گوگل‌پلاس رفته است. دوستی عمیق و نزدیکی زیاد به لری پیج باعث می‌شد در امان باشد و آزادانه هر تصمیمی در گوگل بگیرد اما این وضعیت تا زمانی ادامه داشت که گوگل‌پلاس به شهر ارواح تبدیل نشده بود و کاربران نسبت به یکپارچی با یوتیوب شاکی نشده باشند. بیش از یک سال از جدا شدن گوندوترا و گوگل‌پلاس می‌گذرد ولی هنوز دارد درباره سفر بعدیش اطلاع‌رسانی می‌کند. دو همکار بسیار نزدیک وی می‌گویند هنوز عمیقاً دوست دارد در سفر باشد و البته بسیار آرام و آسوده است. یکی از این همکاران می‌گوید: «هنوز برای بازنشستگی بسیار جوان است. او می‌خواهد کاری را انجام بدهد که دیگران نمی‌توانند.»

google-photos-640x360

دیوید بسبریس که به گوندوترا در راه‌اندازی شبکه اجتماعی گوگل کمک کرده بود؛ ریاست گوگل‌پلاس را برعهده گرفت و مدعی شد گوگل وعده کرده است برای طولانی مدت از بخش شبکه اجتماعی حمایت کند. اما تنها شش ماه پس از این ادعا، بردلی هورویتز مدیر اجرایی قدیمی گوگل جایگزین‌اش شد. هورویتز در بدو ورود تغییر رویکرد گوگل روی سرویس‌های عکس و ویدیو را با عنوان « Google Photos and Streams» مطرح کرد و تا مدت‌ها ازش هیچ خبری نبود تا اخیراً که دوباره با یک پست به نام « Streams, Photos, and Sharing» در وبلاگ‌اش خبرهای تازه‌ای درباره گوگل‌پلاس منتشر کرد. در رویکرد جدید، گوگل می‌خواهد موضوع شکست خورده استریم ویدیو را از شبکه‌های اجتماعی مجزا کند و برعکس روی دیگر ویژگی‌های بارز مانند اشتراک‌گذاری عکس متمرکز شود. هورویتز در پست‌اش می‌نویسند: «گوگل‌پلاس می‌خواهد روی انجام چیزی تمرکز کند که هم‌اکنون نیز به خوبی انجام می‌شود: کمک به میلیون‌ها کاربر در سراسر دنیا تا بتوانند با علاقه‌مندی‌شان ارتباط برقرار کنند. هر جنبه از این محصول که تا کنون نتوانسته این کار را انجام دهد، باید بتواند انجام دهد یا بازنشسته شود.»

مرگ آهسته گوگل‌پلاس به خوبی تصویری از یک شرکت بزرگ فناوری را نشان می‌دهد که وقتی با تهدیدی روبرو می‌گردد، شروع به تلاش می‌کند و بعد در این نوآوری شکست می‌خورد.

از صحبت‌های مدیر گوگل‌پلاس این‌طور استنباط می‌شود که گوگل در رویکرد جدید به جای تمرکز روی فیس‌بوک و تلاش برای رقابت با او، روی منابعی سرمایه‌گذاری می‌کند که بتوانند برایش محصولات اجتماعی مناسبی مانند برنامه Photos فراهم کنند. این برنامه‌ها می‌توانند مزایای زیادی برای گوگل ایجاد کنند. برایان بلاو، تحلیلگر گارتنر دراین‌باره می‌گوید: «من تصور می‌کنم در این بازه زمانی برای گوگل وجود یک شبکه اجتماعی صرف اهمیت نداشته باشد اما داشتن یک نقطه اتصال به شبکه‌های اجتماعی مهم است.» بسیاری از ما کمی محتاطانه درباره گوگل‌پلاس صحبت می‌کنیم چون پشت‌ سرش شرکتی به نام گوگل قرار دارد. خود گوگل نیز احتیاجی ندارد اعلام کند «گوگل‌پلاس مرده است». شاید چندین سال بعد، یکی از کارمندان گوگل بتواند رازهای دیگری از داستان گوگل‌پلاس را برملا کند.

منبع



لطفا «یک پزشک» را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:
- اکانت جدید اینستاگرام یک پزشک
- گوگل پلاس
- توییتر
- فیس‌بوک

نوشته داستان شکست گوگل‌پلاس؛ پروژه گران‌قیمتی که قرار بود باعث سرنگونی فیس‌بوک شود! اولین بار در یک پزشک پدیدار شد.

02 Aug 20:09

چهار زخم عمیق کشور و راه‌کاری برای بهبود

by مجيد آواژ

تا آن‌جا که تا حدی سر رشته دارم و به حیطه فعالیت من مرتبط است، در دوران هشت ساله خردگریزی از کشور چهار آسیب جدی به کشور وارد شد. البته در هر چهار مورد زمینه‌های قبلی نیز وجود داشت و با رخت بربستن درایت در امور اجرایی، زخم‌های قدیمی سر باز کردند و هر یک به مثابه یک زخم عمیق چرکین بر بدنه کشور باقی ماند.

  • از بین رفتن اعتبار دانش و دانشگاه

موضوع خیلی واضح است. ظرفیت‌های پذیرش دانشجو بدون توجه به توان دانشگاه‌ها چند برابر شد. به عنوان نمونه «در مقطع دکتری مدیریت دانشکده هاروارد ۴۰ دانشجو تحصیل کرده‌اند [می‌کنند] این درحالی است که در همین رشته در دانشگاه تهران ۴۰۰ دانشجو در مقطع دکتری مشغول تحصیل هستند.» (منبع).

برای خیلی از دانشگاه‌ها بدون توجه به تعداد اعضای هیات علمی و توان آکادمیک آن‌ها، مجوزهای ایجاد دوره‌های کارشناسی ارشد و دکتری صادر کردند. دانشگاه‌های دیگر نیز با ایجاد پردیس‌ها و رشته‌های مجازی و … به مسابقه کسب درآمد پرداختند. مجوز تاسیس دانشگاه از مجوز تاسیس آموزشگاه نیز ساده‌تر بود.

نتیجه‌ این که، خیلی‌ها عنوان دکتر و مهندس پیدا کردند، بی‌آنکه لیاقت آن را داشته باشند و البته بسیاری از این دکتر – مهندس‌ها نیز با استفاده از رانت و روابط در مصدر امور بسیاری از سازمان‌ها قرار گرفتند. دانایی، توانایی به همراه می‌آورد و وقتی که دانایی و توانایی از اداره یک سازمان رخت بر می‌بندد، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

  • از بین رفتن حریم‌های اخلاقی

داستان فسادهای درشت اقتصادی را همه ما این روزها در اخبار می‌خوانیم و می‌شنویم. فساد اقتصادی دلایل زیادی دارد. بی‌شک ضعف اخلاقی در کنار بی‌سوادی یکی از دلایل مهم فساد اقتصادی است. به قول شازده کوچولو، آدم‌ها نه که ریشه ندارند، باد به آسانی آن‌ها را این طرف و آن طرف می‌برد. اما فاجعه این است که اگــر ز بــاغ رعیت ملک خورد سیبی، بر آورند غلامان او درخت از بیخ. وقتی فساد اقتصادی گریبان‌گیر معاونین رییس جمهور سابق و رییس بزرگ‌ترین بانک کشور می‌شود، دیگر چه انتظاری می‌شود داشت از فلان مدیر میان‌رده و یا بهمان کارشناس اداره دیگر. بدین شکل، اخلاق از لایه لایه اجزای جامعه رخت بر می‌بندد. وقتی سیل می‌آید انتخاب شده نمی‌برد. همه را باهم می‌برد و اندکی فقط با ریشه‌های عمیق می‌مانند، وقتی که یک عنصر اخلاقی در وجود افراد شل می‌شود، همه چیز باهم فرو می‌ریزد. آدم فساد در همه زمینه‌ها کم و بیش فاسد می‌شود. بدین‌سان این بد اخلاقی در حریم خانواده‌ها به بحران‌های خانوادگی و در روابط کاری داخل و بیرون شرکت‌ها به چالش‌های کاری منجر می‌شود و باز تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

  • از بین رفتن اصالت تولید و احترام صنعت‌گر و تولید کننده

دوستی دارم که در کار تولید قطعات صنعتی است. مدت‌ها بود که دچار مشکلات مالی مختلف بود. مانند بسیاری از تولید‌ کننده‌های دیگر که وام می‌گیرند تا زنده بمانند. متوجه شدم که به تازگی کارگاه را تعطیل کرده (مانند ۱۴۰۰۰ کارگاه دیگر) و همان قطعات را با نصف قیمتی که تولید می‌کرد از کشور دوست و برادر چین وارد می‌کند! خیلی راحت و شیک. یادم آمد که صدها میلیارد دلار پول بی‌زبان را خرج واردات از سنگ‌قبر و دست بیل و سنگ‌ پا تا پورشه و … (بخوانید اقلام مصرفی) کردند، تا نتیجه آن شود که پول به تولید کننده نرسد. این چنین است که تولید کننده مجبور است با هزار مشکل و از جمله  سر و کله زدن با قوانین دست و پاگیر و ادارات مختلف دولتی مشکل‌ساز (که آن دکتر-مهندس‌های گفته شده هم در آنجا کم نیستند) سر و کار داشته باشد و  هنوز در پرداخت حقوق ماهیانه کارکنان شرکت مشکل داشته باشد و در مقابل او خیلی‌های دیگر خیلی راحت به هر چه می‌خواهند می‌رسند.

  • تسریع باور نکردنی در از بین رفتن منابع طبیعی و محیط زیست.

شاید مورد محیط زیست زیاد به حرفه من ربطه نداشته باشد و فقط جزء علایق شخصی من باشد. کافی است که نگاهی به آمار وضعیت تخریب جنگل‌ها داشته باشیم تا عمق فاجعه مشخص شود. دریاچه ارومیه روی زمین بود که همگان وضعیت آن را می‌بینند. در کنار بسیاری از دریاچه‌های خشک شده روی زمین کشور، ده‌ها و شاید صدها دریاچه زیرزمین وجود دارد که وضعیتی به مراتب اسفناک‌تر از دریاچه ارومیه دارند.

چه باید کرد؟

چه باید کرد را نمی‌توان در یک جمله و یا پاراگراف و یک پست وبلاگ تشریح کرد. به نظر نمی‌رسد که حتی به صورت خوش‌بینانه، اوضاع و احوال تا دو تا سه سال آینده به وضعیت ابتدای سال ۸۴ برسد.

اما به عنوان یک روی‌کرد، می‌توان در کنار تمامی تدابیر امیدآفرین دولت فعلی، از جمله رفع تنش با دنیای خارج و جلب سرمایه (و صد البته فن‌آوری و دانش خارجی که باید مورد تاکید قرار گیرد) توجه به «اقتصاد دانش‌بنیان» را نیز می‌توان مورد تاکید بیشتر قرار داد. جامعه ما امروز بیش از هر چیز به افزایش سطح فرهیختگی و خردگرایی و دانش کاربردی نیاز دارد.

اولین گام در استقرار این مهم، به کارگیری مدیران باسواد و خردگرا در تمامی سطوح مدیریتی جامعه است. هر چند که این مدیران به طور عمده از توانایی رقابت‌های سیاسی برخوردار نیستند و بسیاری از افراد پیشین آن‌ها را با سنگ خواهند زد و هزینه‌های بسیاری را بر آن‌ها و جامعه تحمیل خواهند کرد. با وجود این‌که جامعه ما به طور بی‌سابقه‌ای از خاصیت نخبه‌کشی برخوردار است، با این‌حال به‌کارگیری این مدیران گامی رو به جلو خواهد بود.

در قدمی هم‌زمان، تقویت و بازگشت اصالت و اعتبار به دانشگاه‌ها (به ویژه دانشگاه‌های مادر) و سازمان‌هایی دانش‌بنیان مانند مراکز تحقیقاتی، سازمان مدیریت صنعتی و مرکز مطالعات بهره‌وری و دانشکده‌های تخصصی به طور شدید مورد نیاز خواهد بود. نهاد مدیریت در کشور در تعامل با مراکز علمی و تحقیقاتی جهانی باید مورد بازنگری اساسی قرار گیرد. این نهادها می‌توانند و باید سرپل ارتباط ما با نهادهای مدیریتی خارج از کشور باشند. روی‌کرد آموزش و توسعه مدیریت باید جدا از بیماری مدرک‌گرایی کنونی و الصاق عناوین دکتر و مهندس به افراد،  به طور جدی مورد بازبینی قرار گیرد.

در صورتی که اتفاق خاصی در فضای کشور (چنان‌چه در سال ۸۴ رخ داد) نیفتد، این اقدامات البته در کنار اقدامات سیاسی دیگر مانند رانت‌زدایی از اقتصاد، ، می‌تواند در هفت یا هشت سال آینده منجر به تغییر موثر جایگاه ایران در اقتصاد و دانش جهانی شود.

 

نظر شما چيست؟

02 Aug 20:05

افزایش قدرت سیگنال وایرلس ، تنها با یک قوطی نوشابه!

by حامد صفا

شاید هیچ چیز عذاب آورتر از آن نباشد که بعد از یک روز کاری سخت روی مبل لم بدهید و قصد استفاده از اینترنت منزل رو با لپ‌تاپ یا تلفن همراه یا تبلت‌تان  داشته باشید اما درنهایت متوجه شوید که به دلیل قدرت سیگنال دریافتی بسیار ضعیف اینترنتی در کار نیست.

حالا یا مجبورید قید استفاده از مبلمان راحت را بزنید و مکان خود را برای دریافت سیگنال بهتر در خانه تغییر دهید و یا قید استفاده از اینترنت را بزنید و بر روی مبل لم بدهید!

ضعیف بودن سیگنال وایرلس دریافتی به عوامل مختلفی از جمله فاصله شما با منبع انتشار دهنده وایرلس ، نوع و جنس موانع موجود در مسیر ، ضخامت دیوارها و جنس مصالح ، اختلال سیگنال‌ها و امواج دیگر ، نوع مودم و یا روتر و آنتن وایرلس بستگی دارد  .

اما مشکل هرچه که باشد ، امروز قصد داریم تا در شاهوار راه حلی عملی و بسیار ساده را آموزش دهیم که با استفاده از آن می‌توانید قدرت سیگنال وایرلس خود را تا حد بسیار محسوس به سمت مسیر مورد نظر، تقویت کنید. آن هم تنها با استفاده از یک قوطی آلومینیومی نوشابه یا رانی !

مواد لازم :

یک بطری آلومینیومی نوشابه یا رانی
 کاتر (تیغ موکت بری)
 قیچی

1

 

 برای شروع لازم است تا با استفاده از کاتر و قیچی ، بخش بالایی بطری را برش دهیم :

2

 سپس بخش انتهایی قوطی را نیز برش دهید . اما بر خلاف بخش بالایی که آن را جدا کردید . بخش انتهای قوطی نباید کاملا جدا شود . بلکه همانند قسمت اول شروع به برش با کاتر و قیچی کنید و حدودا ۲ سانتی‌متر مانده به انتهای برش دست نگه دارید تا بخش انتهایی قوطی همچنان به قوطی متصل بماند :

3

 سپس همانند تصویر پایین ، با استفاده از قیچی یک برش عمودی در قوطی ایجاد نمایید . به طوری که در مرکزیت بخش برش نخورده انتهای قوطی قرار گیرد.

4

 سپس کمی قوطی را باز کنید تا حالت آن همانند یک دیش یا بشقاب شود . نتیجه کار باید چیزی شبیه تصویر پایین باشد :

5

 حالا می‌بایست در بخش انتهایی قوطی یک سوراخ به قطر حدودا یک سانتی‌متر ایجاد کنید .
برای این کار می‌توانید از درفش یا دریل یا هر ابزار نوک تیز دیگر برای سوراخکاری استفاده کنید .

6

 کار تمومه ! حالا کافیه چیزی که ساختید رو بر روی آنتن مودم یا روتر قرار بدید و جهت داخلی قوطی رو به سمتی قرار بدید که سیگنال در اون سمت ضعیف هست .

final

حالا می‌تونید نتیجه رو تست کنید .

در عین ناباوری با انجام این ترفند ساده می‌توانید قدرت سیگنال وایرلس خود را در نقاط کور منزل یا محل کار که همیشه افت شدید سیگنال داشتید برطرف کنید .

تصویر زیر نتیجه نهایی این ترفند را نمایش می‌دهد :

shahvarwifi

اما این ترفند چگونه کار می‌کند ؟

آنتن‌های میله‌ای استفاده شده در مودم‌ها و روترهای وایرلس از نوع Omni-Directional یا همه طرفه هستند.
بدین معنی که امواج وایرلس را به صورت ۳۶۰ درجه‌ای منتشر می‌کنند. چیزی شبیه به تشعشعات خورشید که تشعشعات خود را به طور مساوی در همه جهات منتشر می‌کند.

wifi1

آنتن های Omni-Directional به جهت پوشش وسیعی که نسبت به آنتن های یک طرفه Semi-Directional و Highly-Directional ایجاد می کنند، برای ساخت Access Point ها و مودم‌های وایرلس به کار می روند.

یکی از موانع مهم در عبور امواج وایرلس ، اجسام آلومینیومی هستند . بنابراین با قرار دادن یک جسم آلومینیومی بشقاب شکل در یک طرف آنتن می‌توان از انتشار امواج در یک جهت خاص جلوگیری کرد و در عوض امواج فوق را در جهتی خاص تقویت و ارسال کرد . کاری که اینجا قوطی نوشابه برای ما انجام می‌دهد .

wifi

 

02 Aug 20:02

تقلب وسیع در آزمون ورودی پزشکی در هند

by PaP-admin
Indian relatives scale school walls to help pupils cheat
Indian relatives climb the wall of a building to help students appearing in an examination in Hajipur, in the eastern Indian state of Bihar. Even with police presence, parents and relatives are reported to scale building walls in order to pass notes to help students cheat in their exams. AP Photo / Press Trust of India

Indian relatives scale school walls

to help pupils cheat


منبع: لینک


11 Jul 00:05

Flash Runtime 18 and Documentation Updates

by Chris Campbell

The July update for the Flash Runtime is now available!  This monthly update includes both security and functional improvements and is recommended for our Flash Player customers.

Complete details can be found in our Release Notes and the Adobe Security Bulletin.

In addition to the Runtime update, we’ve also been hard at work improving our ActionScript documentation.  If you have any interest in Stage3D related topics, I recommend taking a few minutes and reading over the following articles:

ATF File Format by Vivek Negi

What is AGAL by Marco Scabia

Improved Resolution of Stage3D Content on Browser Zoom by Channey Park

10 Jul 20:21

مایکروسافت می‌خواهد جنگ اسمارت‌فون جدیدی به راه بیندازد؛ اما در اشتباه است!

by سپیده کیانی

ساتیا نادلا، مدیرعامل مایکروسافت طی نامه‌ای به کارمندان این شرکت از وقوع تغییرات و در پیش گرفتن استراتژی‌های جدیدی خبر داد. البته، در این نامه خبرهای ناخوشایندی نیز اعلام شد. بخش سخت‌افزار موبایل از این شرکت مجزا خواهد شد و در پی این تصمیم نزدیک به ۷۸۰۰ کارمند اخراج می‌شوند. همچنین، نادلا اعلام کرده است مایکروسافت متحمل یک ضرر مالی ۷٫۶ میلیارد دلاری به خاطر خرید شرکت نوکیا شده و در پی اختلالاتی مالی که این خرید داشته است، ساختار هزینه‌‌ای این شرکت از ۷۵۰ میلیون دلار به ۸۵۰ میلیون دلار رسیده است. نادلا در نامه‌اش از تغییرات ساختاری در شرکت برای «موثر و متمرکز» بودن بیشتر صحبت می‌کند و از اهدافی به عنوان «بازسازی و تحرک بلندمدت» سخن می‌گوید. اما در سراسر این نامه خبری از متوقف کردن پروژه ویندزفون نیست بلکه به نظر می‌رسد این تصمیم‌ جدید مایکروسافت برای تقویت بیشتر این سیستم‌عامل و حضور دوباره قدرتمندتر در بازار دستگاه‌های موبایل است. در حالی که در هفته‌های گذشته حدس و گمان‌ها پیرامون این قضیه بود که بالاخره مایکروسافت بی‌خیال ویندوزفون خواهد شد و ممکن است این بخش را تعدیل یا تعطیل کند.

 بخش سخت‌افزار موبایل از این شرکت مجزا خواهد شد و در پی این تصمیم نزدیک به ۷۸۰۰ کارمند اخراج می‌شوند.

پس، باید منتظر شروع دوباره جنگ اسمارت‌فون‌ها باشیم. البته، همه‌ی ناظران و کارشناسان این بازار انتظار از سرگیری یک رقابت سخت میان سازندگان گوشی تلفن همراه را می‌کشیدند ولی تصور نمی‌کردند که مدیرعامل مایکروسافت به طور علنی از این جنگ و رقابت با دیگر برندها صحبت کند و کتباً بگوید استراتژی جدید مایکروسافت ارائه گوشی‌های پرچم‌دار عالی برای رقابت در بازار موبایل است. منطقی به نظر می‌رسید که مایکروسافت به جای بازسازی و تمرکز بیشتر روی ویندوزفون؛ روی سرویس‌ها و برنامه‌هایی مانند Outlook و Word انرژی بگذارد که در حال حاضر روی گوشی‌های آی‌فون اجرا و استفاده می‌شوند؛ یعنی حضور مستقیم روی پرفروش‌ترین گوشی دنیا. اکنون، بازار اسمارت‌فون‌ها به گونه‌ای است که حتا شرکت‌هایی مانند سامسونگ، اچ‌تی‌سی و غیره نیز پذیرفته‌اند که رقابت با آی‌فون بی‌معنی و بی‌فایده است و باید دنبال بازار و سهم خود باشند. در این بازار حتا اگر شما یک گوشی تلفن همراه خیلی خوب طراحی و تولید کنید، فروش خیلی زیادی نخواهید داشت. بسیاری از افرادی که می‌خواهند یک اسمارت‌فون بخرند، ابتدا به آی‌فون فکر می‌کنند، بعد به سراغ Galaxy Note 4 و Galaxy S6 Edge سامسونگ می‌روند. حداقل در کشوری مانند امریکا از هر کسی بپرسید «چه گوشی تلفن همراهی بخرم؟» به طور پیش‌فرض به شما پاسخ می‌دهند «آی‌فون». در چنین شرایطی خیلی سخت و شاید غیرممکن است که مایکروسافت بتواند اسمارت‌فونی با سیستم‌عامل اختصاصی خودش روانه بازار کند که هم فروش و هم سوددهی داشته باشد.

منطقی به نظر می‌رسید که مایکروسافت به جای بازسازی و تمرکز بیشتر روی ویندوزفون؛ روی سرویس‌ها و برنامه‌هایی مانند Outlook و Word انرژی بگذارد که در حال حاضر روی گوشی‌های آی‌فون اجرا و استفاده می‌شوند

این وضعیت در حالی است که هنوز یک غول شکست‌ناپذیر دیگر بازار اسمارت‌فون‌ها را در نظر نگرفتیم. غولی که غالب بازار در دستش است و مزیت‌های رقابتی بسیار بالایی دارد. داریم از بازار اندروید صحبت می‌کنیم؛ گوشی‌های ارازن‌قیمت ولی با کارکرد و کارایی نسبتاً خوب که نبض بازار دست‌شان است و هر روز نیز شاهد رشد بیشترشان هستیم. گوشی Moto E فوق‌العاده است و مدل قفل نشده آن تنها ۱۲۹ دلار قیمت دارد. شرکت‌های کمترشناخته شده‌ای مانند Alcatel، OnePlus، Blu و Xiaomi دارند گوشی‌های تقریباً عالی می‌سازند که هرکسی دوست دارد دستش بگیرد. البته، مایکروسافت هم گوشی‌های ارزان‌قیمتی مانند Lumia 520 ساخته است ولی طبق اظهارات خودش کمتر از محصولات ویندوزی به فروش می‌رسد. اگر شما چندین هفته جدول پرفروش‌ترین گوشی‌های اندرویدی ارزان‌قیمت بازار را دنبال کنید، در حالی که گوشی‌های کیک‌استاری ۵۰ دلاری خواهید دید ولی خبری از ارزان‌قیمت‌های مایکروسافت نیست.

 آینده Surface

اگر بخواهیم کمی عادلانه‌تر صحبت کنیم، باید بگوییم مایکروسافت به طور کامل از بازار اسمارت‌فون خارج نشده است. این شرکت با محصولات سورفیس هنوز سهمی از بازار دارد. به همین دلیل، احتمالاً می‌خواهد در آینده گوشی‌های سورفیس یا چیزی شبیه به این‌ها را بسازد و روانه بازار کند. نادلا در نامه خود این ایده را تاکید می‌کند: «طرفداران ویندوز یک محصول پرچم‌دار را دوست دارند.» هر طور حساب کنید، خط تولید محصولات سورفیس برای مایکروسافت اهمیت دارد. برای ردموند مهم است یک گوشی پرچم‌دار همانند Google Nexus تولید کند که در هر جایی فروش نرود ولی توسعه‌دهنده‌ها بتوانند برایش هر چیزی بسازند. در این میان، می‌توانیم امیدوار باشیم حسادت میان مایکروسافت و گوگل و دیگر شرکت‌های رقیب موجب شود تا هریک سعی کنند گوشی تلفن همراهی با بهترین جنس و کیفیت و سخت‌افزار بسازند. شاید استراتژی جدید مایکروسافت در بازار موبایل این است که به کمک شرکای سخت‌افزاری‌اش اسمارت‌فون‌هایی عالی بسازد تا روی این محصولات نرم‌افزارهایش را نصب و اجرا کند. شاید این چیزی باشد که همیشه از این شرکت انتظار داریم و در گذشته هم شاهدش بودیم.

البته، بازار کنونی با بازار کامپیوترهای شخصی دهه ۹۰ بسیار متفاوت است. اندروید رایگان است، یک سیستم‌عامل فنی بسیار زیبا با کارایی بالا است و از یک توسعه و حرکت رو به جلو غیرقابل توقف برخوردار است. بنابراین، شرکای سخت‌افزاری مایکروسافت مانند اچ‌تی‌سی، سامسونگ، ال‌جی، سونی و غیره با وجود اندروید هیچ حس نیازی به سیستم‌عامل ویندوزفون (یک سیستم‌عامل بسته و انحصاری با اکوسیستم بسیار ضعیف) نمی‌کنند و نتیجتاً علاقه‌ای برای ساخت اسمارت‌فون‌های ویندوزی نخواهند داشت. این شرکت‌ها در صورتی که از اندروید ناامید شوند، باز هم به سراغ ویندوزفون نمی‌آیند و بیشتر تمایل دارند سیستم‌عامل آزاد خود را توسعه دهند. بنابراین، تصور می‌کنیم اگر مایکروسافت تمام تمرکز و انرژی خود را روی بازار اسمارت‌فون‌ها و رقابت با اندروید و iOS بگذارد؛ نهایتاً می‌تواند سهمی تک رقمی از بازار را به دست آورد. بازار اسمارت‌فون‌ها بی‌رحم و غیرقابل پیش‌بینی است و رقابت در آن بسیار سخت و ریسک‌پذیر است. به همین خاطر است که تصور می‌شود مایکروسافت نتواند در این بازار موفق بشود یا حداقل به این زودی‌ها به نتیجه برسد.

شاید استراتژی جدید مایکروسافت در بازار موبایل این است که به کمک شرکای سخت‌افزاری‌اش اسمارت‌فون‌هایی عالی بسازد تا روی این محصولات نرم‌افزارهایش را نصب و اجرا کند.

از سوی دیگر، مایکروسافت روی ویندوز ۱۰ سرمایه‌گذاری زیادی کرده است و ایده‌های جدیدی را پیاده‌سازی خواهد کرد. یکی از این ایده‌ها، اجرای یک سیستم‌عامل روی چندین دستگاه فارغ از سخت‌افزار و نمایشگر و مشخصات دیگر است. مثلاً شما بتوانید ویندوز ۱۰ را روی کامپیوتر شخصی، نوت‌بوک، کامپیوتر همه‌کاره و گوشی موبایل خودتان استفاده کنید. این ایده جذاب است ولی اگر کسی نباشد که یک اسمارت‌فون ویندوزی بسازد؛ تکلیف چیست؟ این ایده شکست خواهد خورد. پس، مایکروسافت مجبور است به دنبال سازنده گوشی‌های ویندوزی برود تا حداقل بتواند اکوسیستم و مشکلات آینده ویندوز ۱۰ را برطرف کند.

به هر حال، نامه ساتیا نادلا از یک جنگ اسمارت‌فون جدید در آینده خبر می‌دهد. البته، این جنگ خطرهای زیادی برای مایکروسافت دارد و شکست در آن ممکن است بسیار سنگین تمام شود. فراموش نکنید که این شرکت در چندین جبهه دیگر مانند اینترنت اشیا، واقعیت مجازی، پردازش‌های ابری و دستیارهای مجازی هم در حال رقابت است. مایکروسافت باید بتواند در آینده از تمامی این گردنه‌های سخت عبور کند.

منبع



لطفا «یک پزشک» را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:
- اکانت جدید اینستاگرام یک پزشک
- گوگل پلاس
- توییتر
- فیس‌بوک

نوشته مایکروسافت می‌خواهد جنگ اسمارت‌فون جدیدی به راه بیندازد؛ اما در اشتباه است! اولین بار در یک پزشک پدیدار شد.

09 Jul 07:23

نوستالژی: زمانی ساعت هوشمند مترادف بود با ساعت‌های کاسیو …

by علیرضا مجیدی

تنها دو ماه است که ساعت اپل وارد بازار شده است و در ایران هنوز که هنوز است، ما نمی‌توانیم به راحتی همه مدل‌های این ساعت هوشمند را بیابیم. از عمر ساعت‌های هوشمند دیگر شرکت‌ها هم یک تا یک و نیم سال بیشتر نمی‌گذرد.

هنوز خیلی‌ها در فلسفه وجودی ساعت‌های هوشمند شک دارند، اما بعضی‌ها هم بر این باورند که پخش موسیقی، کنترل تلویزیون، پایش کردن میزان فعالیت‌های فیزیکی یا اجرای بعضی از اپ‌ها با آن، لطف خاص خودش را دارد.

اما ما در این پست می‌خواهیم به سال‌های دهه ۹۰ میلادی برگردیم، زمانی که کاسیو، در زمانی که فقط ساعت‌های کلاسیک و ساعت‌های دیجیتال خسته‌کننده و زشت در بازار بودند، ساعت‌های خیلی متفاوتی روانه بازار کرد.

ساعت‌های به اصطلاح «کامپیوتری» کاسیو در آن زمان روی مچ دست‌های بسیاری از ماها جا خوش کردند و من هنوز دو تا از این ساعت‌ها را در خانه دارم.

در آن زمان، البته خبری از اینترنت نبود تا ما به تناوب با مدل‌های جدید ساعت‌های کاسیو آشنا بشویم. ما تصادفی و با دیدن این ساعت‌ها بر مچ دوستان خودمان، متوجه مدل‌های جدید و ویژگی‌های جدید آنها می‌شدیم.

اما در این پست ما عکس‌هایی از ساعت‌های کاسیو را مرور خواهیم کرد که در حال حاضر در یک موزه و مجموعه بسیار جالب در مقر سابق شرکت کاسیو نگهداری می‌شوند.

شما کدام یک از ساعت‌های کاسیو را داشتید؟ آیا به سبب ویژگی خاص یکی از این ساعت‌ها به دوستان و همکلاسی‌های خود فخر می‌فروختید؟!

نخستین ساعت دیجیتال کاسیو: این ساعت در سال ۱۹۷۴ ساخته شد:

7-5-2015 12-18-08 PM

سال ۱۹۸۹: ساعت مدل GMW-15 که به صورت گرافیکی زمان طلوع و غروب خورشید و مراحل رؤیت قرص ماه را نشان می‌داد:

7-5-2015 11-33-36 AM

سال ۱۹۹۱: ساعت مدل VDB-1000 کلاسیو. این ساعت لمسی بود و دفتر تلفن، مدیریت‌کننده کارها، ماشین حساب و دفترچه یاددداشت داشت. در زمان خودش، داشتن این ساعت، بسیار هیجان‌انگیز بود!

7-5-2015 11-37-07 AM

سال ۱۹۹۱: ساعت مدل JC-11.

این ساعت کاسیو، ویژگی‌ای داشت که در حال حاضر یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های ساعت‌های هوشمند نسل جدید هم محسوب می‌شود: پایش فعالیت‌های فیزیکی و ورزشی!

بله! این ساعت هم می‌توانست گام‌شماری کند و میزان مصرف کالری و طی شدن فاصله را نشان بدهد!

7-5-2015 11-39-22 AM

سال ۱۹۹۱ – ساعت مدل BP-400. این یکی علاوه بر پایش فعالیت می‌توانست فشار خون و تعداد ضربان قلب را هم نشان بدهد! البته من نمی‌دانم که این ساعت به چه ترتیب این کار را انجام می‌داد و تا چه حد می‌توانست به درستی این کارها را انجام بدهد، آن هم با توجه به فناوری‌های روتین و حسگرهای آن زمان!

7-5-2015 11-41-57 AM

ساعت مدل RPS-100W از سال ۱۹۹۳٫ با معیارهای زیبایی‌شناسی امروزه ما، داشتن ساعتی با بند قرمز که روی آن کلمات سوزاندن چربی نوشته شده باشد، چندان جالب نیست، اما با معیارهای آن زمان، احتمالا این ساعت شیک بوده است!

7-5-2015 11-44-33 AM

ساعت دیگری از سال ۱۹۹۳٫ ساعت CPW-100 قطب‌نما و قبله‌نما داشت.

7-5-2015 11-46-02 AM

سال ۱۹۹۴٫ ساعت VCL-100 آنتنی داشت که هنگام زنگ زدن تلفن شما متوجه می‌شد و با ویبره کردن شما را متوجه می‌کرد! یک نوع پیوند میان گوشی و اسمارت واچ‌ها امروزی، منتها در سال‌های دهه ۹۰ با فناوری و شیوه‌ای بسیار متفاوت!

7-5-2015 11-48-28 AM

سال ۱۹۹۳: این ساعت‌های کاسیو با فرستنده فروسرخی که داشتند می‌توانستند به عنوان کنترل تلویزیون و پخش‌کننده ویدئو مورد استفاده قرار گیرند.

7-5-2015 11-49-53 AM

سال ۱۹۹۴: ساعت TSX-1300 حسگر تابش فروسرخ داشت و می‌توانست دمای سطح اشیا را نشان بدهد!

7-5-2015 11-51-28 AM

سال ۱۹۹۴٫ ساعت مدل UV-700 حسگر پرتو فرابنفش نور خورشید و تعیین نوع پوست داشت و بر این اساس می‌توانست کاربر را متوجه کند که چه زمانی پوستش در معرض خطر پرتو خورشید است.

7-5-2015 11-54-29 AM

سال ۱۹۹۵- ساعت ABK-55 یک ساعت آنالوگ و یک صفحه LCD شفاف داشت که روی آن اطلاعاتی مانند شماره تلفن می‌توانست نمایش داده شود.

7-5-2015 11-56-16 AM

و این ساعت‌ها که سال ۱۹۹۴ و ۱۹۹۵ توسط کاسیو روانه بازار شدند، یک ویژگی جالب داشتند: آنها از طریق یک اتصال فروسرخ به هم متصل می‌شدند و می‌شد با آنها گیم‌های ساده‌ای را به صورت چندنفره، بازی کرد.

7-5-2015 11-58-07 AM

ساعت PRT-1GP در سال ۱۹۹۹ رونمایی شد. این ساعت ویژگی‌ای داشت که ساعت‌های هوشمند برتر فعالی مثل اپل واچ و ساعت‌های دارای سیستم عامل اندروید ویر، فاقد آن هستند: GPS توکار!

این ساعت نخستین ساعتی در دنیای بود که GPS داشت.

7-5-2015 12-00-26 PM

DBC-V50 در سال ۱۹۹۹، ضبط ‌کننده صدا داشت.

7-5-2015 12-01-37 PM

HBX-100 در سال ۱۹۹۹ می‌توانست با برقرار کردن یک ارتباط فروسرخ، اطلاعات را با یک کامپیوتر شخصی رد و بدل کند.

7-5-2015 12-03-05 PM

ساعت WMP-1 در سال ۲۰۰۰ بیرون آمد و به گفته کاسیو، نخستین پخش‌کننده MP3 بود که روی مچ دست می‌توانست بسته شود.

7-5-2015 12-04-36 PM

یک تریلوژی اعجاب‌برانگیز!

سری WQV کاسیو، بسیاری جالب بود. WQV-1 دوربین دیجیتال داشت. این ساعت در سال ۲۰۰۰ ورانه بازار شد.

WQV-3 هم که در سال ۲۰۰۱ روانه بازار شد، نخستین ساعتی بود که دوربین رنگی دیجیتال داشت.

اما ساعت WQV-10 صفحه نمایش رنگی هم داشت!

7-5-2015 12-07-52 PM

یک دهه قبل از Apple Pay در سال ۲۰۰۴، ساعت GWS-900 جی شاک، یک تراشه IC داشت که می‌توانست پرداخت‌ها را انجام بدهد. سیستم استفاده شده در آن زمان توسط Mobil عرضه شده بود و Speedpass نام داشت.

7-5-2015 12-11-53 PM

ساعت MGC-10 در سال ۲۰۰۶ با همکاری یک تردست خبره به نام توموهیرو مائدا ساخته شد و با آن می‌شد تردستی‌هایی مثل حدس زدن اعداد یا کارتی که شخصی به آن فکر می‌کند را انجام داد!

7-5-2015 12-15-40 PM

و اما اگر از سرنوشت فعالی ساعت‌های دیجیتال کاسیو اطلاع ندارید، باید بگویم که گرچه در خارج ژاپن مدل‌های جدید این ساعت‌ها از جمله مدل Oceanus عرضه نمی‌شود، اما در سرزمین مادری، مدل‌های جدید این ساعت با قیمت‌هایی حدود دو هزار دلار هنوز مشتری‌های خود را دارند!

7-5-2015 12-21-01 PM



لطفا «یک پزشک» را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:
- اکانت جدید اینستاگرام یک پزشک
- گوگل پلاس
- توییتر
- فیس‌بوک

نوشته نوستالژی: زمانی ساعت هوشمند مترادف بود با ساعت‌های کاسیو … اولین بار در یک پزشک پدیدار شد.