Shared posts
نوشتهها و برچسبهای اضافه روی بدنه خودروها، مشمول جریمه ۳۰ هزار تومانی- آیا این اقدام عملی است و چه پیامدهایی میتواند در بر داشته باشد؟
نمایش تکنولوژیها، فریمورکهای استفاده شده و ابزارها در سایتها با افزونه گوگلکروم
افزونه WhatRuns برای نمایش تکنولوژیها، فریمورکهای استفاده شده و ابزارها در سایت
Discover what runs a website. Frameworks, Analytics Tools, Wordpress Plugins, Fonts - you name it
حمیدرضا صدر کمتر متضرر میشد، اگر از فضای ابری استفاده میکرد!
مشکل در 4 چیز است:
1-تصور میکنیم که اطلاعات ما همیشه روی هارد یا DVDها مصون میماند. 2- به صورت فرهنگی و با توجه به حافظه تاریخی، میترسیم دیتای خود را به جز در یک جای فیزیکی در نزدیک خودمان، در جای دیگری هم ذخیره کنیم. 3- اینترنت ما کند یا پرهزینه است. 4-نمیتوانیم وقت خود را برای مرتب کردن فایلها و ارسال فایلهای مهم به فضاهای ابری مدیریت کنیم. اما من و شما باید کم کم عادت کنیم که دستکم در مورد اطلاعات بسیار پرارزش، آنها را دستکم وارد یک فضای ابری ایمن کنیم. چه فضاهای ابریای را پیشنهاد میکنم؟1-دراپباکس:
دراپباکس قدیمی و امتحانپس داده است و 2 گیگ فضای رایگان پایه به شما میدهد، اما این فضای رایگان تا 16 گیگ هم با اقداماتی مثل لینک کردن دراپباکس در شبکههای اجتماعی قابل افزایش است. شما میتوانید با پرداخت حدود 10 دلار در ماه، یک فضای یک ترابایتی دراپ باکس را داشته باشید و در این صورت امکاناتی مثل بازیابی فایلهایی که پاک کردهاید یا داشتن نسخههای مختلف یک فایل را هم خواهید داشت. البته ترفندها و ویژگیهای دراپباکس خیلی بیشتر از اینهاست و من در اینجا فقط میخواهم یک فهرست از فضاهای ابری خوب را به شما معرفی کنم.2- گوگل درایو
دارندگان گوشیهای اندرویدی که باید گوگل درایو را حتما بشناسند. خیلیها با گوگل درایو نسخههای باکیفیت عکسشان را ذخیره میکنند. متأسفانه نسخی وبی گوگل درایو، البته به اعتقاد من چندان رابط کاربری خوبی ندارد و من خودم بیشتر ترجیح میدهم از برنامه ویندوزی، به جای نسخه تحت وب گوگل داریو استفاده کنم. میزان فضای رایگانی که گوگل داریو میدهد، 15 گیگ است.3- مگا
مگا که میگویم یاد روزهای باستانی مگاآپلود میافتم. یادش به خیر، یک زمانی چقدر فایل از مگاآپلود دانلود میکردیم! بعد از یک رشته حوادث مفصل که در این مختصر فرصت ذکر آنها نیست، مگا از دل مگاآپلود نابود شده، متولد شده و اتفاقا سرویس ابری خوبی است. مگا، ادعا میکند که همه فایلهای شما را رمزنگاری میکند، آن هم در سطح موبایل شما و قبل از اینکه فایلها وارد سرور مگا بشوند! مگا، 50 گیگ فضای رایگان میدهد.4- وان داریو:
وان داریو را سابقا اسکایداریو میگفتند. همان طور که میدانید وان داریو با ویندوز 10 ادغام شده است. شما حتی لازم نیست در محیط ویندوز برای کار با آن برنامه اضافهای دانلود کنید. در ضمن اپلیکیشن اندروید و iOS آن هم موجود است و حتی یک برنامه برای کاربران مک هم دارد. وان داریو، 50 گیگ فضای رایگان میدهد.5- آیکلاد
اپلیها آیکلاد را کاملا میشناسند. این فضای ابری 5 گیگ فضای رایگان میدهد.6- باکس
من از باکس، حتی پیشتر از دراپ باکس استفاده میکردم. این سرویس 10 گیگ فضای رایگان میدهد.اینها سرویسهای ابری مشهوری هستند که من اینجا فهرست کردم. حالا سوال این است که شما از کدام فضای ابری به جز اینها استفاده کردهاید و یا سرویس ابری ایرانی برای ذخیره فایلها میشناسید که ویژگیهای خوبی داشته باشد و قابل اعتماد باشد.
ظهر دیتابیسهای مبتنی بر جی پی یو
چیزی که در این سال ها بسیار بی سر و صدا در دنیای کامپیوتر جلو اومد و کم کم گستره اش رو به بخش های مختلف تحمیل کرد، جی پی یو بود. الان حتی سرویس دهنده های کلاود دارن سرویس های جی پی یو ارائه می دن و حالا حتی به نظر می رسه در دنیای دیتابیس هم وارد شدن. مزیت اصلی جی پی یو در مقایسه با سی پی یوهای سنتی وقتی ظاهر می شه که بخواین کارهای تکراری رو روی حجم عظیمی داده انجام بدین. جی پی یو ها می تونن هزارها هسته داشته باشن و پهنای باند زیاد روی هر کور پس در جاهای مختلف گزینه های برنده شدن از جمله توی یادگیری ماشین و ماین کردن بیت کوین.
ولی دیتابیس چی؟ توی کاربردهای جدید خیلی از دیتاهای ما نیاز به پروسس شدنی بیشتر از قبل دارن. مثلا فرض کنین من یک استوریج هدوپ دارم که اطلاعاتی رو نگهداری میکنه که در هر بار درخواست باید پردازش بشن. نمونه واقعی سیستم پست آمریکا است که با داشتن ۱۵۴ میلیون آدرس و تقریبا ۲۰۰هزار مسیر پست لازمه در هر لحظه بتونه مکان هر پستچی رو حساب کنه. چنین کاری اول نیازمند دریافت کلی اطلاعات است و بعد پروسس اون اما چی می شه اگر یک دیتابیس مبتنی بر جی پی یو دیتا در همون سری ای که بازیابی می شه، پروسس هم بشه و سیستم پست بتونه برای هر بسته زمان تقریبی دریافت رو اعلام کنه؟ این مساله واقعا عملیاتی شده و داره کار میکنه. نمونه های دیگه بانک ها هستن و سکتورهای اقتصادی ای که اطلاعات زیادی رو ذخیره و دائما پردازش می کنن و سوییچ کردنشون به دیتابیس های جی پی یو، جواب خوبی داده.
پیاده سازی های فعلی اکثرا مبتنی بر دیتابیس های کلاسیکی هستن که کنارشون جی پی یوهایی هست برای پروسس اطلاعات ولی حدس زده می شه اینها به هم نزدیکتر بشن و سیستم هایی داشته باشیم که خود دیتابیس مسوولیت پروسس دیتا رو هم بر عهده بگیره.
Continuous Delivery چیست ؟
Continuous Delivery یا (CD)، رویکردی در مهندسی نرم افزار است که تیمها را قادر میسازد نرم افزار تولید شده را به روشی سریع و مطمئن برای انتشار و تحویل آماده کنند. Continuous Delivery توانایی اعمال تغییرات در محیط عملیات در هر لحظه با روشی سریع و مطمئن و به طور کاملا پایدار می باشد. این تغییرات شامل همه انواع آن از جمله تغییرات پیکربندی در نرم افزار، زیرساخت و پلتفرم، افرودن ویژگیهای جدید، رفع باگ و خطاها میشود...
انقلابی که Unpaywall ایجاد کرد! افزونهای که با آن میتوانید دسترسی رایگان به میلیونها مقاله علمی داشته باشید!
75 ابزار انیمیشن سازی در وب که باید تجربه کنید
75 Web Animation Tools You Have to Try
ممکنه چند دقیقه وقتتون رو بگیرم؟
بهنظرم شیوههای آموزش و ارائهی محتوا در زمینهی توسعهی فردی باید تغییر کنه. این جمله مدتهاست که در ذهنم هست. روشهای مختلفی رو هم در این مدت تست کردهام. بعضیها موفق بوده و بعضیها هم ناموفق. اما کماکان باور به این تغییر پابرجاست و باید در این زمینه نوآوری اتفاق بیافتد.
در ماههای اخیر با همراهی دوستان روی پروژهی کولهپشتی کار کردهایم تا بتونیم به ایدههای خوبی منطبق با نیاز مخاطب برسیم. برای اینکه این مسیر رو تکمیل کنیم، میخوام خواهش کنم که چند دقیقهای از وقتتون رو به ما بدید و پرسشنامه زیر رو تکمیل کنید. قطعا نظر شما میتونه بسیار موثر باشه. ممنون.
در صورتیکه فرم زیر قابل مشاهده نبود از این لینک استفاده کنید.
Loading…
نوشته ممکنه چند دقیقه وقتتون رو بگیرم؟ اولین بار در امیر مهرانی پدیدار شد.
پروژه منبع باز Google Batch Image Downloader
برای اکثر برنامه نویسها، استفاده از موتور جستجوی گوگل به عنوان منبع دریافت تصاویر یک کار عادی و معمول، محسوب میشود. دریافت انواع لوگو و آیکون، تصاویر png، انیمیشن های مختلف، تصویر چهره، header و footer و غیره، همه جز تصاویری هستند که به صورت مکرر مورد نیاز برنامه نویسها خواهند بود.
البته نمیتوان این مورد را نادیده گرفت که دریافت و ذخیره تصاویر به تعداد زیاد، فرآیندی سخت و زمانبر دارد. به همین دلیل وجود ابزاری که این کار را به صورت خودکار انجام دهد، ارزشمند است.
به همین دلیل بنده ابزاری را طراحی کردم که با مشخص نمودن ویژگی های تصاویر مورد نیاز، مطابق با Advanced Image Search در خود Google Image، آنها را دریافت و ذخیره نماید.
روش کار بسیار ساده است، فقط مشخصات عکس و کلمات کلیدی را و تعداد تصاویر مورد نیاز را وارد کنید، بقیه کارها به صورت خودکار انجام میشود.
ابزار Google Batch Image Downloader به صورت open source در پایگاه Github منتشر شده است. بنده این ابزار را با استفاده از Java طراحی کرده و کلیه کتابخانه های مورد استفاده را نیز در پوشه lib قرار داده ام.
بنده از IntelliJ به عنوان IDE توسعه استفاده نموده ام. اما در صورت تمایل به کامپایل یا توسعه این ابزار، از IDE های دیگری مانند Eclipse یا Netbeans هم به سادگی میتوانید استفاده کنید.
چند مثال و راهنمای برنامه:
Examples:
- java -jar Gbid.jar -f input.txt –size larger:vga –domain www.mshams.ir –color specific:red
- java -jar Gbid.jar -f input.txt –size large –type photo -n 15 -v
- java -jar Gbid.jar -p “action script” –size large –domain www.mshams.ir
- java -jar Gbid.jar -p “white lion” –size small –ext png –type photo –color transparent
- java -jar Gbid.jar -p “logo linux” -v -n 40 –size small –ext png –color transparent
Usage:
[-v|–verbose] [-h|–help] [-?] [(-p|–phrase) ] [(-f|–file) ] [(-t|–thread) ] [(-n|–num) ] [(-d|–domain) ] [–type ] [–ext ] [–aspect ] [–rights ] [–size size:option ] [–color color:option ]
Switches:
[-v|–verbose]
Set verbose mode for output.
[-h|–help]
Show help screen.
[-?]
Show help screen.
[(-p|–phrase) ]
Double qouted search phrase. Ex: -p “White lion”
[(-f|–file) ]
Input file name.
[(-t|–thread) ]
Maximum working threads. (default: 3)
[(-n|–num) ]
Number of results. (default: 10)
[(-d|–domain) ]
Define search domain. Ex: -d www.mshams.ir
[–type ]
Define image type, possible values are:[face, clipart, lineart, photo,
animated].
Ex: –type face
[–ext ]
Define image file extension, possible values are:[jpg, ico, bmp, svg,
gif, png, webp].
Ex: –ext bmp
[–aspect ]
Define image aspect ratio, possible values are:[square, wide,
panoramic, tall].
Ex: –aspect tall
[–rights ]
Define image copyrights, possible values are:[reuse, com_reuse_modify,
reuse_modify, com_reuse].
Ex: –rights com_reuse
[–size size:option ]
Define image size, possible values are:[small, larger, large, icon,
medium, exactly].
Ex: –size medium
For larger mode there are other options:[qsvga, 70mp, 40mp, svga, 15mp,
vga, xga, 12mp, 2mp, 10mp, 20mp, 4mp, 6mp, 8mp]
Ex: –size larger:qsvga
For exactly mode weigth and heigth needed
Ex: –size exactly:640,480
[–color color:option ]
Define image coloe, possible values are:[color, nocolor, specific,
transparent].
Ex: –color transparent
For specific mode there are other options:[orange, red, pink, gray,
green, blue, white, black, yellow, purple, teal, brown]
Ex: –color specific:green
داستان پرینترها و کدهایی که سالهاست برای ردیابی، روی کاغذ چاپ میکنند
اصل قضیه اصلا چیز تازهای نیست و ما سالها پیش در «یک پزشک»، در مطلبی در مورد آن نوشته بودیم. شاید شما از این مطلب آگاه باشید و شاید هم نه:
در سال ۲۰۰۴، زمانی که پرینترهای رنگی هنوز چیزهای تازهای بودند، مجله پیسی ورلد مقالهای منتشر کرد که عنوانش این بود: دولت از فناوری پرینترهای رنگی لیزری برای پایش اسناد استفاده میکند.
این یکی از نخستین مقالههایی بود که به این حقیقت اشاره کرده بود. در این مقاله اشاره شده بود که پرینترهای رنگی به صورت نامحسوس و در قالب چاپ نقاط رنگی زردرنگ که با چشم غیرمسلح قابل شناسایی نیستند، اطلاعاتی شامل شماره سریال پرینتر، تاریخ و زمان چاپ سند را روی آن چاپ میکنند. الگوهای چاپ شده، کمتر از یک میلیمتر اندازه دارند.
این هفته دوباره این مطلب، در اخبار مورد توجه قرار گرفت. چرا؟
چون یک گزارش فوق سری از سازمان امنیت ملی آمریکا یا NSA درز کرد و در مطبوعات چاپ شد. متعاقب این امر، ظرف فقط یک ساعت FBI، موفق شد که شخصی را که اخبار را به بیرون درز داده دستگیر کند. این شخص یک پیمانکار ۲۵ ساله به نام ریلتی لی وینر بود.
در ابتدا گمان میرفت که مقامات با استفاده از همین کدهای زرد روی اسناد چاپ شده که اسکن شده بودند و به مطبوعات ارسال شده بودند، توانستهاند وینر را دستگیر کنند. اما بعدا مشخص شد که نیازی به آنالیز سند پیدا نشده، چرا که مقامات میدانستند که آن سند را تنها ۶ نفر تا حالا پرینت گرفتهاند و با توجه به اینکه خانم وینر از محل کارش، ایمیلی به نشریات ارسال کرده بود، به آسانی لو رفته بود.
محتوای خبر فوق سری این بود که نظامیان روسیه با استفاده از فیشینگ ایمیلی، سرویسهای فرایند انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را هدف قرار داده بودند.
پژوهشگران امنیتی بعدا سند را بررسی کردند و از روی آن شماره سریال و تاریخ و ساعت سند را پیدا کردند: ۹ می سال ۲۰۱۷، ساعت ۶ و ۲۰ دقیقه صبح.
اما دقیقا از چه زمانی این فناوری وارد پرینترها شده است؟
منبع مقاله سال ۲۰۰۴ مجله پی سی ورلد، شخصی بود به نام پیتر کرین. او پژوهشگر ارشد شرکت زیراکس در آن زمان بود. در آن زمان راهبرد شرکت این بود که به صورت اولیه و تا زمانی که از سوی مشتریها پرسشی نشده، اطلاعاتی در این مورد ندهند.
زمانی که پرینترهای رنگی همهگیر شدند، دولتهای بیمناک شدند که از این فناوری سوء استفاده شود، مثلا از آن برای چاپ اسکناس تقلبی استفاده شود. راه حل اولیه را ژاپنیها یافتند که همین فناوری چاپ نقاط زردرنگ یا استگانوگرافی بود. استاگنوگرافی یا نهانکاری کلا به درج اطلاعات پنهانی در اسناد متنی، ویدئویی و تصویری اشاره دارد.
شرکت فوجی که شریک اقتصادی دیرین زیراکس بود، نخستین شرکتی بود که از این فناوری استفاده کرد. در واقع دستگاههای کپی فوجی و زیراکس از خیلی وفت پیش از این فناوری استفاده میکردند تا اینکه در نیکه دهه ۱۹۸۰، این فناوری به پرینترهای رنگی هم راه پیدا کرد.
البته در امریکا هیچ قانونی وجود ندارد که بر اساس آن شرکتهای سازنده مجبور باشند، فناوری رهگیری به کمک نقاط رنگی را در محصولات خود بگنجانند. اما این شیوه مبدل به یک عمل استاندارد شده است، چرا که بسیاری از کشورها در صورتی که پرینتر از این فناوری استفاده نکند، از ورود آن به بازار خود ممانعت به عمل میآورند.
اما این تنها فناوری امنیتی زیراکس نبود! فناوری امنیتی دیگر این بود که اگر کسی سعی میکرد اسکناس چاپ کند، دستگاه از روی کدهای امنیتی مندرج روی اسکناس، متوجه قضیه میشد و دستگاه به صورت خودکار خاموش میشد.
در سال ۱۹۹۴، دولت آمریکا از زیراکس خواست که همین فناوری برای پیشگیری از چاپ اسناد سری استفاده شود.
اما مشخص است که دولتها از این فناوری میتوانند سوء استفاده هم بکنند. مثلا ممکن است شهروندانی که اقدام به چاپ مقالات سیاسی یا دعوت به گردهماییهای اعتراضی بکنند با استفاده از آن دستگیر شوند. از سوی دیگر شخصی را در نظر بگیرید که اسناد پزشکی یا قانونی خصوصیاش را برای مشاوره خصوصی پرینت گرفته و ارائه کرده است، با استفاده از همین فناوری ممکن است پیدا کردن او ساده شود و حریم خصوصیاش به خطر بیفتد.
در حالی که پیدا کردن و رمزگشایی کدهای مخفی مندرج در اسناد توسط برخیها پرینترها نسبتا آسان است، پرینترهایی هم هستند که با استفاده از نسل دوم این فناوری کار پیدا کردن و رمزگشایی از نقاط رنگی را خیلی دشوارتر کردهاند.
مؤسس پایریت بی -پیتر سونده- فضای کنونی اینترنت را نقد میکند: زاکربرگ بزرگترین دیکتاتور دنیا!
در آغاز، اینترنت، جایی ایدهآلیستی بود و به نظر میرسید که همه در آن با هم مساویاند. اما دنیا بد عمل کرد و ما به صورت پیوسته اینترنت را بیشتر و بیشتر متمرکز کردیم و قدرت را از کاربران گرفتیم و به دست شرکتهای بزرگ دادیم و واقعیت ناگوار این است که ما اکنون دیگر نمیتوانیم این جریان را اصلاح کنیم، فقط میتوانیم چیزی که هست را کمتر هراسناک کنیم.
اینها پایه سخنان مؤسس پایریت بی-پیتر سونده- بودند که در همایشی در بوداپست بیان کرد.
به باور او مردم در شرایط حاضر بیشتر روی آنچه بعدا رخ خواهد متمرکز هستند، در صورتی که باید روی چیزی که همین حالا در حال رخ دادن است متمرکز شوند. آنها در مورد آینده دیجیتال هراسانگیز فردا نگران هستند، در صورتی که باید مواظب همین شرایط بد حاضر باشند.
سونده گفت که:
ما کنترل همه اطلاعات خودمان را به شخصی به نام مارک زاکربرگ دادیم. او بزرگترین دیکتاتور دنیاست، چرا که از سوی کسی انتخاب نشده است.
ترامپ به لطف اطلاعاتی که زاکربرگ پراکنده کرد، روی کار آمد. برای همین است که من معتقدم که ما از همین حالا در آن آینده تخیلی هراسانگیز هستیم.
برای اثبات متمرکز شدن اینترنت، سونده به خرید همه شرکتها و سایتهای مهم دنیا توسط پنج شرکت آمازون، گوگل، اپل، مایکروسافت و فیسبوک اشاره کرد.
او از مجازی شدن همه چیز نالان است و شکایت از این دارد که محصولات ما دیگر، محصولات واقعی نیستند و ما دوست داریم همه چیز را مجازی کنیم. اوبر، علی بابا و Airbnb مثالهایی در این مورد هستند.
انتقاد سونده این است که شرکتهای بزرگ، به جای اینکه اول نیازهای واقعی مردم را در نظر بگیرند، به سود خود میاندیشند.
سونده بر این باور است که اگر ما میخواهیم در ناکجاآبادهای تحت رهبری شرکتهای بزرگ زندگی نکنیم، باید بحثهای اخلاقی را به دنیای فناوری و مالکیت بیاوریم.
۸ ابزار ضروری برای شروع و راه اندازی کار هر کارآفرین
برسام
برسام - زندگی به سرعت فناوری
اگر شما در میانه راه اندازی و یا اجرای یک مورد عملیاتی شده از کار هستید، از قبل می دانید هیچ کمبود ابزارها، خدمات و برنامه هایی که بتوانند با همه امکاناتشان از جمله طراحی، بازاریابی، عملیات و فروش محصول و یا حتی شرکتتان، به شما کمک کنند، وجود ندارد.
اما آن گزینه ها می تواند گران و خسته کننده باشد، به خصوص برای کسی که قبلاً نیز سرش کلاه رفته است. با کمبود زمان و منابع، نگاه به یک منبع خارجی جهت مشاوره در مورد بهترین از بهترینها، بسیار ارزشمند تلقی می شود.
این یکی از موارد بسیاری است که ما از هزاران نفر از صاحبان کسب و کارهای کوچک و کارآفرینانی که کاربران دامنه ۹۹designs.com ، بزرگترین بازار آنلاین جهان برای طراحی گرافیک، هستند شنیده ایم. با در نظر گرفتن نظرسنجی این کاربران، به همراه چندین تن از مشاوران و تاثیرگذاران کسب و کارهای کوچک، یک لیست از خدمات آنلاین، ابزار ارزان و رایگان و یا برنامه هایی که هر کارآفرین باید در موردش بداند گردآوری کرده ایم:
– برای همکاری و ارتباط :
۱) Slack
اسلاک (Slack) بهترین راه برای برقراری ارتباط سریع در گروه و یا یک به یک است، بحث ها را بر اساس موضوع سازماندهی می کند و همه چیز را در یک مکان جمع آوری می کند و لذا پیدا کردن هر چیز در آن آسان است.
صرفه جویی در زمان آن بعضاً باورپذیر نیست و این که لازم نیست که برای هر جمله سریعی که با تیم خود رد و بدل می کنید، یک ایمیل ارسال کنید. البته، اسلاک همراه با یک برنامه تلفن همراه و ادغام با یک دسته از برنامه های دیگر که شما احتمالاً در حال حاضر نیز از آنها استفاده می کنید قابل ارائه است و برای کاربران خاصش امکان تماسهای صوتی و تصویری را نیز فراهم می کند.
اسلاک برای کاربرانی که پول پرداخت کرده اند، بسیاری از ویژگی ها و امکانان اضافی دیگری نیز ارائه می دهد، اما نسخه رایگان آن به احتمال زیاد بسیاری از نیازهای شما را به عنوان یک کارآفرین تازه کار، برآورده خواهد کرد.
هنگامی که این ابزار به ویدئو کنفرانس می آید، خیلی ساده اجرا می شود، به خصوص اگر شما از گوگل سوئیت استفاده کنید. این برنامه رایگان بوده و آسان در جیمیل راه اندازی می شود. شما هنوز هم باید با طرف های دیگر قبل از برنامه ریزی یک جلسه هماهنگی کنید، هرچند بر روی کامپیوترهایی که گوگل سوئیت فعال ندارند، کار نمی کند.
– مدیریت پروژه:
۳) Trello
Trello ساده ترین و مشترک ترین راه برای سازماندهی، تجسم، اختصاص و نظارت بر وظایف به عنوان یک تیم را فراهم می کند. این ابزار پروژه ها و وظایف را به شکل موضوعات، که به صورت لیست نوشته شده اند و به نوبه خود نیز از وظایف تشکیل می شوند، سازماندهی می کند.
این ابزار برای صرفاً مدیریت پروژه خیلی بزرگ است و لذا همچنین برای طوفانهای مغزی (تکنیک بلند فکر کردن در تجارت)، برنامه ریزی دستور کار و هر نوع فعالیت های مبتنی بر لیست وظایف نیز مورد استفاده است. مانند اسلک، Trello نیز در عمل تمام نیازهای یک تیم کوچک را به صورت رایگان برآورده می کند.
۴) Asana
این ابزار مورد تایید کاربرانی است که در ساخت وب سایت های تجارت الکترونیک از آن استفاده کرده اند. ظاهر آن بسیار بصری بوده و برای یک کاربر جدید که تازه با آن آشنا می شود، آسان است و به ویژه برای کار با برنامه نویسان و کاربران از راه دور در مناطق زمانی مختلف، مفید است
– ارائه در همایشها:
۵) Prezi
Prezi ایجاد ارائه های واقعاً پویا، مانند فیلم را امکان پذیر می کند و شما را از اتلاف بودجه و منابع بیشتر محفوظ نگه می دارد. اما یک مشکل این است که فرمت کاربردی در این برنامه، با هر ساختار دلخواه محتوای ذهنی که برای ارائه دارید، کار نمی کند. یک نوع از این ساختار که در آن جواب می دهد، دادن عکس کامل برای اولین بار، و سپس رفتن عمیق تر به هر قطعه از این پازل است.
در ضمن می توانید محتوای ارائه خود را در giphy.comو با جایگزین کردن تصاویر تکراری و کلیک خورده با عکسی رایگان از این وب سایت تصاویر عمومی بزرگ، عمومی تر کنید.
– برنامه ریزی و تقویم:
۶) Calendly
این برنامه شما را قادر به تبدیل جست و خیز آزار دهنده زنجیره ایمیل به برنامه تماس و جلسات می کند. به شما اجازه می دهد لینک تقویم خود را با هر کس که انتخاب می کنید و اجازه می دهید به اشتراک بگذارید تا آن دسته از مردم به طور مستقیم در تقویم شما یادداشت کنند.
آنها با تمام ایمیل هایتان همگام سازی شده و در راستای حل تداخلات زمانی، شما می توانید مقرراتی وضع کنید که افراد چه زمانهایی را رزرو کنند. هنگامی که یک جلسه رزرو می شود، به صورت خودکار دعوت فوق به تقویم هر دو نفر فرستاده می شود. مردم ویژگی ای را که آنها را قادر می سازد یک نمونه از تقویم خود را بسازند و از آن در وب سایت خود، برای برنامه ریزی آسان تر دموی محصول استفاده کنند، می پسندند. ویژگی های اساسی این برنامه رایگان هستند.
۷) x.ai
با x.ai، دستیار شخصی خود “امی اینگرام” مراقبت تمام برنامه ریزی های جلسات شماست. از آنجا که امی در تشخیص انسان و درک متن در ایمیل متبحر است، می تواند مباحثه راه انداخته و سوالات درست را از فرد دیگر، به منظور هماهنگی جزئیات جلسه، از طرف مقابل بپرسد. همه کاری که شما باید انجام دهید قرار دادن امی در CC ایمیل است، و او در صورت نیازخود وارد مکالمه ایمیل خواهد شد. تا پنج بار در ماه استفاده از آن رایگان است.
– دیگر کمک اداری:
۸) HelloSign
با HelloSign، شما می توانید اعمال خسته کننده چاپ و اسکن را فراموش کنید. با این ابزار، شما می توانید پر کردن، ثبت نام و به اشتراک گذاری فرم ها و اسناد ، حتی آنهایی که الزامات قانونی دارند را انجام دهید. به عنوان یک کارآفرین، اینها می تواند راهکارهایی برای امضای موارد کار، جلب موافقت مشاورها، بستن قرارداد کار مترجم آزاد و هر چیز دیگری باشند که وکیل شما ممکن است سر راه خود داشته باشد.
HelloSign برای تا سه سند در ماه رایگان است.
بدیهی است، این لیست فقط توجه به نوک کوه است. خدمات بزرگ جدیدتر و ابزارهای نوین هر روزه عرضه می شوند. به نظر شما چه برنامه ها و یا ابزارهای دیگری هست که به عنوان یک کارآفرین، شما نمی توانید بدون آنها کار کنید؟
۸ ابزار ضروری برای شروع و راه اندازی کار هر کارآفرین
مهدی بهزادی منش
گوشی پرچمدار دیگری به دنیای گوشیهای اندرویدی معرفی شد: مشخصات گوشی اسنشیال
پیش از این هم نوید این را داده بودیم که یک پرچمدار اندرویدی در راه است و امروز این گوشی معرفی شده: گوشیای به نام بامسای اسنشیال essential که آن را خالق اندروید -اندی روبین- با توجه به بینش ژرفی که داشته، حلق کرده است.
این گوشی ۷۰۰ دلاری از هر جهت قابل اعتنا است و میتوان حدس زد که به سختی رقبای خود را خواهد آزرد و اگر توزیع جهانی آن به اندازه کافی گسترده باشد، چه بسا که این گوشی به زودی در دست من و شما هم دیده بشود.
چرا اسنشیال؟ اسنشیال یعنی ضروری و از آنجا که گوشیهای موبایل، جزئی ضروری از زندگی ما شدهاند، این نام بر گوشی جدید نهاده شده است.
بدنه گوشی از جنس تیتانیوم است که مقاومتر آلومینیوم استفاده شده در آیفون و برخی از پرچمدارهای اندرویدی دیگر است.
قسمت پشت گوشی هم سرامیکی است. منتها این سرامیک ظاهر شیشهای دارد.
خبری از انحناهای غیرکاربردی در طراحی این گوشی نیست و این گوشی لبههای نسبتا تیزی دارد.
صفحه نمایش این گوشی به سبک پرچمدارهای امروزی، لبه تا لبه است. امتداد بالایی صفحه نمایش، پیرامون دوربین جلو را میپوشاند.
صفجه نمایش ۵٫۷۱ اینچی اسنشیال، QHD است و وضوح ۲۵۶۰ در ۱۳۱۲ پیکسل دارد.
سیستم عامل گوشی هم اندرویدی است.
پردازنده گوشی اسنپدراگون ۸۳۵ چهارهستهای است.
این گوشی فقط و فقط یک پورت USB نوع C دارد.
ضخامت اسنشیال ۷٫۸ میلیمتر است و طول و عرضش به ترتیب ۱۴۱٫۵ و ۷۱٫۱ میلیمتر است و حدود ۱۸۵ گرم وزن دارد.
دوربین جلوی اسنشیال ۸ مگاپیکسلی است. در پشت، این گوشی دو دوربین ۱۳ مگاپیکسلی دارد.
چیز خیلی جالب در اسنشیال داشتن یک سنسور مونوکروم است. به این ترتیب در شرایط نور عادی، این گوشی ۲۰۰ درصد نور بیشتری را حس میکند و می تواند عکسهای باکیفیت خوب در نور کم بگیرد.
اما یک وسیله سختافزاری جانبی الحاقی اسنشیال، در نوع خود کمنظیر است. این وسیله یک دوربین ۳۶۰ درجه خیلی کوچک است که به صورت آهنربایی به گوشی متصل میشود و میتوان آن را کوچکترین دوربین ۳۶۰ درجه دنیا دانشت.
میزان رم اسنشیال ۴ گیگ است. ۱۲۸ گیگ هم حافظه داخلی دارد و در ۴ رنگ متنوع عرضه میشود.
قیمت این گوشی بدون دوربین ۳۶۰ درجه، حدود ۷۰۰ دلار و با این دوربین ۷۵۰ دلار است.
هنوز تاریخ عرضه این گوشی به بازار اعلام نشده است.
لطفا برای مطالعه بخشهای تازه «یک پزشک» یعنی بخش بریده روزنامههای و مجلات قدیمی و بخش «آیا میدانید که؟» به خود سایت مراجعه کنید. این بخشها در فید سایت منتشر نمیشوند. این بخشها را میتوانید در سایدبار و نیز زیر صفحه اول سایت پیدا کنید و مطالعه کنید.
خدمات و کالاهای متفاوت خود را هوشمندانه در سایتی آگهی بدهید که آدمهای متفاوت آن را میخوانند!
پلنها و تعرفههای جدید آگهی در «یک پزشک» - تماس بگیرید.
یاور ما در شبکههای اجتماعی باشید: حتی اشتراک یک مطلب ما از سوی شما، میتواند کمک زیادی به افزایش برد و مخاطب و بیشتر خوانده شدن مطالب ما کند.
یک پزشک در شبکههای اجتماعی:
کانال
تلگرام اصلی «یک پزشک»
کانال تلگرام «یک پزشک پلاس»: مجموعه
مطالب جالب به غیر از مطالب اصلی سایت
فیسبوک یک پزشک
اینستاگرام یک پزشک
توییتر یک پزشک
گوگل پلاس یک پزشک
آیا سیستم و شبکه شما در برابر تروجان جدید واناکرای ایمن است؟
همانطور که میدانید از اوایل اردیبهشت باج افزار واناکرای به سیستمهای زیادی در سراسر دنیا صدمه زده است که مشهورترین آنها اختلال در سیستم درمانی انگلیس بود. این باج افزار اخیرا به ایران هم آمده است. این لینک توصیف خوبی از این باج افزار ارایه کرده و نحوه امن کردن شبکه و سیستم شما در برابر این باج افزار را عنوان کرده است.
به طور کلی مکانیزم عملکرد این باج افزار به این شکل است: مانند یک تروجان وارد سیستم میگردد. سپس مانند یک کرم در سطح شبکه شما پخش میشود. در نهایت اطلاعات شما را رمز میکند. تاکنون هیچ رمزگشایی برای فایل هایی که توسط این باج افزار رمز شده اند تولید نشده است.
بنابراین بهترین راهکار پیشگیری قبل از درمان است. به روز رسانی MS17-010 را حتما انجام دهید. حتی اگر Auto Update ویندوز شما فعال است این کار را به صورت دستی انجام دهید. دیده شده است که در برخی از سیستمها حتی با وجود فعال بودن Auto Update این آپدیت حیاتی(Critical) نصب نشده است. آنتی ویروس خود را به روز نمایید. از اطلاعات خود بر روی یک درایو اکسترنال پشتیبان تهیه نمایید.
ایده امروز: فیساپی کردن پرترهها و عکسهای مشهور
امروز صبح بعد از دیدن یک پست سایت مشیبل تصمیم گرفتم، ایده این پست را به صورت بهتری انجام بدهم:
مدتی است که تب اپلیکیشن فیساپ FaceApp همه جا را فراگرفته، میدانید که به کمک این اپ، میتوانید عکسی از چهرهتان بگیرید و عکستان را پیر، جوان، زنانه، مردانه و یا متبسم کنید.
اما ما چرا همین کار را روی پرترههای مشهور تاریخ نقاشی دنیا یا عکسهای مشهور تاریخی انجام ندهیم.
در قسمت اول این پست، من تعدادی از مشهورترین تابلوهای پرتره را انتخاب کردم و به کمک فیساپ، آنها را متبسم کردم.
شما میتوانید به من در تهیه قسمت دوم این پست کمک کنید.
ایمیل من: alirezamajidi@gmail.com
لطفا در صورت تمایل به این کار، عکس اصلی و عکس تغییریافته را باکیفیت خوب برای من ایمیل کنید. کار شما با نام خودتان در قسمت دوم این پست منتشر خواهد شد.
لطفا برای مطالعه بخشهای تازه «یک پزشک» یعنی بخش بریده روزنامههای و مجلات قدیمی و بخش «آیا میدانید که؟» به خود سایت مراجعه کنید. این بخشها در فید سایت منتشر نمیشوند. این بخشها را میتوانید در سایدبار و نیز زیر صفحه اول سایت پیدا کنید و مطالعه کنید.
خدمات و کالاهای متفاوت خود را هوشمندانه در سایتی آگهی بدهید که آدمهای متفاوت آن را میخوانند!
پلنها و تعرفههای جدید آگهی در «یک پزشک» - تماس بگیرید.
یاور ما در شبکههای اجتماعی باشید: حتی اشتراک یک مطلب ما از سوی شما، میتواند کمک زیادی به افزایش برد و مخاطب و بیشتر خوانده شدن مطالب ما کند.
یک پزشک در شبکههای اجتماعی:
کانال
تلگرام اصلی «یک پزشک»
کانال تلگرام «یک پزشک پلاس»: مجموعه
مطالب جالب به غیر از مطالب اصلی سایت
فیسبوک یک پزشک
اینستاگرام یک پزشک
توییتر یک پزشک
گوگل پلاس یک پزشک
آیفون ۸ ممکن است آن طور که قبلا تصور میکردیم، طراحی اغواکننده و شگفتانگیزی نداشته باشد
شنیدهها و برآوردهای تازه از روند اتمام طراحی نهایی آیفون ۸ چیزهای خوبی نیستند.
ما در انتظار آیفونی بودیم که با صفحه نمایش لبه تا لبه بودیم که روی آن حسگر اثر انگشت هم گنجانده شده باشد.
اما گویا اپل هم مثل سامسونگ موفق به این ادغام حسگر اثر انگشت در نمایشگر نشده است و شنیدهها حاکی از آن هستند که سرانجام اپل تسلیم شده و حسگر را به پشت گوشی منتقل کرده است!
در مقابل البته اپل، حسگر سهبعدی چهره را به آیفون ۸ اضافه کرده است.
حتی برخی از شنیدههای میگویند که ممکن است صفحه نمایش آیفون ۸ با اینکه از کنارههای چپ و راست، لبه تا لبه است، در قسمت بالا و پایین این حالت را به صورت کامل نداشته باشد و به عبارتی در بالا و پایین قسمت جلویی آیفون ۸، ما باز هم یک حاشیه داشته باشیم، گرچه کوچکتر از آیفون فعلی.
لطفا برای مطالعه بخشهای تازه «یک پزشک» یعنی بخش بریده روزنامههای و مجلات قدیمی و بخش «آیا میدانید که؟» به خود سایت مراجعه کنید. این بخشها در فید سایت منتشر نمیشوند. این بخشها را میتوانید در سایدبار و نیز زیر صفحه اول سایت پیدا کنید و مطالعه کنید.
خدمات و کالاهای متفاوت خود را هوشمندانه در سایتی آگهی بدهید که آدمهای متفاوت آن را میخوانند!
پلنها و تعرفههای جدید آگهی در «یک پزشک» - تماس بگیرید.
یاور ما در شبکههای اجتماعی باشید: حتی اشتراک یک مطلب ما از سوی شما، میتواند کمک زیادی به افزایش برد و مخاطب و بیشتر خوانده شدن مطالب ما کند.
یک پزشک در شبکههای اجتماعی:
کانال
تلگرام اصلی «یک پزشک»
کانال تلگرام «یک پزشک پلاس»: مجموعه
مطالب جالب به غیر از مطالب اصلی سایت
فیسبوک یک پزشک
اینستاگرام یک پزشک
توییتر یک پزشک
گوگل پلاس یک پزشک
کارگر سابق کارخانه ساخت گوشی آیفون توضیح میدهد که اپل چگونه جلوی درز اطلاعات گوشیهای جدید را میگیرد
گرچه به لطف حدسهای خیلی خوب خبرگان دنیای فناوری و خبرنگاران، تا حدود زیادی از همین الان میتوانیم آیفون بعدی چه شکلی خواهد بود و چه ویژگیهایی خواهد داشت، اما درز مستقیم اطلاعات، انتشار عکس از خط تولید یا حتی خارج شدن گوشی یا مدلهای ابتدایی آیفون، چیزی است که مدتهاست شاهد آن نبودهایم.
طبعا چنین چیزی یک سیستم کنترلی و شبهپلیسی خیلی خوب میخواهد، وگرنه در کارخانههای بسیار بزرگ تولید آیفون، همیشه احتمال چنین چیزهایی هست.
دجیان ژنگ، دانشجویی مقیم نیویورک است. او مدتی پیش خودش را در قالب یک کارگر جا زد و توانست در کارخانه پگاترون در شانگهای استخدام بشود و شش هفتهای در آنجا کار کند.
او به تازگی مصاحبهای انجام داده و بیان کرده که چرا آن زمانی که در کارخانه کار میکرده، درز اطلاعات در مورد آیفون ۷، نمیتوانسته رخ بدهد:
ترجمه خلاصه این مصاحبه:
کارگران میدانند که آیفون در چین تا چه اندازه محبوب است. پس طبیعی است که وقتی ما شروع به تولید آیفون ۷ کردیم، تعداد زیادی از کارگران با خودشان فکر کردند که خیلی جالب است بتوانند محصولی را که هنوز روانه بازار نشده، ببینند.
در آن زمان ما آیفون ۶s تولید میکردیم. زمانی که قرار شد محصول جدید تولید بشود، مقامات شروع به ساخت زیرساختها و تجهیزات لازم برای مونتاژ آیفون ۷ کردند.
آنها پرده بزرگی انداخته بودند که دیدن آن سو را غیرممکن میکرد. سپس کارگران را به قسمت دیگری از کارخانه منتقل کردند، چون میخواستند خط تولید جدید آیفون ۷ را نصب کنند.
در رختکن، باید گوشیها، کلید و هر چیز فلزی را تحویل میدادیم. ما باید کارت میکشیدیم و بعد از اینکه دستگاه ورود امنیتی، چهرهمان را تشخیص میداد، وارد میشدیم.
در وردی یک فلزیاب قرار داده بودند. اما وقتی که قرار شد آیفون ۷ تولید بشود، یک دستگاه فلزیاب دیگر هم اضافه کردند و میزان حساسیت دستگاهها را افزایش دادند، تا آن حد که این دستگاههای مقدار کم فلز در لباس زیر خانمهای کارگر را هم تشخیص میدادند و آنها وادار میشدند که بعد از تعویض لباس به کارخانه برگردند.
کلا هیج چیز فلزی نمیتوانست وارد یا خارج بشود. اما برخی از مدیران رده بالا حق بردن گوشی به داخل را داشتند. در مورد آنها هم من شک دارم که حتی در صورت تمایلشان، عملا میتوانستند عکسی بگیرند. این مدیران هم وقتی میخواستند بیرون بروند، چک میشدند. از آنها خواسته میشد که صفحه نمایش گوشیشان را روشن کنند. چون این هراس وجود داشت که آنها آیفون را در یک کیس بگذارند و با خود بیرون ببرند.
با دوربینهای نظارتی همواره بر کارگرها نظارت میشد و به آنها گفته شده بود که مواردی از تلاش کارگران برای خارج کردن آیفون قبلا رخ داده، اما آن کارگران دستگیر شده و به پلیس تحویل داده شده بودند.
لطفا برای مطالعه بخشهای تازه «یک پزشک» یعنی بخش بریده روزنامههای و مجلات قدیمی و بخش «آیا میدانید که؟» به خود سایت مراجعه کنید. این بخشها در فید سایت منتشر نمیشوند. این بخشها را میتوانید در سایدبار و نیز زیر صفحه اول سایت پیدا کنید و مطالعه کنید.
خدمات و کالاهای متفاوت خود را هوشمندانه در سایتی آگهی بدهید که آدمهای متفاوت آن را میخوانند!
پلنها و تعرفههای جدید آگهی در «یک پزشک» - تماس بگیرید.
یاور ما در شبکههای اجتماعی باشید: حتی اشتراک یک مطلب ما از سوی شما، میتواند کمک زیادی به افزایش برد و مخاطب و بیشتر خوانده شدن مطالب ما کند.
یک پزشک در شبکههای اجتماعی:
کانال
تلگرام اصلی «یک پزشک»
کانال تلگرام «یک پزشک پلاس»: مجموعه
مطالب جالب به غیر از مطالب اصلی سایت
فیسبوک یک پزشک
اینستاگرام یک پزشک
توییتر یک پزشک
گوگل پلاس یک پزشک
21 اشتباه مرسوم برنامه نویسان
این 21 مشکل را خود من بارها با آن مواجه شده ام و البته در بین برنامه نویسان مختلف نیز دیدهام. بنظرم دانستن و مد نظر داشتن آنها حین کار ضرورت دارد.
نتایج نظرسنجی وضعیت شغلی و زندگی مدیرسیستمها و برنامه نویسان ایران در ۱۳۹۵
با تشکر از ۱۳۷۴ نفری که توی نظر سنجی وضعیت زندگی و شغل برنامه نویس ها و مدیر سیستم های ایران شرکت کردن، حالا نتایج آماده شده. این نظر سنجی همون طور که قرار بود، سوال های زیادی در مورد کار، شرایط کار، زندگی، علاقمندی ها، سوال های دموگرافیک (جمعیت شناختی؟) و موارد مشابه داره. هدف اصلی اون اینه که ما درکی از همدیگه داشته باشیم. اینکه چطوری کار می کنیم و چی دوست داریم و اصولا کی هستیم و از اون بالاتر، چقدر حقوق و مزایا می گیریم به ازای چه سطحی از دانش و سواد و تجربه مون!
دلیل شروع این پروژه این بود و هست که لازمه ما قدرت چونه زنی بهتری داشته باشیم و وقتی می ریم سر کار بدونیم که یک آدم مشابه ما تقریبا چقدر حقوق می گیره. همچنین بدونیم که چه چیزهایی عادی است که ما اصلا ازش خبر نداریم و از چه چیزهاییمون باید خوشحال باشیم. چنین کاری رو منطقا یک انجمن صنفی متخصصان کامپیوتر باید انجام بده ولی خب فعلا چنین انجمن های صنفی ای امکان شکل گیری ندارن و به همین پرسشنامه ها بسنده می کنیم.
به هرحال.. این شما و این لینک نتایج خام نظر سنجی زندگی و وضعیت شغلی برنامه نویسان ایران تو سال ۱۳۹۵. مطمئنا باید روش تحلیل های زیادی بشه و امیدوارم کسی اینکار رو بکنه. البته خودم هم تا حدی می کنم قدم به قدم. حداقل قسمت هایی که برای خودم مهمه از جمله رابطه درآمد با زبون و تجربه و این تیپ چیزها.
فعلا در سطح خروجی استاندارد گوگل می تونین درصدها و آمار کلی بررسی وضعیت شغلی برنامه نویسان و مدیر سیستم_های ایران – 1395 رو به شکل پی دی اف دانلود کنین و نگاهی بندازین. نکات بسیار جالب و عجیبی توش داشت که نمودار بدترینش رو این بالا گذاشته ام. اگر سوالی به نظرتون جا مونده یا نکته ای هست خوبه توی کامنت ها بگین که اصلاح کنیم برای سال دیگه، البته به جز اینکه «این بایاس به سمت خواننده های تو است». این رو می دونم و بیشتر تلاش دوستان در پخش کردن پرسشنامه است که باعث می شه اینطوری نباشه.
همچنین اگر کسی تحلیلی کرد بسیار خوشحال می شم برام بفرسته که به لینک ها اضافه کنم که بتونیم دید بهتری از دنیامون داشته باشیم. خوش باشین و خرم؛ چه ویندوز باشین چه مایکروسافت، چه تو تم تیره بنویسین چه تو تم روشن، چه مجرد باشین چه در رابطه، چه کت شلوار بپوشین چه تی شرت، چه شال چه چادر، چه قهوه بنوشین، چه چایی و چه تب بزنین، چه اسپیس (:
ببینید! تبلیغ زیبای گوشی G6 ال جی برای نشان دادن مقاومت آن
شاید شما گوشیهای ال جی را گوشیهای درجه یکی در بین پرچمدارها یا گوشیهایی با مقاومت و عمر زیاد ندانید. شاید هم از طرفداران ال جی باشید.
اما در هر صورت، تبلیغ جدید ال جی برای G6، تبلیغ بسیار خوب و زیبایی است که ارزش دیدن دارد.
در این تبلیغ گوشی در آزمونها مقاومت در براربر آب و گرد و غبار، سقوط یک دقیقهای، مقاومت در برابر سرما و گرما و مقاومت باتری سربلند میآید و البته چیزهایی محدودی در مورد ویژگیهای خوب آن مثل شارژ سریع ۵۰ درصد تنها در نیم ساعت هم به نمایش گذاشته میشود.
باید اعتراف کنیم که G6 برای ال جی بیشک گامی رو به جلو است.
لطفا برای مطالعه بخشهای تازه «یک پزشک» یعنی بخش بریده روزنامههای و مجلات قدیمی و بخش «آیا میدانید که؟» به خود سایت مراجعه کنید. این بخشها در فید سایت منتشر نمیشوند. این بخشها را میتوانید در سایدبار و نیز زیر صفحه اول سایت پیدا کنید و مطالعه کنید.
خدمات و کالاهای متفاوت خود را هوشمندانه در سایتی آگهی بدهید که آدمهای متفاوت آن را میخوانند!
پلنها و تعرفههای جدید آگهی در «یک پزشک» - تماس بگیرید.
یاور ما در شبکههای اجتماعی باشید: حتی اشتراک یک مطلب ما از سوی شما، میتواند کمک زیادی به افزایش برد و مخاطب و بیشتر خوانده شدن مطالب ما کند.
یک پزشک در شبکههای اجتماعی:
کانال
تلگرام اصلی «یک پزشک»
کانال تلگرام «یک پزشک پلاس»: مجموعه
مطالب جالب به غیر از مطالب اصلی سایت
فیسبوک یک پزشک
اینستاگرام یک پزشک
توییتر یک پزشک
گوگل پلاس یک پزشک
تصمیم جالب توجه یوتیوب درباره آگهیهای تبلیغاتی خود
همه ما youtube را شناخته و حداقل برای یک بار هم که شده اقدام به تماشای فیلمها و کلیپهای آن کردهایم. سرویس پخش آنلاین ویدئوی گوگل که به تازگی تصمیمی در رابطه با آگهیهای تبلیغاتی خود اتخاذ کرده است.
طبق اعلام رسمی گوگل، این کمپانی قصد دارد که تبلیغات 30 ثانیهای “غیر قابل رد شدن” را از سرویس youtube خود حذف کند و زمان شروع این عملیات را آغاز سال 2018 میلادی اعلام کرد.
در گفت و گویی که بیبیسی با سخنگویی از کمپانی گوگل ترتیب داده بود، وی تائید کرد که گوگل برای حذف این نوع تبلیغات از یوتیوب برنامه ریزی کرده و برای این که این سرویس جذابیت بیشتری برای کاربران و مخاطبان داشته باشد، تمرکز خود را روی تغییر فرمتها و قالبهای این سرویس متمرکز خواهد کرد.
همان طور که میدانیم، تبلیغات منبع اصلی کسب درآمد برای یوتیوب و دیگر سایتهای مشابه آن است. روش کار آنها هم بسیار ساده است به این صورت که هر چقدر میزان نمایش یک آگهی تبلیغاتی بیشتر باشد، درآمد بیشتری هم نصیب این سایتها خواهد شد. با این که در این زمینه پیشرفتهایی حاصل شده و روشهای متنوعی ارائه گردیده اما هنوز هم بحثهای بسیاری روی قالبهای مناسبتر با سودآوری بیشتر این آگهیها وجود دارد.
Will Smyth، رئیس رسانه آزانس بازاریابی و تبلیغات، موافقت خود را با تصمیمی که گوگل در این باره گرفته اعلام کرده و اضافه کرد: تبلیغات آنلاین فرصت خوبی برای شرکتها و تولید کنندگان است که بتوانند خدمات خود را با قابلیت رویت بسیار بالا در معرض دید کاربران قرار دهند که از این بابت سرویسهایی مانند یوتیوب نیز بهره میبرند اما نحوه اجرای این امر در روش کنونی چندان مناسب نیست. وی در ادامه سازندگان این نوع تبلیغات و صاحبان آنها را به خلق و ایجاد روشی جدید برای ارائه این نوع تبلیغات تشویق کرد.
وی همچنین ادامه داد: کاربران مجبور نیستند که پای دستگاههای خود بنشینند و نظارهگر 30 ثانیه آگهی تبلیغاتی باشند که نمیتوانند آن را رد کنند و نادیده بگیرند. او به تولیدکنندگان این تبلیغات پیشنهاد کرد که از تبلیغات “قابل نادیده گرفته شدن” استفاده کنند که فقط در صورت مشاهده آن توسط کاربران هزینه آن را متحمل خواهند شد.
با این تفاسیر احتمالا شاهد نمایش بیش از پیش آگهیهای 6 ثانیهای در یوتیوب خواهیم بود؛ در حالی که به مرور از تعداد آگهیهای 15 و 20 ثانیهای کاسته خواهد شد.
پذیرش آگهی متنی و تصویری در نشریه خوارزمی
5 راه حل برای اینکه در سال جدید بیشتر مطالعه کنید
برای سال جدید ما تصمیم گرفتیم که مطالعه بیشتری داشته باشیم و وقت بیشتری رو به خوندن اختصاص بدیم . به همین خاطر جستجو کردیم تا بفهمیم چرا میزان مطالعه ایرانیها انقدر پایینه و راه حل هایی هم براش پیدا کردیم که میخوایم با شما در میون بذاریم . ادامه...
پذیرش آگهی متنی و تصویری در نشریه خوارزمی
کولهپشتی من برای سال ۹۶
این کولهپشتی کمی متفاوت از شکل نوشتههای سالهای قبلم است. موضوع در ظاهر درباره نوشتن است و در باطن حرفهایی است که با خودم زدهام.
تصویرهایی از زندگی
اینستاگرام میتونه کارکردهای مختلفی برای هرکسی داشته باشه. مثلا افرادی مثل من که کارشون آموزش هست معمولا از اینستاگرام برای انتشار پستهای آموزشی و جملات انگیزشی و … استفاده میکنند. من هم مدتی این کار را انجام دادم اما اینستاگرام را بیشتر بهشکلی دوست داشتم که بتوانم در آن عکسهایی بذارم که جنبهی زیباییشناسانهاش هم پررنگ باشد. از طرفی دلم میخواست اینستاگرام را بهشکل یکجور زندگینوشت داشته باشم. یعنی از جاهایی که میروم و تجربههایی که میکنم و …
بههمین دلیل شیوهی قبل را ادامه ندادم و سعی کردم اینستاگرامم بیشتر نمایانگر روند زندگیام باشد تا صرفا ابزار جذب مخاطب. خیلی طبیعی است که با چنین رویکردی هر از گاهی سراغ پستهای قدیمیتر بروی و ببینی چه کردهای و چه نوشتهای.
در پایان سال قبل وقتی پستهای قدیمیام را نگاه کردم دیدم در چند مقطع دربارهی یک موضوع مشخص یعنی نوشتن غر زدهام. متوجه شدم که ناخوشحالی روزهای سال قبلم بخاطر ننوشتن بوده. بهخاطر اینکه لیست موضوعهای نوشتنم بلندتر شده و من برایش کاری نکردم.
کپشن تصویر بالا:
یادمه زمانی که مدرسه میرفتم اعتقاد داشتم آدم نباید وقتش رو با داستان خوندن هدر بده و باید کتابهایی بخونه که بهش چیزی یاد بده. یعنی پیشفرضم این بود که از رمان و داستان نمیشه چیزی یاد گرفت.
نزدیکهای عید بود و خونه بواسطه بساط خونهتکانی شلوغ و بهم ریخته بود. وسط وسایلی که روبروی کتابخونه بود خودم رو ولو کردم و دست انداختم از کتابخونه جلد اول از یک رمان سهجلدی را بیرون کشیدم. اسم رمان خاطرم نیست. کتاب رو ورق زدم و شروع کردم به خوندن و سرم رو که بلند کردم دیدم هوا داره تاریک میشه و من نصف بیشتر کتاب رو خوندم.
سال عوض نشده سه جلد رو تموم کردم و رفتم بازم رمان خریدم. شاید با یک اتفاق بود که فهمیدم تو زندگی چه خطایی مرتکب شده بودم. فهمیدم اگر قراره درباره زندگی یاد بگیری باید روایتهای زندگی رو بخونی.
بعد از این دوره بود که علاقهمند شدم به نوشتن. کتابخونهام پر شد از کتابهایی درباره داستاننویسی، سبکهای ادبی و …
همین بود که یادم افتاد انشا نوشتن در طول مدرسه از جذابترین کارهای زندگیم بوده. آدم گاهی کارهایی که از انجامش لذت میبره رو در روزمرگیهای زندگی فراموش میکنه.
رفتم کلاس داستان نویسی شهریار مندنیپور. شروع کردم درباره نمایشنامهنویسی مطالعه کردن. زدم به دنیای تئاتر و رفتم بازیگری تئاتر رو تجربه کنم. همونجا بود که ترسم از در جمع بودن ریخت و اعتماد به نفسم بیشتر شد.
وبلاگ نوشتم و یکسری از نوشتههام در روزنامهها و مجلات چاپ شد.
متوجه شدم که نوشتن بخش مهمی از زندگیمه. در روزهای بد زندگی هم نوشتن را کنار نگذاشتم.
حالا مدتیه با خودم خوشحال نیستم و این دقیقا برمیگرده به نوشتن. به اینکه ذهن شلوغ این روزها، لحظههای نوشتنم رو میدزده و حسرت در دلم میذاره.
به خودم میگم صبر نکن که ذهنت خلوت بشه و بنویسی. باید بنویسی تا ذهنت خلوت بشه.
هر وقت به تصویر آیندهام فکر میکنم، خودم رو میبینم که پیر شدم و تو یک اتاق پر از کتاب کماکان مشغول نوشتن هستم. امیر پیر شده سرش رو از لای کتابها بلند میکنه و زل میزنه به چشمهام و میگه برای چی معطلی پسر؟ بنویس!
پینوشت: عکس از احمد احمدی دوست داشتنی که تصویری شبیه آیندهام رو ثبت کرده.
این شیوهی استفاده از اینستاگرام کمکم کرد که یکی از نارضایتیهای درونی خودم رو بفهمم و متوجه بشم اگر قراره با کارایی بیشتری کار کنم باید بتونم احساس رضایت بیشتری از خودم و شیوهی زندگیکردنم داشته باشم. اما داستان به اینجا ختم نشد و ادامه داشت.
این تلگرام لعنتی
در سال گذشته بارها و بارها این حرف رو از آدمهای مختلف در سمینارها و کارگاهها شنیدم که میگفتند کانال تلگرام باشه راحتترم. این حرف را وقتی میزدند که میگفتند چطور میتونیم با شما در ارتباط باشیم و من پاسخم معمولا معرفی سایت بود.
حدود یک ماه مانده به پایان سال از پیام طراوتی که در طول یکسال و نیم گذشته زحمت مدیریت کانال و سایت رو داشت گفتم نوشتههای ۹۵ رو در یک فایل جمع و جور کن که ویرایش دوم کتاب والایش رو منتشر کنیم. وقتی فایل نوشتهها را برام فرستاد و مطالعهشون کردم احساس کردم تعداد کمی از این نوشتهها میتونن وارد ویرایش دوم والایش بشن و این موضوع باعث شد با خودم دست بهیقه بشم. یک دعوای درونی شروع شد که یکسال چهکار کردی؟ این چه وضع کار کردن بوده؟ و مقداری فحش و فضاحت که بهتره مطرحشون نکنم.
بخشی از این فحشها هم به تلگرام بود و هنوز هم سر موضع خودم هستم. باید با واقعیت روبرو شد. بخش عمدهای از ما در حال زندگیکردن در تلگرام هستیم. از طریق تلگرام پول در میاریم، پول خرج میکنیم و میخواهیم یاد بگیریم و آدم بهتری بشیم. در مورد آیتم آخر نگاه من خیلی رادیکال و یکطرفه است. من فکر نمیکنم که تلگرام میتونه بهکسی که قصد داره به حداکثرهای خودش دست پیدا کنه کمک کنه. بهعنوان کسی که حدود یکسال و نیم در تلگرام محتوا منتشر کردم، اگر برگردم به روزهای ایجاد کانال، دوباره این کار را انجام نخواهم داد. کاری که از سر اجبار انجام بدی هرگز نتیجهای که باید رو نمیگیره. از طرفی دیگه من همیشه مبلغ این موضوع بودم که باید درست یادگرفت، باید منابع درست را انتخاب کرد و باید برای یادگیری درست برنامهریزی کرد و با انتشار محتوا در تلگرام برخلاف گفته خودم عمل میکردم.
معمولا زمانهایی که خیلی با خودم درگیر میشم دقیقا وقتهایی است که حرف و عملم باهم همخونی نداشته. حتی این موضوع گاهی پیش میاد که سر کلاسی یا سمیناری به کسی توصیهای میکنم و بعد متوجه میشم که خودم برخلاف این موضوع عمل کردم. در این شرایط اول احساس گناه میکنم که چرا با مخاطب و خودم صادق نبودم و دوم از خودم عصبانی هستم که تو که درس میدی چرا رفتار یا رویکرد درستی نداشتی.
این مسئله بعد دیگهای هم داره و اینکه حوصلهی ما برای مطالعه کم شده. یعنی فکر میکنم شبکههای اجتماعی و بهخصوص تلگرام میزان تحمل ما را کاهش داده. مثلا چشمهای ما قدرت تمرکز بر بیش از چند خط را ندارند. میپذیرم که این موارد ویژگیهای زندگی کردن در این دورهی زمانی است اما نمیتوانم بپذیرم که این ویژگیها چیزهای خوبی باشند. عقیده دارم که باهرچیزی نباید همراه شد و به هرچیزی نباید تن داد.
با تمام این حرفها من مخالف تلگرام نیستم. بهنظرم اگر از تلگرام بهعنوان یک رسانهی اطلاعرسانی استفاده بشه، این رسانه کارکرد درستی خواهد داشت. اما وقتی هدفش جذب مخاطب با روشهای گولزننده و همینطور انتشار مطالب که در لحظه هیجان مخاطب را بالا میبرد و یا حتی رویکردی بهاصطلاح آموزشی داشته باشه، ما از این ابزار بهاشتباه استفاده میکنیم. یکی از شرطهای اصلی یادگیری گفتگو است و چطور ممکن است در محیطی که من بهعنوان منتشر کننده محتوا وقتی قدرت گفتگو را از مخاطب گرفتهام و هرچیزی که فکر میکنم درست است را به خورد مخاطب میدهم، ادعای یاد دادن هم داشته باشم؟
بهنظرم بهتر است درباره تلگرتم با خودمان رو راست باشیم و از خودمان بپرسیم دقیقا دنبال چه چیزی هستم؟ میخواهم پیشرفت کنم؟ میخواهم زمانهای اضافهام را بگذرانم؟ یا میخواهم بر ترس از دست دادن اطلاعات غلبه کنم؟
این مورد آخر هم خودش داستانی است. خیلی از ما بصورت کلی چه در تلگرام و چه منابع دیگر، چیزهایی را دنبال میکنیم به هوای اینکه شاید چیزی بگویند که بهدرد بخورد و ممکن است من از دستش بدهم.
چرا این سایت را راهانداختم؟
سال ۸۷ وقتی این سایت را راهانداختم، دوست داشتم دربارهی چیزهایی که یادمیگیریم بنویسم و هرگز فکر نمیکردم که این سایت تبدیل به بخش مهمی از زندگیام شود. همهچیز قدم به قدم پیشرفت و از طریق این سایت دورههایم را برگزار کردم به رویدادهای مختلف دعوت شدم و شغل جدیدی برای خودم ساختم. در پایان امسال بهاین فکر میکردم که دقیقا دنبال چه چیزی هستم؟ بعد از ۷-۸ سال تدریس واقعا میخواهم چه اثری بگذارم؟ آیا قصد دارم فقط تدریس و کوچینگ را ادامه بدهم؟ ارزشهایم چیست و چه بوده؟
مجموعهی این پرسشها باعث شد متوجه بشم که مدتهاست در Thecoach انگیزهی بهاشتراکگذاری یادگیریها و حرف زدن و تعامل کردن گم شده و بخشی از این بهخاطر عدت کردن من به انجام کاری است که ۷-۸ سال پیش کاملا نو و تازه بود. عادت کردن به کار مورد علاقه خطر زیادی داره. بهاین دلیل که بعد از یک مدت قدرت نوآوری را از دست میدهی و همین موضوع باعث از بین رفتن علاقه به آن کار خواهد شد و همان کاری که دوستش داشتی حالا خستهات میکنه.
این مرور هم باعث شد به اینفکر کنم که باید شیوهی کارم را تغییر بدهم. بههمین دلیل از چند ماه قبل بیشتر روی پروژهی کولهپشتی که قرار است یک کسب و کار اجتماعی باشد متمرکز شدم. همینطور متوجه شدم چیزی که دوست دارم بیشتر اتفاق بیافتد و فکر میکنم برای مخاطب اینجا هم جذابتر باشد داستانگویی و روایتگری است. من هم مثل خیلیهای دیگه در هفته چیزهای زیادی میخونم که میتونه بهاشتراک گذاشته بشه. در جلسات و کارهایی که انجام میدهم تجربههایی بدست میارم که بهاشتراکگذاری اونها میتونه خوب باشه و همین شد که تصمیمگرفتم ظاهر سایت را از حالت یک سایت رسمی برگردانم به یک وبلاگ که انگیزه نوشتنم را هم بیشتر کند.
معلم نبودن
نکتهی دیگری که در سال ۹۵ با خودم قرار گذاشتم این بود که میزان معلمی کردن را در خودم کم کنم. معلمی کردن بهمعنی این نیست که سرکلاس نباشم. بلکه به اینمعنی است که قرار نیست بهسبک و سیاق سنتی همهی سالهایی که زندگی کردهایم من بهعنوان معلم چیزی را یادبگیرم و آن را درس بدهم. یاد دادن یک مفهموم با ایجاد بستر یادگیری اتفاق میافتد نه با ارائه محتوا. بههمین دلیل است که تعریف کردن داستانها و تجربههای شخصی فرصت گفتگو و همان بستر یادگیری را ایجاد میکند. یا مثلا طرح پرسش یا ایجاد شرایط تجربه میتواند به یادگیری کمک ویژهای کند. بنابراین یکی دیگر از چیزهایی که باعث شد به تغییرات خودم جدی فکر کنم این بود که درس ندهم. قانون صادر نکنم. چیزهای درست نگویم و متمرکز باشم روی ایجاد بسترهای یادگیری. تجربهام هم بهم نشان داده که وقتی فرصت گفتگو فراهم کنی، میزان یادگیری بالاتر است و همه خوشحالتر هم هستند. پروژهی کولهپشتی هم قرار است همین سمت و سو را داشته باشد.
خود مرورگری
همه این تصمیمها نتیجه مرور کردن خودم بود. در لیست کارهایم همیشه یک کار تکراری را بهصورت هفتگی تعریف کردهام با عنوان Reflection و از خودم میپرسم در هفته قبل چه کار کردهام و در هفته بعد چه کار میخواهم بکنم.
کولهی من برای سال ۹۶
نوشتن را در سایتم ادامه خواهم داد و تلاش میکنم با کیفیت بنویسم.
به ارزشها و احساسهایم بیشتر توجه میکنم و سعی میکنم برای کارهایی که خوشحالم نمیکند راهکار پیدا کنم.
اینستاگرام همان شبیه زندگینوشت خواهد ماند و از تلگرام بیشتر برای اطلاعرسانی انتشار نوشتهها استفاده میکنم.
کولهپشتی پروژهی جدی امسال است و این پروژه باید کمک کند که امید به آینده و ساختن آن در جامعه افزایش پیدا کند.
جلسات کوچینگ با مدیران کماکان ادامه خواهد داشت و تلاش خواهم کرد که با ایستادن پشت سر آنها اثرگذاریشان را در سازمانشان بالا ببرم.
باید خودم را آماده کنم که شاید سال آینده پدر بشم و این یعنی وارد شدن به مرحلهی تازهای از زندگی. مرحلهای که باید در خودت تغییرات اساسی ایجاد کنی.
نوشته کولهپشتی من برای سال ۹۶ اولین بار در امیر مهرانی پدیدار شد.
برای اولین بار; اندروید از ویندوز پیشی گرفت
برسام
برسام - زندگی به سرعت فناوری
گزارش های جدید نشان می دهد میزان استفاده از سیستم عامل اندروید برای نخستین بار از ویندوز ۰.۰۲ درصد بیشتر شده است.
طبق آمار موسسه StatCounter میزان استفاده اندروید ۰.۰۲ درصد بیشتر از ویندوز است و به همین دلیل محبوبترین سیستم عامل مارس ۲۰۱۷ میلادی لقب گرفته است. میزان استفاده از اندروید به طور دقیق ۳۷.۹۳ و ویندوز ۳۷.۹۱ درصد اعلام شده است.
در همین راستا موسسه StatCounter آمار ۲.۵ میلیون وب سایت را بررسی کرده که ماهانه بیش از ۱۵ میلیون بازدید داشته اند.
این شرکت مستقل حوزه تحلیل وب سایت با مطالعه آمار متوجه شده برای نخستین بار در مارس ۲۰۱۷ میلادی میزان استفاده از اندروید (Android) از ویندوز (windows) بیشتر شده است.
آئودن کولن مدیر ارشد اجرایی StatCounter در این باره می گوید: دلیل این روند نیز گسترش دسترسی تلفن های هوشمند به اینترنت و کاهش استفاده سنتی مردم از رایانه های پی سی و لپ تاپ است. البته افزایش استفاده از اندروید در مقابل ویندوز، نقطه عطفی در تاریخ فناوری به حساب می آید و در حقیقت پایان سلطه مایکروسافت بر بازار OS است.
همچنین یک پیروزی بزرگ برای Android به حساب می آید که تا پنج سال پیش فقط ۲.۴ درصد میزان استفاده از اینترنت را به خود اختصاص داده بود.
البته هرچند به نظر می رسد از محبوبیت ویندوز کاسته خواهد شد اما این سیستم عامل هنوز هم ۸۴ درصد میزان استفاده از اینترنت را به خود اختصاص داده است.
بروز ترین اخبار دنیای تکنولوژی را در کانال رسمی برسام دنبال کنید.
نظارت بیوقفه با هارددیسک 10 ترابایتی مخصوص دوربین مدار بسته WD Purple
Western Digital، از سازندگان هارد دیسک و وسایل ذخیره سازی، هارد دیسک 10 ترابایتی WD Purple را برای مصارف نظارتی معرفی کرد. هارد دیسک های سری Purple به طور ویژه برای استفاده بی وقفه در سیستم های نظارتی طراحی شده اند. به گفته این سازنده تولید مدل 10 ترابایتی در پاسخ به نیاز بازار برای هارد دیسک های پرظرفیت به منظور استفاده با دوربین های با وضوح 4K بوده است. این هارد دیسک قادر به ضبط هم زمان تصویر تا 64 دوربین با کیفیت بالا است.
مایکروسافت فاش کرد: ویندوز 10 چه اطلاعاتی را از کاربران جمع آوری و ارسال میکند؟
در ظرف دو سال گذشته که نسخههای مختلفی از ویندوز 10 در اختیار کاربران قرار گرفته است مایکروسافت هر از چند گاهی با انتقادات صریحی در مورد موارد و میزان اطلاعات جمع آوری شده از کاربران در این سیستم عامل روبرو شده است. اما مایکروسافت روز گذشته همزمان با آغاز انتشار بهروز رسانی Creators Update و نسخه 1703 از ویندوز 10 اطلاعات مهمی را فاش کرد. اطلاعات منتشر شده از سوی مایکروسافت در بخش Privacy یا حریم امن از ویندوز 10 نشان میدهد که این سیستم عامل چه اطلاعات مهمی را از سیستمهای کاربران جمع آوری میکند.
تلویزیونهای هوشمند از طریق امواج تلویزیونی هم قابل هک شدن هستند!
فیلم قدیمی و خاطرهانگیز Kamikaze را که در سال ۱۹۸۶ ساخته شده بود و در ایران با نام داوطلب مرگ پخش شده بود، به یاد میآورید؟
لوک بسون و دیدیه گروسه فیلمنامه این فیلم علمی – تخیلی و دلهرهآور را نگاشتهاند و دیدیه گروسه کارگردانی آن را بر عهده داشتهاست. داستان عجیب این فیلم درباره یک دانشمند پیر و تنها به نام آلبر است که بی دلیل از کار اخراج شده است. او دستگاهی اختراع می کند که میتواند از طریق امواج تلویزیونی اشخاص پشت دوربین تلویزیون را بکشد.
البته فیلم تفاسیر دیگری هم جز مفهومهای سرگرمکننده یا علمی تخیلی هم در خود پنهان داشت: انتقام پنهان سینما از تلویزیون!
بگذریم! در آن سالها که مثل الان همه چیز با اینترنت در همتنیده نبود، هر وقت نویسندگان تخیلشان پر میگرفت و میخواستند تأثیر از راه دور نوابغ را به نوعی در داستانهایشان تجسم کنند به چیزهایی مثل امواج رادیویی- تلفن و امواج تلویزیونی پناه میبردند.
اما حالا دیگر واقعا به کمک اینترنت میشود از راه دور در ذهنها و ابزارها نفوذ کرد.
تا صحبت از هک میشود ما بیشتر به یاد هک سایتها، اکانتها، پیسیها و تبلتها و گوشیها میافتیم که در صورتی که شاید سهلترین کار برای هکرها هک وسایل جانبی مانند پرینترها، اسکنرها و تلویزیونهای هوشمند باشد.
این وسایل کدهای اسیبپذیری دارند و کمتر پیش میآید که سیستم عامل یا میانافزار آنها، بهروز شود.
حالا در خبر جالبی که منتشر شده پژوهشگری به نام رافائل اسکیل اعلام کرده که برخی از مدلهای تلویزیونهای هوشمند را میتوان با همان امواج DVB-T، یعنی همین سیستم پخش دیجیتال زمینی که ما در ایران هم از آن استفاده میکنیم، هک کرد!
لازمه این کار این است که تلویزیون قربانی، در آن واحد هم به اینترنت متصل باشد و هم در حال دریافت امواج تلویزیونی باشد، بعد هکر با استفاده از رخنهای در مرورگر تلویزیون هوشمند، کار خودش را میکند، دسترسی به روت پیدا میکند و فرامین عمودی خودش را صادر میکند.
این رخنه کشف شده از آن جهت اهمیت دارد که با آن میتوان به جای یک تلویزیون، همه تلویزیونها را که در محدوده پخش یک فرستنده هککننده هستند را با هم هک کرد!
منبع: انگجت
پینوشت: راستی من دوبله فیلم داوطلب مرگ را در اینترنت پیدا نکردم. اما شما میتوانید در سایت دیلیموشن این فیلم را با زبان اصلی در دو قسمت ببینید. (+ و +)
لطفا برای مطالعه بخشهای تازه «یک پزشک» یعنی بخش بریده روزنامههای و مجلات قدیمی و بخش «آیا میدانید که؟» به خود سایت مراجعه کنید. این بخشها در فید سایت منتشر نمیشوند. این بخشها را میتوانید در سایدبار و نیز زیر صفحه اول سایت پیدا کنید و مطالعه کنید.
خدمات و کالاهای متفاوت خود را هوشمندانه در سایتی آگهی بدهید که آدمهای متفاوت آن را میخوانند!
پلنها و تعرفههای جدید آگهی در «یک پزشک» - تماس بگیرید.
یاور ما در شبکههای اجتماعی باشید: حتی اشتراک یک مطلب ما از سوی شما، میتواند کمک زیادی به افزایش برد و مخاطب و بیشتر خوانده شدن مطالب ما کند.
یک پزشک در شبکههای اجتماعی:
کانال
تلگرام اصلی «یک پزشک»
کانال تلگرام «یک پزشک پلاس»: مجموعه
مطالب جالب به غیر از مطالب اصلی سایت
فیسبوک یک پزشک
اینستاگرام یک پزشک
توییتر یک پزشک
گوگل پلاس یک پزشک
تکنولوژی یا بازار؟
- چندی پیش با یکی از دوستان صحبت میکردم که برنامه نویس یک شرکت معروف در زمینه نرمافزارهای اتوماسیون اداری بود و به اعتراف ایشان در این نرمافزار بیش از ۷۰۰ تابع وجود دارد که کسی نمیداند برای چه نوشته شدهاند و کسی هم جرات حذف آنها را ندارد. بنابر گفته این دوست، معضلات بسیاری در حوزه سرعت نرمافزار وجود دارد که همواره سعی میشود با اختصاص منابع سیستمی حل شود. یک نمونهاش را پیشتر دیده بودم که برای یک سیستم اتوماسیون اداری ۴۸ گیگابایت حافظه (Ram) اختصاص داده بودند و بازهم سیستم از کندی خاصی برخوردار بود.
- به تازگی به واسطه نصب یکی از نرمافزارهای بهساد بر روی Server مشتری، ویرایش جدید نرمافزار نصب شده یکی از معروفترین و به زعم بسیاری معتبرترین شرکتهای نرمافزاری را مشاهده کردیم که کلکسیون کاملی بود از تمام Library های بدون لایسنس NET. ، به نظر میرسید که هر چیزی هر جایی دیده و یا شنیده بودند در نرمافزار استفاده کرده بودند و این نرمافزار بسیار معروف از نظر معماری و تکنولوژی و مهندسی نرمافزار یک کار بسیار کثیف محسوب میشد.
- در جلسه با یکی از مشتریان، ایشان میفرمودند که پیش از سامانه مدیریت آمار و اطلاعات بهساد، یک نرمافزار بسیار خوب با چنین کارکردی دیده بودند که بسیار زیبا و کارآمد بوده ولی سازمان ایشان به دلیل کوچک و غیر قابل اعتماد بودن شرکت تولید کننده از خرید منصرف شده و به سراغ گزینه بعد (بهساد) آمدهاند.
نتیجهگیری اخلاقی:
- هر کسی که نرمافزار را به خوبی میفروشد، لزومن نرمافزار خوبی نمیفروشد. بعضیها پیش از آنکه تکنولوژیست باشند، بازاری و کاسب هستند. عمده موفقهای بازار را این افراد تشکیل میدهند.
- اگر نرمافزار خوبی مینویسید به فکر بازاریابی و کاسبی با آنها باشد. هر مهندس خوبی لزومن فروشنده خوبی نیست
4 دیدگاه برای این نوشته:
-
سامان:
۱۵ فرو ۱۳۹۶ سلام آیا در یک بازار رقابتی، باز هم چنین محصولات بی کیفیتی با بازاریابی مناسب مجال بروز می یابند؟ آیا به دلیل شرایط خاص بازار نرم افزار ایران چنین پدیده ای به وجود آمده است؟ -
مجید آواژ:
۲۰ فرو ۱۳۹۶ سلام اين مسئله يك موضوع جهاني است. يقين بدانيد كه سيستم عاملي بهتر از ويندوز و موبايلي بهتر از سامسونگ و ايفون توليد شده كه فروشندگان خوبي نداشته اند و محكوم به كناره گيري از بازار شده اند. -
رضا:
۰۴ ارد ۱۳۹۶ مشکل فقط ضعف در بازایابی نیست. در ایران در اکثر شرایط رانت و مسائلی از این دست نقش تعیین کننده ای دارند. در برخی از موراد هم دیده و یا شنیده ام که دولت (دولت قبل و حتی در این دولت) پروژه های شرکت های دانش بنیان را بزور در دست گرفته و از گردونه ی بازار حذف میکند و بجای آنکه (حداقل خود دولت ) بعنوان متولی تولید نرم افزار (بزور گرفته شده)، یک برنامه و پروژه ی کشوری (scalable) ارائه دهد، ایده را در حد یک پروژه ی دانشجویی تنزل داده و حتی آن را هم نمیتواند درست و حسابی از آب و گل در بیاورد. و اینگونه میشود که مخاطبین اینگونه نرم افزار ها بکل از این ایده دلسرد شده و دیگر رغبتی برای استفاده از نرم افزار های مشابه را هم ندارند و اینگونه میشود که حتی اگر بهترین نرم افزار ها با بهترین بازاریاب ها را هم در اختیار داشته باشی، باز هم بکندی حرکت میکنی. نمونه ی این نرم افزار ها که بشخصه در اصفهان و در دولت قبل شاهدش بودم: 1- پروژه ی یکپارچه سازی املاک و بنگاه های معاملات ملکی و 2- یکپارچه سازی بنگاه های کاریابی بود. از نمونه کارهایی که بدرستی استارت خورد و گسترش پیدا کرد tap30 را میتوان مثال زد که شرکت تاکسی رانی (تهران، اصفهان و احتمالا سایر نقاطی از کشور که این نرم افزار به آنها نفوذ کرده) بشدت بدنبال منافقازسیون و اسرائلازاسیون کردن و انگ زدن و لابی کردن و ... هستند تا جلوی پیشرفت آن را بگیرند. در حالی که این ایده سال های سال جلوی پای تاکسی رانی بود و نمونه های خارجی آن (نظیر اوبر) جلوی چشم آقایان بعنوان یک مدل خوب و موفق وجود داشت. ولی هیچکس به انجام دادن آن مبادرت نکرد و حالا هم (آنگونه که از اصفهان خبر دارم) به تکاپو برای تولید نرم افزاری مشابه افتادند که معلوم نیست چه موقع و با چه کیفیتی در بازار ارائه خواهد شد. و بهای آنرا شرکت های غیر دولتی و دانش بنیان باید بپردازند. -
مجيد آواژ:
۰۵ ارد ۱۳۹۶ درست میگویید. مشکل فقط در ضعف بازاریابی نيست. شرایط اکوسیستم و قوانین رسمی و عرفی حاکم بر آن نیز نقش بسیار زیادی در موفقیت و یا شکست یک شرکت دارد.
در صد و پنجاهمین سال فروش آلاسکا، روسها چه حس و حالی دارند و به چه می اندیشند؟
بازگرداندن عظمت از دسترفته روسیه، یکی از اهداف ولادیمیر پوتین از همان آغاز رسیدناش به قدرت بوده است. در این راستا او روز به روز بیشتر از قدرت نظامی روسیه و نیز جنگهای سایبری به صورت هوشمندانه استفاده میکند. حالا دیگر از زمان خاتمه جنگ سرد، بین شوروی سابق و آمریکا، میزان روابط بین روسیه و آمریکا به پایینترین سطح ممکن تنزل کرده است.
اما پنجشنبه این هفته، یک مناسبت تاریخی مهم داشت: پنجشنبه مصادف با ۱۵۰ مین سالی که روسیه، آلاسکا را به آمریکا فروخت.
شاید برخی از شما از این حقیقت تاریخی مطلع بوده باشید و بعضیهایتان هم نه. اما آلاسکا به عنوان یک ایالت شمالی آمریکا، واقعا زمانی متعلق به روسیه بود.
این مناسبت تاریخی برای برخی از ملیگراهای راست افراطی روسیه، یک واقعه تاریخی دردناک است که یادآوریاش هم برایشان دشوار و تراژیک است. به خصوص وقتی که آنها میبینند در موقعیت کنونی دنیا، اگر روسیه آلاسکا را داشت، چه اشرافی به دریاهای شمالی پیدا میکرد و چقدر میتوانست از ثروتهای طبیعی آن مناطق استفاده کند. به خصوص حالا که ذوب شدن یخهای شمالی، معبرهای دریایی جدید را گشوده است و امکان انتقال این ذخایر به روسیه و دیگر کشورها، سهلتر از پیش شده است.
نخستوریز کریمه، ماه پیش در مصاحبه با شبکه تلویزیونی کریمه گفت که اگر روسیه آلاسکا را امروز در اخیار داشت، وضعیت ژئوپولتیک دنیا، دگرگون میشد.
نقلقولها با مقالههایی مثل این فراوان هستند. آقای پوتین به تازگی در نشست بینالمللی شمالگان، فعالیتهای آمریکا در مناطق شمالی را مورد انتقاد قرار داد و گفت تأثیر منفی فعالیتهای آمریکا، تأثیری جهانی دارد.
البته روسیه مسلما نمیتواند چشمداشتی به آلاسکای کنونی داشته باشد و مثل کریمه در سال ۲۰۱۴، این منطقه را تحت سلطه خود بگیرد. آلاسکا برای روسیه، دیگر به تاریخ پیوسته است.
روسها از سال ۱۷۸۴، وارد آلاسکا شدند و در انجا مناطق تجاری و همچنین کلیساهای ارتودوکس ایجاد کردند. اما در سال دهه ۱۸۶۰، روسیه سرخورده از باختن جنگ به انگلستان در جبهه کریمه، احساس خطر کرد که به زودی انگلستان آلاسکا را هم اشغال نظامی کند. آنها واهمه داشتند که پیدا شدن ذخایر باارزش مثل طلا در این منطقه، آلاسکا را برای انگلستان جذابتر کند و روسیهای که قدرت دفاع از این منطقه را نداشت، به کلی متضرر شود.
پس تصمیم به یک معامله گرفته شد: آلاسکا در سال ۱۸۶۷، با قیمت ۷٫۲ میلیون دلار که به پول امروز چیزی حدود ۱۲۵ میلیون دلار میشود به آمریکا فروخته شد. در آن زمان این معامله، یک معامله برد- برد برای روسیه و آمریکا بود. روسیه به پول میرسید، بابت اشغال گریزناپذیر احتمالی آن توسط انگلیس، متضرر نمیشد. صاحب شدن آلاسکا موقعیت نظامی جدید برای آمریکا مطرح میکرد و به این ترتیب روسیه زهر خود را به انگلیس با دادن امکان برتری به آمریکاییها میریخت.
اما در همان زمان، شمار منتقدانی که این کار را احمقانه میدانستند، کم نبود. همان زمان یک شاعر و تاریخدان روسی، به نام ولادیمیر کولیچف، شعر پرسوز و گدازی خطاب به تزار الکساندر دوم، نوشته بود و در آن اشاره کرده بود که تو علاوه بر آلاسکا، مردم روسیه را هم فروختی!
حتی شابعاتی هم رایج شد، مبنی بر اینکه کشتیاش که پول این معامله را حمل میکرد، غرق شده یا توسط راهزنها، مورد حمله قرار گرفته. اما بررسیهای تاریخی، اسنادی را نشان میدهند که بر اساس آنها پول این معامله واقعا به روسیه رسیده و برای ساختن خطوط راه آهن مورد استفاده قرار گرفته است.
آلاسکا از ژانویه سال ۱۹۵۹، تبدیل به ایالت ۴۹ ام آمریکا شد.
در اینجا شما سند معامله و نیز چک آن را ملاحظه میکنید.
لطفا برای مطالعه بخشهای تازه «یک پزشک» یعنی بخش بریده روزنامههای و مجلات قدیمی و بخش «آیا میدانید که؟» به خود سایت مراجعه کنید. این بخشها در فید سایت منتشر نمیشوند. این بخشها را میتوانید در سایدبار و نیز زیر صفحه اول سایت پیدا کنید و مطالعه کنید.
خدمات و کالاهای متفاوت خود را هوشمندانه در سایتی آگهی بدهید که آدمهای متفاوت آن را میخوانند!
پلنها و تعرفههای جدید آگهی در «یک پزشک» - تماس بگیرید.
یاور ما در شبکههای اجتماعی باشید: حتی اشتراک یک مطلب ما از سوی شما، میتواند کمک زیادی به افزایش برد و مخاطب و بیشتر خوانده شدن مطالب ما کند.
یک پزشک در شبکههای اجتماعی:
کانال
تلگرام اصلی «یک پزشک»
کانال تلگرام «یک پزشک پلاس»: مجموعه
مطالب جالب به غیر از مطالب اصلی سایت
فیسبوک یک پزشک
اینستاگرام یک پزشک
توییتر یک پزشک
گوگل پلاس یک پزشک