تا حالا چند نفرتان ساندیس را از نقطه علامتگذاری شده نی کردهاید؟ چرا همیشه باید نی ساندیس را از ته بهش فرو کرد؟
نمیدانم برای صنعت بستهبندی (خوراکی) هم در جهان معیار و ایزویی هست یا نه. ولی چشم بسته میگویم که محصولات ایرانی شانسی در این رقابت نخواهند داشت. آنها به شکل عام چند مشکل گسترده و جدی دارند. اولیش این است که اصلن برای مصرف ساخته نشدهاند. مثلن همین خامه. خامه چیزی نیست که فرمساختاریاش با ظرف مکعب سازگاری داشته باشد. به همین دلیل همیشه تکههایی از خامه در کنجهای دستنیافتنی پاکتها باقی میمانند. در انتظار یک جور قاشق عجیب برای برداشتنشان ( که هنوز اختراع نشده). مثال دیگرش همه بیسکوئیتها و خوردنیهایی است که باید بشود با کشیدن یک اضافه پلاستیک نایلونشان را باز کرد. نمیشود. پاره میشود. یا اصلن هیچ زبانهای برای کشیدن وجود ندارد. باید آخر ماجرا همه چیز را تکه پاره کنی تا چهار تا بیسکوئیت نصیبت شود. یا سس یکبار مصرف را برای باز کردن به دندان بگزی. چرا؟
مشکل دیگر بستهبندیها این است که اغلب توضیح لازم برای باز کردن را رویشان ننوشته. شما هنوز که هنوزه اگر یک مایکروفر فرنگی بخرید حتمن در بروشورش میخوانید که “ برای خشک کردن حیوان خانگی استفاده نشود” گرچه این توضیح ممکن است به نظر ما ابلهانه برسد و این اساس بروشور نویسیاست. باید سعی کنید ماجرا را برای یک ابله ( یا اگر دوست دارید :آدم فضایی) توضیح دهید که هیچ تصوری از مکانیزم دستگاه ندارد. حالا در محصولات وطنی. مثلن برای باز کردن در سس دو سه تا مکانیزم شناخته شده هست. روشنترینش اینهاییست که باید یک ذائده پلاستیکی از سرش را ببری. در مدلهای جدیدتر یا باید درپوش پلاستیکی زیر نوک سس ( چی بهش میگویند؟) را برداری. یا تکههای را زیر همان نوک سس بشکنی. ظاهر این دو شبیه هم است و اگر اشتباه کنید گند میخورد به ماجرا. مثلن با زور چیزی را میشکنید که نباید بشکند. جالب این جاست که کلی اطلاعات درباره سس مذکور به سه زبان فارسی و انگلیسی و عربی رویش نوشته ( انگار شاخ غول شکستهاند سس بیرون دادهاند. سس است دیگر) ولی یک جمله لعنتی که بگوید کجا را باید فشار داد و کجا را نباید ننوشته. حتی در توضیحاتش نوشته: “برای غذاهای گرم و سرد”! (یعنی برای غذاهای ولرم استفاده نمیشود؟ لعنتی! سرم را کلاه گذاشتهاند. من این را برای غذاهای ولرمم خریده بودم)
حتی شکل سادهترش همین شیشههایند. شیشههای مربا و خیار شور. باز خدا پدر چند برند آبرودار را بیامرزد که در این محصولات جدید آن خمشدگی در فلزی را – که برای از بین بردن خلا و باز کردن شیشه لازم است- کمی جدی گرفتهاند. وگرنه هنوز میشود براحتی شیشههایی پیدا کرد که نه آب جوش و نه ضربههای ته قاشق کارشان را راه نمیاندازد و اصلیترین راه حلشان استفاده از پتک و خوردن مربای گل لاله همراه خرده شیشه است.
بعضی چیزهای کوچک هم هست که شاید لازم به نظر نرسند اما با کمی درایت میشود لحاظشان کرد. مثلن دهها سال است که رب گوجه در قوطی فلزی استفاده میشود که درش را باید با دربازکن باز کرد. خب تا اینجا اشکالی ندارد. اما میدانید که رب گوجه را که نمیشود مثل تن ماهی ظرف دو روز مصرف کرد. اصلن عقل هم حکم میکند آدم اینقدر رب نخورد ظرف دو روز. نتیجه. آيا باید در فلزی را کاملن از جا بکنید؟ خیر. چون اگر بکنید رب بعد مدتی سیاه میشود و میماسد و یک قطره ناغافل آب در یخچال ممکن است کپکش بزند. پس نباید بکنید؟ خیر. چون این در ترسناک دندانه دندانه شده دشمن دستان شماست. هر اشتباه کوچک میتواند به سه چهار بخیه بیانجامد.میشد با یک درپوش پلاستیکی خیلی ارزان ماجرا را حل کرد. ولی جز یک برند ندیدم هیچ کس به این موضوع توجه کند. یا به انگشتانشان توجه ندارند یا به کپک. از این درپوشهایی که در پلاسکو ممکن است بخاطرش حتی پول نگیرند.ولی آدم که نمیتواند هی قوطی رباش را بردارد ببرد پلاسکو در امتحان کند. یا قطر قوطی را متر کند و برود با متر درپوش پلاستیکی بخرد. اینها چیزهاییست که باید به ذهن سازنده برسد.
این نوشته هیچ نتیجهگیری اخلاقی و غیر اخلاقی ندارد. آیا ما اینطوری هستیم چون توضیحات اضافه به نظرمان مسخره است؟ چون بلد نیستیم؟ چون دست خودمان نیست؟ سادیسم داریم؟ ابلهیم؟ نگرانیم محصولات وسط راه باز شوند و خرج روی دستمان بگذارند؟ …نمیدانیم.
هر چه هست آدمیزاد را یاد آن جوک قدیمی میاندازد. ماجرای شب زفاف آن دو هزارپای عاشق. که تازه داماد دم سحر به گریه افتاد. چون هنوز دویست جفت پای دیگر مانده بود و او پیدا نکرده بود آنچه را که باید…