Shared posts

09 Feb 15:32

http://alitajadod2.blogspot.com/2014/02/blog-post_9.html

by علي تجدد
برای گربه ام که رفته گریه میکنم.
هی بغض و هی گریه. نگاه به جای خالی اش میکنم اشک میریزم. تصور اینکه کجاست و چه میکند با گرسنگی و سرما و گربه های نر بی شاخ و دم .برای اولین برخوردش و مواجهه با گربه های دیگر. برای غریبگی اش. برای اینکه هنوز پایش به دنیا باز نشده حامله خواهد شد.برای بچه هاش که لیسشان میزند گریه میکنم. برای تنهایی‏ اش و تنهایی ام ..
 با اینکه هنوز جایی نرفته و روی پاهایم نشسته ولی من دارم تایپ میکنم و گریه میکنم