Shared posts

09 Apr 21:38

Photo



08 Apr 18:34

Photo



08 Apr 18:21

(1335)

by (Sinister)

مقصد

واسه شهر قصه ی بچگی هاست 

 دنیای آدم بزرگها فقط جاده داره ...

08 Apr 18:21

چرا ش رو نمی دونم !

by jupiter_ld@yahoo.com (لادن )

یه روز از خواب پا می شی میبینی خودت رو هم دیگه نمی شناسی. 

08 Apr 18:17

Photo



08 Apr 18:15

http://feedproxy.google.com/~r/Zarrafe/~3/EScsxzvoHpQ/30.html

by زرافه ای در میان جمع
خانمی زیر 30 سال هستم که شوعرم  را پیش دیگران "شو شو" مینامم. آیا درمانی برای من وجود دارد؟
28 Mar 15:44

به یاد شهید جمشید دانایی فر

by mooriyanehayechoobi





به یاد سرباز وطن، گروهبان یکم، شهید جمشید دانایی فر

remember jamshid danaei far
size: 50*70
design By: ali romani

به یاد جمشید دانایی فر
اندازه: 50*70
طراحی: علی رومانی

28 Mar 15:43

با تمام تلاش‌هایی که کردم تا خودم رو با جریان م...

by عامه‌پسند
با تمام تلاش‌هایی که کردم تا خودم رو با جریان مدرنیزاسیون در ایران هم‌گام کنم، باید اعتراف کنم که هنوز هم وقتی کسی می‌گه اسمش کامبیزه حس می‌کنم سربه‌سرم گذاشته.
25 Mar 17:53

تبصره

by Julian

شما لزوما دوست ِ صمیمی ِ صمیمی‌ترین دوست ِ خود، نیستید

25 Mar 16:42

786

by Orange Juice
مگر می‌شود آدم فقط یک‌بار عاشق بشود؟ عشق ابدی فقط حرف است. پیش می‌آید که آدم خیلی خاطر کسی را بخواهد. اما همیشه، وقتی آدم فکر می‌کند که دل‌ش سخت پیش یکی گرفتار است، یک‌دفعه، یک‌جایی می‌بیند که دل‌ش، تهِ دل‌ش، برای یکی دیگر هم می‌لرزد. اگر باوفا باشد، دل‌ش را خفه می‌کند و تا آخر عمر، حسرت آن دل‌لرزه برای‌ش می‌ماند. اگر بی‌وفا باشد، می‌لغزد و همه‌ی عمرش عذابِ گناه بر دل‌ش می‌ماند. هیچ کس حکمت‌اش را نمی‌داند... حالا با خود آدم است که حسرت را بخواهد یا عذاب گناه را. یکی را باید انتخاب کند؛ فرار ندارد.

شاه‌دُخت سرزمین ابدیت / آرش حجازی
24 Mar 21:32

http://feedproxy.google.com/~r/Zarrafe/~3/5-WT1w1XWfY/blog-post_1907.html

by زرافه ای در میان جمع

 


همیشه هم که اینطور نبوده که. یه زمانی ما هم یه رفقایی داشتیم که میخواستی خونه رو بپیچونی یه زنگ میزدی میگفتی :"فلانی!گفته ام با توام، سوتی ندی!" میگفت:" برو خیالت راحت! خوش بگذره"


میرفتی و خیالت راحت بود و خوش میگذشت.

19 Mar 10:41

LRFD

by ghoormaghe

یکی از چیزهائی که این روزا

هیجان زدم میکنه

وسیله ایه که باهاش پوست هویج ها رو میگیرم

همیشه چیزی که از پوست کردن یه هویج یادم میومد

اینه  که این کار اینقدر سخت بود که خیلی وقت ها

از خیرش میگذشتم        اون هویج ها رو با پوست می خوردم

این حرفها شاید برای 10  15 سال پیشه

توی این همه سال    من دیگه هویج نخوردم

یا بهتر بگم هیچ وقت دیگه تلاشی واسه خوردن یه هویج

به غیر از برداشتنشون از توی ظرف سالاد

و خوردنشون نکردم

بعد انگار   یهو رسیدم  به این روزها

که با این وسیله     اینقدر راحت یه هویج رو پوست میکنم

نمی دونم

برای من که توی زندگیم

انجام هرکاری واسم سخت بوده

یا چه جوری بگم

برای رسیدن به هر اتفاق خوبی دهنم سرویس شده

حالا که میتونم یه هویج رو به همین راحتی پوست کنم

یه حس تازه بهم میده

مثل   فریاد زدن در حالیکه داری میدوئی

به طرف تماشاچی های تیم رقیب

وقتی بازی توی وقتهای اضافست

با گلی که تو زدی  تیمت بازی باخته رو مساوی کرده

حالا باید بازی بره به وقت های اضافی

لعنتی

معلومه که از هیچی خیلی بهتره

اره    اره


17 Feb 13:30

http://leilaye-leili.blogspot.com/2013/10/blog-post_25.html

by Leilaye Leili
تمدن واژه ي عجيبيه ... وقتي سر ميز مي نشينيم و راجع به حساسترين ظرافتهاي ذهن حرف مي زنيم در حالي كه خرچنگي را قطعه قطعه مي کنيم و مي خوريم كه چند دقيقه قبل زنده زنده در اب جوش انداخته شده است ... با پنجه هاي بسته.
11 Feb 21:40

(2) Tumblr

by Wake_up_service

Submitted by Wake_up_service
18 Jan 12:26

در لحظه زندگی کن

یه وقتایی هست که فقط همون وقت ها هست و دیگه هرگز هیچ جایی و با هیچ کسی و هیچ وقتی تکرار نمیشه.
14 Jan 16:43

دلتنگی واگیر ندارد!

by yasmina_777@yahoo.com (مهدیه لطیفی)

دلتنگی اگر واگیر داشت
آنقدر می بوسیدمت...
تا تو هم...

30 Dec 12:39

آن طرز کوله پشتی انداختن ات

by yasmina_777@yahoo.com (مهدیه لطیفی)

نمی شد که تا ابد
از چشم ها و چال گونه ها
از نفس ها و
دست ها و
لب و لبخندها گفت!
من آن طرز کوله پشتی انداختن ات بر کتف را
از کاسه شکستن لیلی
شعرآفرین تر می بینم!

10 Dec 18:07

ابوریحان داخلی

by تراموا

همیشه فکر می‌کردم جواب این‌که «بدانم و بمیرم بهتر است يا نادانسته و جاهل در گذرم؟» خیلی واضح این بود که «وقتی داری می‌میری، دیگه فرقی نمی‌کنه». منتها روم نشد سر کلاس بگم.


دسته‌بندی شده در: لودگی و بی‌خاصیتی
10 Dec 17:54

کشورگشایی

by Julian

مرا ببوس
و تماشا کن
چطور
وفادارانه
مستعمره‌ات خواهم ماند

10 Dec 17:49

«که چی؟»

by yaser mirzaee
«که چی؟» معناسوزترین پرسش آدمی است. قدرت این پرسش به توان سلسله‌سازی نامحدودش برمی‌گردد. سلسله‌‌ای که هر حلقه‌اش را یک «که چی؟» جدید خلق می‌کند و این حلقه‌ها آن‌قدر ادامه می‌یابند تا معنای زیستن را از آدمی بگیرند. مثالی می‌زنم تا موضوع واضح شود.
یک آدم کاملاً معمولی، صبح که از خواب پا می‌شود تا به سر کارش برود_مثلاً فرض کنید کارمند یک اداره‌ی دولتی است_در مسیر خانه تا محل کار که در ترافیک گرفتار است، به اندازه کافی فرصت دارد تا به خودش و زندگی‌اش و چیستی زندگی‌اش و چرایی کار کردنش و چه بودن هدف‌اش فکر کند. این جاست که اولین حلقه‌ی «که چی؟» شکل می‌گیرد: «دارم این مسیر را می‌روم و در این ترافیک گیر می‌کنم که چی؟» احتمالاً نیاز به تفکر چندانی نیست تا کارمند مثال ما به این نتیجه برسد که مسیر را می‌رود و ترافیک را تحمل می‌کند تا به سر کار برسد. اما پرسش معناسوز به کار حلقه‌سازی‌اش ادامه می‌دهد تا سلسله را پیش ببرد: «کار می‌کنم که چی؟» کارمند به خود پاسخ می‌دهد: تا پولی درآورم و خرج زن و بچه‌ و خودم را بدهم. پرسش باز ادامه می‌یابد: «خرج زندگی را درآورم که چی؟»
البته کارمند مثال ما، در ترافیک هر روزه‌ی تهران، آن‌قدر وقت دارد که این سلسله را تا ناکجاآباد ادامه دهد. گمان کرده‌اید با اعتقاد به امور ماورایی یا باور به جهان دیگر، پرسش پاسخ می‌یابد؟ چنین نیست. در این دنیا چنین زندگی می‌کنیم تا در آن دنیا چنان بزی‌ایم. این گزاره‌ای است که معتقدان به جهان دیگر کم و بیش بدان باور دارند. اما سوزندگی پرسش «که چی؟» تیزتر از آن است که از پس این باور بر نیاید: در آن دنیا چنان زندگی کنیم که چی؟ به نظر می‌رسد، پرسش «که چی؟» قوی‌تر از آن است که بتوان از پس پاسخ‌گویی بدان برآمد. سلسله‌‌ای که این پرسش می‌سازد، می‌رود که با خود معنای زندگی را ساقط کند. زندگی در پس سایه‌ی این پرسش به راستی دشوار است.
برخی متفکران سعی کرده‌اند با بی‌معنا کردن خود این پرسش، از قدرت معناسوز آن بکاهند. «که چی؟» به گمان این متفکران بی‌معنا است از آن رو که «سر در پی علت غایی دارد» و علت غایی ارثیه‌ای شوم از فلسفه‌ی ارسطو بود که با ظهور فلسفه دکارت از جامعه‌ی بشری رخت بربست. پس از دکارت، تنها علت فاعلی داریم و علت مادی. آنچه ارسطو علت غایی و علت صوری می‌خواند، اموری بی‌معنا هستند که تنها ذهن آدمی را به توهم‌های آزارنده مشغول می‌کرد. اما این پاسخ، اگرچه ممکن است ذهن بچه‌فیلسوفان را شاد کند، اما قطعاً دلشان را شاد نمی‌کند و علاوه بر آن، ذهن فیلسوفان قدرتر را نیز ارضاء نمی‌کند. یک قرن است که فیلسوفان مختلف سعی کرده‌اند چگونگی معناداری گزاره‌ها را کشف کنند؛ اما نتیجه چندان درخور نبوده است. تفصیل نتایج تلاش آن‌ها البته فنی‌تر و مشروح‌تر از آن است که مجال ذکرش در اینجا باشد؛ اما حاصل هر چه هست گره‌ای از کار فروبسته‌ی ما نمی‌گشاید. پرسش «که چی؟» با اقتدار ایستاده است و زندگی ما را به چالش می‌کشد و هیچ گزاره‌ی ساده‌ای از قبیل «بی‌معنا است، پس وجود ندارد»ی نمی‌تواند آن را از عرصه‌ی ذهنی ما دور کند.
پرسش «که چی؟» را نمی‌توان پاسخ گفت. تنها می‌توان از پرسش «که چی؟» غافل شد. همه‌ی آن‌هایی که با خیال راحت دارند زندگی‌شان را می‌کنند و حس می‌کنند در معنایی غلیظ ادامه‌ی زیست می‌دهند، تنها به دلیلی که خواهم گفت از این پرسش غافل شده اند.
به گمان من وقتی هیجان زندگی _نشانه‌ی هیجان غم است یا شادی_ از حدی بیشتر باشد، پرسش «که چی؟» از میان رخت برمی‌بندد. هیجان، ذهن را از پرسش تهی می‌کند. به تجربه دیده‌ام آدم‌هایی را که وقتی از آن‌ها در مورد کاری که می‌کنند می‌پرسی «که چی؟» مبهوت نگاهتان می‌کنند. هیجان همراه با آن فعالیت، چنان آن‌ها را به خود مشغول داشته است که غفلت_این بزرگترین نعمت معنابخش زندگی_، پرسش «که چی؟» را از جلو چشمشان دور کرده است.
«که چی؟» پرسشی دارای پاسخ نیست. چنین پرسشی را حتی نمی‌توان از میان برداشت. این پرسش از زندگی ما حذف‌شدنی نیست و غم‌انگیز آن‌که قدرت این پرسش در به چالش کشیدن زندگی است. از «که چی؟» تنها می‌توان غافل شد. می‌توان چنان درگیر هیجانات بود که برای مدتی_شما بگو به طول زندگی یک فرد معمولی_این سوال را از یاد برد و بی فشار آن زیست. این یعنی «که چی؟» همیشه در کمین ماست. بی‌معنایی زندگی تم غالب زندگی ماست. ما تنها می‌توانیم چونان کبکی سر در برف کنیم. برف، این هاله‌ی مقدس معنابخش، این غفلت‌بخش همیشگی، این زنده‌نگه‌دارنده‌ی ما، تنها دلیل ادامه زندگی است. به افتخار برف.
13 Nov 20:13

خدایا عدلت کجاست؟...

by پریود مغزی
اگر به کسی که کار مکانیکی میکنه میگن مکانیک، چرا به کسی که کار الکتریکی میکنه نمیگن الکتریک؟ یا حتی به کسی که کار موسیقی میکنه نمیگن موزیک؟
26 Oct 06:26

when I use a lib without reading documentation

by kbironneau

/* by domas */

15 Oct 21:43

Brooke Shields



Brooke Shields

15 Oct 21:41

lesbeehive: Les Beehive – Scarlett Johannson  by Vincent Peters...

15 Oct 21:35

The Walking Dead



The Walking Dead

15 Oct 21:31

Film Script + Scenes: India Stoker in Stoker (2013) "India, the...













Film Script + Scenes:

India Stoker in Stoker (2013)

"India, the guest will be here soon. Can you help Mrs. McGarrick in the kitchen?"

15 Oct 21:29

Natalie Dormer - Esquire - November 2013



Natalie Dormer - Esquire - November 2013

13 Oct 20:28

I want to leave


modhero.com


modhero.com


modhero.com


modhero.com

I want to leave

13 Oct 20:17

Maisie Williams



Maisie Williams

13 Oct 20:17

xanis: Marion Cotillard photographed by Thomas Whiteside for...



xanis:

Marion Cotillard photographed by Thomas Whiteside for ELLE (Nov 2013)